آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۷

چکیده

«قانون کارما» (karma) و فرضیه «بازپیدایی» (rebirth) از موضوعات مهمی است که با مسئله حیات پس از مرگ، جبر و اختیار، و تقدیر و سرنوشت انسان ارتباط دارد. از این رو، در ادیان و مکاتب فلسفی هند مطرح و تقریباً مورد قبول کلیه آن ها بوده است و شالوده عقاید فلسفی آن ها را تشکیل می دهد. کارما به معنای عمل و عکس العمل است؛ یعنی هر عملی چه خوب و چه بد دارای عکس العملی است. همه آن ها همچنین، اعتقاد دارند که نظام عالم در نظام اخلاقی انسان ها منعکس می شود. درخصوص منشأ مفهوم کارما در میان محققان اختلاف نظر وجود دارد. برخی معتقدند کارما ریشه ودایی (vedic) دارد، برخی نیز ریشه اعتقاد به کارما را در اعتقادات قبایل بومی ماقبل ودایی می دانند. در اوپانیشادها (Upanishads) نیز کارما و فرضیه بازپیدایی مطرح بوده و صریحاً به جدایی روح از بدن اشاره شده است. در گیتا (Gita) نیز صریحاً، به قانون کارما و بازپیدایی اشاره شده است. در آیین های بودایی و جین نیز اعتقاد به کارما وجود دارد. در آیین بودا، از واژه ای به نام سامسکارا (smskara) استفاده شده است که به معنای نیرو، اراده، ساختن، و به هم آمیختن است. در آیین جین نیز به سرگردانی روح در سلسله مراتب هستی اشاره شده است و اعتقاد آن ها این است که باید ازطریق اصول اخلاقی و رهبانی روح را از زندان تن آزاد کرد. در میان متفکران معاصر هندی، اوروبیندو (Aurobindo) مسئله کارما را، به طور جدی، بررسی کرده است. اساساً، این موضوع یکی از دغدغه های اولیه او بوده و در چهارچوب نظریه تکاملی خود به آن پرداخته است.

تبلیغات