آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

ادبیات در جلوه‌های سه‌گانه‌اش یعنی شعر، نمایش و ادبیات داستانی، در هر دوره،‌ به شیوه‌های خاص به «انسان» و «حضور او در جهان» نگریسته است،‌ اما عمیق‌ترین،‌ فراگیرترین و انتقادی‌ترین نگاه به انسان را به گونه‌ای از ادبیات داستانی به نام «رمان» واگذار کرده است. درواقع، این ویژگیها، در پاسخ به یک نیاز تاریخی، زمینه‌های شکل‌گیری رمان را فراهم کرد و به آن امکان داد تا مناسب‌ترین عرصة ادبی برای درک موجودیت و هویت انسان باشد. مقالة حاضر به استناد چنین دریافتی، این پیشنهاد را مطرح می‌کند که رمان می‌تواند بستری برای درک ابعاد هویت یک جامعه در دوره‌ای مشخص باشد. از این جهت می‌کوشد با در نظر گرفتن ظرفیتهای رمان، نه فقط به عنوان گونه‌ای ادبی، بلکه به عنوان پدیده‌ای فرهنگی که در گفتگوی مدام با عناصر متغیر یک منظومة فرهنگی، ‌واقعیت رمان را شکل می‌دهد و اسباب پویایی آن می‌شود، نوعی روش‌شناسی را برای شناخت جلوه‌های هویت از منظر رمان معرفی کند. در گام آخر، این روش پیشنهادی به صورت یک الگوی کاربردی در مورد یک رمان مشخص به کار گرفته می‌شود تا دستاوردهای آن در حوزة شناخت ابعاد هویت آشکار گردد.

تبلیغات