آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۷

چکیده

نظریه ها در علوم اجتماعی و انسانی بی طرف نیستند و با مطالعه آن ها و کاوشِ مبناهای مختلف ماقبل نظری که بر آن استوار اند، می توان به فرانظریه های آن ها پی برد. فرانظریه شاکله ای مشتمل بر مؤلفه های فرانظری است که همان پیش فرض های ماقبل نظری هستند. پیش فرض های فرانظری اغلب پنهان اند و با فرانظریه ورزی و مطالعه نظریه ها که خود منجر به معرفتی درجه دوم می شود، آشکار می شوند. فرانظریه ورزان از پیش فرض های فرانظری مختلفی یاد می کنند که می توان در مجموع آن ها را این گونه نام برد: پیش فرض های فراطبیعی، جهان شناختی، منطقی، هستی شناختی، معرفت شناختی، روش شناختی، ارزش شناختی، رویه شناختی، علت شناختی، اخلاقی، و زیبایی شناختی. فرانظریه ورزان همچنین، با توجه به اختلاف میان نظریه پردازان در پیش فرض های مذکور و به طور کلی، با توجه به نحله ها و جهت گیری های فلسفی شاخص و نافذ در علوم، از چند فرانظریه اصلی نام برده اند که می توان آن ها این گونه برشمرد: فرانظریه های اثبات گرایی، پسامدرنیسم، واقع گرایی انتقادی، هرمنوتیک و فرانظریه انتقادی. هر فرانظریه، فرانظریه ورزی خاص خود را نیز دارد؛ یعنی درباره جنبه های روشی که برای ساختن و پیدا کردن فرانظریه ها استفاده می شود نیز موضع خاص خود را دارد. این مقاله فرانظریه ورزی را به مثابه راهی به سوی نظریه های دینی در علوم اجتماعی و انسانی از رهگذر یافتن فرانظریه(های) اسلامی این علوم مطرح می کند.

تبلیغات