متون وحیانی، از جمله قرآن، همانند دیگر گفتارها و نوشتارها، دارای مدلول التزامیاند و باید در مقام فهم و تفسیر، آنها را مورد توجه قرار داد. لوازم معنایی آیات قرآن، مقصود خداوند بوده، میتوان به آنها استناد کرد. با آنکه برخی از عالمان همة لوازم آیات، اعم از بیّن و غیر بیّن را معتبر میشمارند، اما در مقابل، گروهی دیگر فقط بر اعتبار لوازم بیّن تأکید میکنند. در این مقال، پس از بیان انواع دلالت ها و اقسام دلالت التزامی، دربارة نقش دلالت التزامی آیات در تفسیر قرآن بر نکات زیر تأکید شده است:
دلالت التزامی اگرچه تابع دلالت لفظی است، دلالتی عقلی و معنا بر معنا است. این دلالت ارتباطی به باطن آیات نداشته، همة عالمان قرآن پژوه میتوانند با دقت درلوازم عقلی یا عرفی مفاد آیات، بدان دست یابند. دلالت لتزامی در جایی که بیّن بمعنیالاخص باشد، مقصود گوینده به شمار میآید، و هرچند مشروط به اراده او نیست و به طور طبیعی مدلول های التزامی غیربیّن مغفول عنه واقع میشوند، در باب کلام خداوند و معصومان که به همة لوازم سخن خود آگاه اند، میتوان پذیرفت که به لوازم بیّن و غیربیّن آن نیز توجه داشته اند.
شرط دلالت التزامی، قابل درک بودن لازم معنای لفظ برای مخاطب است و شرط دیگری برای آن متصور نیست. اگرچه مدلول التزامی مرز خاصی ندارد، عقلا به لوازم قریب کلام تکیه میکنند و لوازم بعید را وا مینهند. شمردن مدلول التزامی به مثابه مفهوم