آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

در سرتاسر متون ادب فارسی هر جا بحث از عشق و عقل و مقایسه آنها مطرح می شود، عقل ناتوان و ضعیف معرفی می شود و عشق کاملاً مسلط و قدرتمند. از زمان خلقت انسانها تا کنون همیشه بحث بشر این بوده است که آیا عقل می تواند راه سعادت را به انسان نشان دهد یا عشق؟ تجربه نشان داده است که انسان در طول تاریخ زندگی اش گاه راه عقل را پیموده، گاه راه عشق. با اینکه انسان تمام خوبی ها و بدی ها را توسط عقل می تواند تشخیص دهد و برای آن مقامی فوق العاده قائل است، می بیند عقل در برابر نفس اماره و شهوات ضربه پذیر است و دقیقاً به همین دلیل هم سخت ترین ضربه ها از طرف عشق به عقل وارد شده و در طول تاریخ، متون ادب فارسی جولانگاه تاخت و تاز عشق بر عقل بوده است، تا جایی که این باور مورد قبول واقع شده است که قدرت فوق العاده عشق به محبوب ازلی و ابدی (خداوند) می تواند انسان را خوشبخت کند و از خاک به افلاک رساند و اساسی ترین عامل رسیدن به خوشبختی نیز هست و در برابرش، عقل پای چوبین است و ناتوان.

تبلیغات