استخوان کتف، نقش مهمی در ساختار و حرکات هماهنگ کمربند شانه ایفا می کند. همچنین تغییر در موقعیت طبیعی استخوان های کتف، ارتباط مستقیمی با برخی ناهنجاری های وضعیتی دارد. از آنجا که در اندام غالب تفاوت هایی در راه های اعصاب محیطی مثل بالاتر بودن آستانة تشخیص حسی و سرعت هدایت و همچنین تفاوت های طرفی در عضلات دیده شده است، هدف از تحقیق حاضر، مقایسة وضعیت قرارگیری استخوان کتف (پروتراکشن، چرخش فوقانی) در دو سمت غالب و غیرغالب در دو گروه از دختران دارای کایفوز افزایش یافته و طبیعی بود. روش تحقیق حاضر، توصیفی و از نوع تحقیقات مقایسه ای است. آزمودنی ها به صورت غیرتصادفی انتخاب شدند و هیچ گونه سابقة ورزشی، آسیب و درد در ناحیة شانه و ستون فقرات نداشتند. نمونه ها براساس نُرم انحنای کایفوز سینه ای در ایران به دو گروه کایفوز افزایش یافته و کایفوز طبیعی با میانگین سنی 05 /1±21، 32 /1±1 /21، تقسیم شدند. سپس میزان پروتراکشن و چرخش کتف با استفاده از روش دیوتا در دو گروه محاسبه شد. بین پروتراکشن و چرخش کتف در دو سمت غالب و غیرغالب گروه دارای کایفوز طبیعی اختلاف معنی داری مشاهده نشد 9% = P، 19 /0= P) . در گروه دارای کایفوز افزایش یافته، بین میزان انحنای کایفوز سینه ای و فاصلة دو کتف از یکدیگر، رابطة معنی دار مثبت وجود داشت (37 /0 = r) . همچنین در این گروه بین میزان پروتراکشن کتف در دو سمت غالب و غیرغالب اختلاف معنی داری مشاهده شد (001 /0= P) . اگر چه بین پروتراکشن و چرخش کتف در دو سمت غالب و غیرغالب گروه دارای کایفوز طبیعی اختلاف معنی داری مشاهده نشد، ولی این میزان در اندام غالب بیشتر از اندام غیرغالب بود، در حالی که در افراد دارای کایفوز افزایش یافته، میزان پروتراکشن کتف در سمت غالب به طور معنی داری بیشتر از سمت غیرغالب بود. ازاین رو غالب بودن دست مسئول درجاتی از عدم تقارن است و سمت غالب بیشتر تحت تاثیر اثرات ناهنجاری کایفوز سینه ای قرار می گیرد. ازاین رو پیشنهاد می شود در طراحی برنامه های تمرینی برای درمان ناهنجاری کایفوز سینه ای، به عدم تعادل عضلانی در سمت غالب بیشتر توجه شود و همچنین با توجه به نتایج این تحقیق، افراد طبیعی نیز به منظور پیشگیری از عدم تقارن دو کتف و برقراری تعادل عضلانی در اندام غالب، تمریناتی را مختص عضلات مخالف انجام دهند.