وقتی قاضی اشتاباهاً و یا با سوءاستفاده از قدرت قانون را به طور نادرست اعمال می نماید حقوق متهم یا اصحاب دعوی مورد عدی قرار می گیرد . با وجود اصل مصونیت قضات ،در نظام های مختلف حقوقی طی قرن ها مسئولیت مدنی قاضی چندان مورد توجه قرار نگرفته است. اما با پیشرفت دموکراسی به خصوص توجه به اصل برابری قانونگذاران سعی می کنند تا به تدریج از اصل مصونیت مطلق فاصله گرفته و به طرف مسئولیت مدنی قاضی و یا دولت حرکت نمایند. امروزه در کشورهای غربی قضات درمقابل تعدی ازقوانین ،علاوه بر مسئولیت انتظامی و کیفری ،با مسئولیت مدنی نیز مواجه می باشند که اکثراً خسارت وارده به شهروندان توسط دولت و یا شرکت های بیمه ای جبران می گردد . در حقوق ایران علیرغم پیش بینی موضوع در اصل یکصد وهفتاد و یک قانون اساسی اشخاص زیان دیده از تصمیمات نادرست قضایی عملاً به جبران ضرر و زیان متحمله نایل نمی شوند بررسی این امر با مطالعه اجمالی موضوع درنظام های حقوقی دیگر هدف این مقاله می باشد