آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹

چکیده

همه ­عاشق­ انگاری یا باور به سریان عشق در همه موجودات و مراتب هستی، هم در آرا ابن­ سینا و هم در اندیشه سهروردی به چشم می­خورد. شیخ­ الرئیس دو تعریف از عشق بیان می­کند که در یکی تنها کمال اخذ شده و در دیگری علاوه بر کمال، ادراک نیز ملحوظ شده است. بنا بر تعریف نخست، هیچ موجودی از شمول عاشقی بیرون نیست، هر چند بیش­تر اشیا به عشق خویش عارف نیستند. این عشق شامل دو گونه عشق طبیعی و ارادی است. عاشقی در تعریف دوم به موجودات ذی شعور اختصاص دارد. این عشق به سبب ذو مراتب­ بودن ادراک و اشتمال آن بر ادراک حسی، خیالی، وهمی،ظنی و عقلی ذو مراتب است. ابن­ سینا شریف­ترین مرتبه عشق ارادی را که متوقف بر ادراک عقلی است، عشق اختیاری یا عقلی یا نطقی خوانده است و مراتب پایین­تر را عشق حیوانی می­نامد. شیخ­ عشق ارادی بدون دخالت قوه ناطقه را به مثابه گناه و بیماری تلقی کرده است. شیخ­ اشراق به تعاریف ابن­ سینا وفادار و قائل به عشق فراگیر در دو گونه ارادی و طبیعی است و با زبان نمادین عشق عقلی را به تصویر کشیده­ است. وی از عشق به تاریکی­ ها سخن گفته است و چنین عشقی را برابر با شقاوت می­داند.

تبلیغات