هر چند مولوی آفرینش داستان را در خدمت بیان اندیشه خود قرار داده است اما داستان های مثنوی سوای درون مایه های شگرفشان از ارزش والایی برخوردارند و در این میان شیوه شخصیت پردازی، پرداخت گفت و گوهای پرکشمکش و اوج در خور ستایش این قصه ها نشان از تبحر مولوی در داستان سرایی دارد.دهها قهرمان و ضد قهرمان داستان های مثنوی به پنج دسته زیر تقسیم می شوند:1ـ شخصیت های واقعی مقدس از جمله پیامبران، اولیاء الله و فرشتگان.2ـ شخصیت های واقعی عارف و عالم با درجاتی پایین تر.3ـ شخصیت های واقعی سیاسی، علمی و اجتماعی.4ـ شخصیت ها و تیپ های تخیلی در هیبت انسان.5ـ شخصیت ها و تیپ های تخیلی در هیبت حیوانات.از میان شخصیت های داستان های مثنوی، اعرابی، جوحی، بوبکر ربانی، بهلول، دلقک یا تلخک بیش از بقیه در داستان های طنز مورد توجه قرار گرفته اند و برخی از آنها همچون اعرابی به آثار دیگر شاعران و داستان سرایان راه یافته و به شخصیت ماندگار ادبیات فارسی تبدیل گردیدند.اعرابی در سه قصه اعرابی زنش و خلیفه، اعرابی و فیلسوف و اعرابی و سگش حضور دارد. مولوی در هر یک از این قصه ها علاوه بر توجه به عناصر دراماتیک، ظرایف عرفانی و تمثیلات فلسفی و دینی را نیز مطمح نظر قرار داده است. در این مقاله ضمن آشنایی با نام شخصیت های مختلف مثنوی، شخصیت اعرابی در سه قصه مذکور بررسی گردیده و لایه پنهان این قصه پردازی ها بررسی می گردد