از آنجا سیاستهای توسعه در طول سالها در کشور ما فاقد نگرشها و دیدگاههای فکری مبتنی بر شرایط توسعه روستایی در کشور بوده است. در واقع نبود این شالوده فکری و رویکرد عملی، مشکلات زیادی را در پیشبرد بسیاری از برنامه¬های توسعه¬ روستایی کشور ایجاد کرده، به طوری که باعث گسیختگی نقاط شهری و روستایی از یکدیگر گشته و آنها را با مسائل و مشکلاتی مواجه نموده است. از جمله این مسائل می¬توان به افزایش بی رویه جمعیت، عدم توجه ملی به ساختار فضایی مناطق روستایی، بهره¬برداری دهقانی، غیر اقتصادی بودن فعالتیهای روستایی، انزوایی جغرافیایی، ضعف شبکه ارتباطی، بی¬توجهی به توان وامکانات تولیدی نواحی روستایی و همچنین نیروی انسانی پرتوان ویا عدم دخالت و مشارکت مردم در سیاستهای برنامه ریزی اشاره کرد. در این مقاله ضمن بررسی عواملی که باعث توسعه نیافتگی روستایی می گردد در عین حال در این پژوهش با یک پرسش اساسی روبرو بودیم که یافتن پاسخ آنها می تواند در این زمینه رهگشا باشد. این سئوال عبارت است از: آیابین عوامل اجتماعی باتوسعه نیافتگی روستایی رابطه ای برقرار است؟ برای یافتن پاسخ و آزمون این سئوال که به عنوان فرضیه تحقیق نیز مطرح بوده است ، داده های مورد نیاز از طریق اسنادی وروش پیمایشی گرد آوری فراهم آمد وهمچنین از تکنیک مصاحبه حضوری نیز استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها به روش توصیفی وآماری انجام گردید. نتایج یافته ها بیانگر آن است که بین عوامل اجتماعی با توسعه نیافتگی یک رابطه مستقیمی وجود دارد .