آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی بنیادهای فلسفی سه پارادایم پژوهشی تبیین، فهم و انتقاد و تحلیل نقش و جایگاه هر یک در پژوهش تربیتی است. روش پژوهش نیز تحلیل تطبیقی از رویکردهای پژوهش کیفی است. در پارادایم تبیین، با پذیرش هستی عینی و مستقل جهان از آدمی، پیروی جهان اجتماعی از جهان طبیعی و جدایی واقعیت از ارزش، حقیقت در انطباق با واقعیت سنجیده می شود و از این رو هدف از پژوهش در تعلیم و تربیت همچون علم های طبیعی، تبیین علی و پیش بینی رفتار آینده بر بنیاد مطالعه رفتار کنونی قلمداد می شود. در پارادایم فهم با پذیرش تفاوت بنیادی علم های انسانی و طبیعی و با نقد بنیادهای هستی شناسانه و شناخت شناسانه پارادایم تبیین، بر اهمیت دو چندان تفسیر و فهم بویژه در قلمرو تربیت تأکید می شود؛ در فرایند پژوهش تربیتی، معنابخشی به رفتارهای آدمی از سوی پژوهشگری است که خود تفسیرکننده و معنا بخش است. این پارادایم به سبب پذیرش جدایی واقعیت از ارزش و علم های طبیعی از انسانی، نقد شده است و بر در کار بودن فهم در هر پژوهشی تأکید شده است. از سوی دیگر آدمی بیش از دلبستگی های فنی و عملی، در جستجوی تغییر جهان برای آزادی و دادگری بیشتر است و روش آن نیز انتقاد است و در این راه یکی از راهکارهای مهم، فراهم کردن وضعیت آرمانی گفت و گو است. بر بنیاد یافته های پژوهش در بررسی چیستی و چرایی پژوهش تربیتی، رویکرد پیوستاری به جای رویکرد پارادایمی، برگزیده شده و استدلال شده است که هر پژوهش تربیتی دربردارنده تبیین، فهم و انتقاد است. در پایان نیز به برخی تلویح های چنین نگرشی اشاره شده است.

تبلیغات