مسئله رابطه علم و دین از دغدغه های جدی بشر است. معمولاً این رابطه را در چهار مقوله تعارض، استقلال، گفت وگو، و وحدت دسته بندی می کنند. در این نوشته، ضمن معرفی اجمالی این چهار مقوله، در پی آنیم تا موضع شریعتی را در این باره معرفی کنیم. شریعتی با اتکا به موضوعاتی چون یونانی زدگی علم و دین در قرون وسطی، رابطه علم و سرمایه داری، نفی انحصار علوم تجربی، مقایسه میزان اعتبار علوم تجربی و انسانی، و تأکیدهای دین بر کسب علمْ موضع تعارض را نفی می کند. او با نقد علم مدرن از جهت دستاوردهای اجتماعی اش و عدم توجهش به مقوله انسان و نیز با نقد شعار علم برای علم و بی تعهدی علم تلاش می کند تا مدلی برای همگرایی دین و علم ارائه کند. شریعتی معتقد است که علم باید مسئول باشد و خود را به یک آرمان متعالی پای بند کند. او همچنین در این مسیر از دستاوردها و سخنان دانشمندان پیشرو بهره می گیرد. شریعتی در مجموع تقریباً از همه مدل های موجود در مقوله وحدت علم و دین استفاده می کند.