بیضی استراتژیک انرژی منطقه ای ژئوپلیتیکی شامل سرزمین ایران و کلّ خلیج فارس در مرکز؛ شیخ نشین های عربی در جنوب؛ بخش هایی از عراق، ترکیه، ارمنستان، آذربایجان و گرجستان در غرب و شمال غربی؛ مجموعه دریایخزر و بخش هایی از جنوب روسیه و قسمت هایی از سرزمین قزاقستان در شمال و بخش هایی از ازبکستان در شمال شرق آن تعریف شده است. بیش از هفتاد درصد از ذخایر اثبات شده نفت و بیش از چهل درصد از ذخایر گاز طبیعی جهان در این منطقه قرار دارد. قُطر بزرگ این منطقه بیضی شکل، امتداد همان محوری است که دریایخزر را به خلیج فارس متّصل میسازد و در سرزمین ایران واقع است. محور خزر-خلیج فارس با تأکید بر سیر تحولات جهانی از سمت خلیج فارس به سوی دریایخزر، مبنای تغییرات ژئوپلیتیکی در نظام بین المللی در حال شکل گیری بر مبنای جنگ سرد نوینی است که علایم بروز آن از هم اکنون نیز قابل مشاهده است. ارتباط میان دو کانون ژئوپلیتیک و انرژی جهان یعنی خلیج فارس و حوزه دریایخزر از اهمیت استراتژیک بالایی برخوردار است و رقابت های نظامی و سیاسی قدرت ها برای تسلّط بر محورهای مواصلاتی این دو کانون، پایه و اساس تحولات نظام بین المللی در حال ظهور را تشکیل خواهد داد. بازی بزرگ جدید اصطلاحی است که در این نوشتار به منظور تعریف این دور از رقابت ها میان قدرت های جهانی و منطقه ای برای تسلّط بر بیضی استراتژیک انرژی به کار رفته است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی وضعیت بازی بزرگ جدید در بیضی استراتژیک انرژی، تجزیه و تحلیل رقابت های نظامی- سیاسی بازیگران و نیز تشخیص فضای جغرافیایی است که بازی در آن جریان دارد. نوع تحقیق در این نوشتار، توصیفی-تحلیلی بوده و از روش شناسی استنباطی جهت نیل به اهداف تحقیق استفاده شده است. گردآوری اطلاعات نیز بر مبنای روش کتابخانه ای و اینترنتی، با تکیه بر داده های تاریخی و قرائن و شواهد موجود صورت پذیرفته است.