آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

اصطلاح «بویاترنج» تنها یک بار در شاهنامه فردوسی به کار رفته است. این اصطلاح بیانگر داستان اسطوره ای مستقلی است که در شاهنامه نیامده است. با بررسی ادبیات اوستایی، متون پهلوی، روایات فارسی زردشتی و حماسه های شفاهی می توان سه سرچشمه برای این اسطوره در نظر گرفت: 1. اسطوره جمشید و آسن خرد که در آن جمشید، آسن خرد ربوده شده توسط اهریمن و دیوان را از دوزخ/ شکم اهریمن بازمی گرداند. 2. اسطوره جمشید و تهمورث که در آن جمشید برای بازگرداندن تهمورث که توسط اهریمن بلعیده شده، دست در تن دوزخی او فرو می برد و تهمورث را بیرون می کشد، اما دست او پوسیده می شود و بوی بد می گیرد و با گمیز درمان می شود. 3. اسطوره ای در حماسه های شفاهی که در آن دست رستم در اثر فرو بردن در شکم دیو سپید بوی بد می گیرد و او همواره ترنجی طلایی پر از بوی خوش در دست دارد. در این مقاله با توجه به این سه سرچشمه، بنیادهای اسطوره ای بویاترنج بازشناسی و سپس این اسطوره بازسازی شده است.

تبلیغات