اشتغال زنان و پیامدهاى آن
آرشیو
چکیده
نظر اندیشمندان مسلمان در خصوص اشتغال زنان به سه دیدگاه سنتی، روشنفکران رادیکال و دیدگاه میانه تقسیم میشود. توجه به اصول حاکم بر شخصیت زن، خاستگاه و منشأ تمایز بین اشتغال زن و مرد نیز تفاوتهای زیستی، رفتاری و اقتصادی و همچنین تفاوتهای تشریعی سبب میشود که در اندیشه دینی با وجود آنکه اشتغال به عنوان یک حق برای زنان محسوب میگردد، ولی هرگز به عنوان یک تکلیف اقتصادی بر ایشان تحمیل نمیشود. بررسی ادلّه مخالفان و موافقان اشتغال و سابقه اشتغال زنان و نحوه اشتغال زنان امروزی در غرب نشان میدهد که این امر هر چند دارای ویژگیها و پیامدهای مثبتی است ولی دارای پیامدهای منفی غیرقابلانکاری نیز میباشد.متن
مقدّمه
تولید علم در علوم انسانی بدون فرهنگ معنا ندارد؛ زیرا علم عبارت است از کشف حقیقت و حقیقت در علوم اجتماعی، با فرهنگ ساخته میشود. در هر فرهنگی، مفاهیمی کلیدی وجود دارد که فقط در آن فرهنگ (بستر و زمینه) معنا دارند. در واقع، با فهم این مفاهیم، آن فرهنگ درک میشود. اگر فرهنگی بتواند این مفاهیم را به فرهنگ دیگر سرایت دهد، بر آن فرهنگ غالب شده و آن را به سیطره خود درآورده است. مفاهیم بنیادین و کلیدی در هر فرهنگی با فرهنگ دیگر فرق میکند. بعضی از این مفاهیم که در فرهنگهای مختلف معنای خاص خود را دارند، عبارتند از: علم، عقل، ایمان، آزادی، هنجار، اشتغال و ... .
امروزه اشتغال را معمولاً به همان معنایی که در غرب رایج است به کار میبرند؛ یعنی کار درآمدزا. به عبارت دیگر، شاغل به کسی میگویند که در ازای کار، دستمزدی دریافت کند.
اشتغال یکی از شاخصهای توسعه اقتصادی است.
برای توسعه اقتصادی دو مشخصه قایلند: (صدیق اورعی، بیتا، ش 49، ص 11)
1. با تکنولوژی پس از عصر نوزایی تولید شده باشد؛
2. به صورت انبوه تولید شود.
در اینجا چند اشکال اساسی به نظر میرسد: اولاً، طبق تعریف آنها از توسعه اقتصادی، فرش ماشینی از موارد توسعهیافتگی است، ولی فرش دستباف، که برای کشورهای شرق درآمدزا و عاملی برای توسعه اقتصادی است، توسعه محسوب نمیشود. ثانیا، طبق تعریف آنها خانمهای خانهدار شرقی که کار زیادی انجام میدهند، بیکار تلقّی میشوند؛ چراکه با تعریف آنها نمیسازد.
از اینرو، وظیفه دانشمندان شرقی است که اشتغال را چنان تعریف کنند که با الهام از فرهنگ خودشان، کارهای خانگی زنان را نیز دربرگیرد.
نظر اندیشمندان مسلمان در مورد اشتغال زنان
اندیشمندان مسلمان را در این مسئله میتوان به سه گروه متفاوت تقسیم نمود:(1)
1. دیدگاه سنّتی
این دیدگاه با تأکید بر تفاوت بیولوژیک، زنان را موجوداتی ضعیف میداند، حتی در انسان بودن آنان خدشه وارد میسازد و نه تنها اشتغال، بلکه هر نوع فعالیت عمومی آنان را منع میکند.
2. نهضتهای زنان و روشنفکران رادیکال
طرفداران این دیدگاه خواهان حضور بیقید و شرط زنان در تمام سطوح اجتماعی، سیاسی و حکومتی بوده، مرد را عامل بدبختی و زن را جنس برتر میدانند.
3. دیدگاه میانه
این دیدگاه بر مشارکت زنان در زمینههای مختلف اجتماعی ـ سیاسی، البته با اعمال برخی محدودیتها (مثل قضاوت) تأکید میکند.
برای تبیین محل نزاع ضرورت دارد به معانی اشتغال و کار در فرهنگ غرب و فرهنگ شرق (اسلام) پرداخته شود.
اشتغال در فرهنگ غرب ترجمه واژه انگلیسی employment است که به اشتغال در یک پیشه، کسب، تجارت یا مسلک اطلاق میشود. (فرهنگ، 1371، ج 1، ص 668) فعالیتهای اقتصادی در بخشهای رسمی را «اشتغال» مینامند. ______________________________
1. تقسیم فلاسفه اجتماعی به سه گروه سنتی، رادیکال و میانه از حیث اشتغال زنان، از ابداعات نویسنده است که با اقتباس از کتاب درآمدی بر نظام شخصیت زن، اثر محمد رضا زیبایینژاد و محمد تقی سبحانی (ص 45) و مجموعه آثار استاد شهید مطهری (ج 19، ص 176) صورت گرفته است.
________________________________________
«منظوراز بخش رسمی، اقتصاد، صنعت، خدمات و آن بخش از کشاورزی است که دارای نیروی کار مزدبگیر باشد.» (قدیر، 1380، ج 2، ص 2)
بنابراین، شاغل، فرد مایل و قادر به کار است که با توجه به سطح دستمزد رایج، وارد بازار کار میشود. (قرهباغیان، 1373، ص 225)
اشتغال به این معنا، زاییده تمدن و فرهنگ غرب است. البته شغل (اشتغال) در فرهنگ اسلامی هم کاربرد دارد، اما با تأکید و اصرار بر مفهوم «کار».
کار دستکم بر دو معنا (باقری،1382،ص 7/توسلی،1375،ص 10ـ11) استعمال میشود:
الف) به معنای شغل و حرفه دستمزدی (ترجمه work) که به هر فعالیت بدنی یا فکری منجر به تولید کالا یا ایجاد خدمت، اطلاق میشود. به تعبیر دیگر، حرفه یا کسبی که شخص بدان اشتغال دارد، کار است. (فرهنگ، 1371، ج 2، ص 2422)
ب) به معنای اعمّ، هر آن چیزی است که انرژی برایش صرف میشود؛ چه رسمی باشد چه غیررسمی، مزدبگیر باشد یا فی سبیلاللّه. این معنا از کار، کارِ خانگی، خانهداری، پرورش فرزند، فعّالیت زنان روستایی در بخش کشاورزی و مواردی نظیر آن را شامل میشود. در متون دینی نیز بر این معنا از کار تأکید شده و همه مکلّف به آن هستند. استاد مطهّری در این باره میفرماید: «همه ملزمند کار کنند و حصول کارشان الزاما به اجتماع تعلق دارد.» (مطهری، بیتا، ج 20، ص 105)
در این مقاله بین کار به معنای اعمّ آن و اشتغال، فرق گذاشته شده است، چنانکه جامعهشناسان هم بر این فرق اذعان دارند. آنها بیشتر با بررسیهای جامعهشناختی اشتغال دارای دستمزد سر و کار دارند (گرینت، 1382، ص 22) و به کارهای غیررسمی و غیردرآمدزا، مثل کار در خانه کمتر میپردازند.
برخی نیز حد فاصل دقیقی بین این دو ترسیم نمیکنند. کیت گرینت در کتاب جامعهشناسی کار مینویسد: «نمیتوان بین کار و اشتغال رسمی حد فاصل دقیقی ترسیم کرد؛ چراکه این دو کاملاً به هم مرتبط بوده و روی همدیگر تأثیر متقابل دارند.»
البته در این مقاله، «اشتغال» محل بحث و نظر است نه کار به معنای اعم.
شاغل بودن زنان در اسلام از لحاظ فقه خاص تا زمانی که منع خاصّی وارد نشده باشد، اشکالی ندارد. ولی از لحاظ فقه عام (فقه در کنار اخلاق و اعتقادات) باید در کنار پیامدها و لوازم اشتغال بررسی شود که در ادامه میآید.
فعالیت اقتصادی زنان، قدمتی به اندازه عمر بشر دارد و مسئله جدیدی نیست. اما اشتغال به معنای شغل درآمدزا در ساعات معیّن و خارج از محیط خانه، بیشتر محصول جهان صنعتی و جایگزین شدن کار در کارخانهها و ادارات به جای فعالیتهای کشاورزی و دامداری است، که جای بحث و تأمّل بیشتری دارد.
اصول حاکم بر شخصیت زن
لازم است پیش از بحث اشتغال، به اصول حاکم بر شخصیت زن پرداخته شود. این اصول بین محققان، مختلف و متعدّد است،(1) که به برخی از آنها اشاره میشود.
1. تساوی زن و مرد در اصل آفرینش
« یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کَثِیرًا وَنِسَاء» (نساء: 1)؛ ای مردم از پروردگارتان که شما را از نفس واحدی آفرید و جفتش را نیز از آن خلق نمود و از آن دو، مردان و زنان بسیاری پراکنده کرد، پروا دارید.
______________________________
1. برای اطلاعات بیشتر ر. ک. به: زیبایینژاد و سبحانی، بیتا، ج 1، ص 52 به بعد / مجموعه مقالات هماندیشی بررسی مسائل و مشکلات زنان؛ اولویت رویکردها، 1380، ج 2، ص 982 به بعد.
________________________________________
2. تساوی در وصول به بالاترین مراتب کمال و معنویت
«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَة» (نحل: 97)؛ هر مرد یا زن مؤمنی که عمل شایسته انجام دهد، قطعا او را با زندگی پاکیزهای حیات (حقیقی) بخشیم.
3. تفاوتهای تکوینی زن و مرد
اینکه تکوین و ساختار زن و مرد متفاوت خلق شده، یک واقعیت انکارناپذیر است که قرآن کریم هم بر آن صحّه گذارده و میفرماید: «نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُم مَعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَات»(زخرف: 32)؛ معاش و روزی آنها را در حیات دنیا تقسیم کردهایم و بعضی را بر بعضی برتری دادهایم.
در جای دیگر میفرماید: «لِلرِّجَالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ» (بقره: 228)؛ مردان بر زنان برتری دارند.
اندیشمندان علم النفس و روانشناسان نیز بر این واقعیت ـ تفاوت ساختاری زن و مرد ـ اذعان میکنند. جان گری معتقد است: «اولین جرقههای میان زن و مرد از آنجا برمیخیزد که هر یک، طرف مقابل را موجودی چون خود دانسته و جویای تشابه در نقشها باشد و در مقابل، آنچه رضایت طرفین را فراهم میآورد این است که هر یک دیگری را با اختلافات و تفاوتهای موجود به رسمیت بشناسد.» (گری، 1376، ص 11)
4. مشارکت زنان و مردان در مسئولیت اجتماعی
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمودند: «ألا کلّکم راع و کلکم مسئول عن رعیته» (محمدی ریشهری، 1404، ج 4، ص 327)؛ آگاه باشید که همگی شما چون چوپان و همگی در برابر هم مسئولید.
5. تساوی در اصل دعوت به کار
بیکاری چه برای مرد و چه برای زن، مذموم و در شرع مقدس اسلام، بدترین مذمّتها در مورد شخص بیکار به کار برده شده است. برای مثال، در روایتی آمده است: «ان اللّه لیبغض العبد الفارغ» (عاملی، 1409، ج 12، ص 37)؛ خداوند بنده بیکار را مبغوض میدارد. این روایتْ مطلق و شامل هر دو (زن و مرد) است و مقیّد و محدود به جنس خاصی نمیباشد. (روایت مربوط به کار است نه اشتغال)
از سوی دیگر، روایاتی داریم که کار کردن زنان را مدح کرده و یک نوع عبادت میشمارند. به چند روایت در اینباره اشاره میکنیم:
الف. روزی پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله وارد منزل فاطمه علیهاالسلام شد. دخترش را دید که روی زمین نشسته، با یک دست فرزندش را در آغوش گرفته، شیر میدهد و با دست دیگر، با آسیاب دستی گندمها را آرد میکند. اشک در چشمان رسول خدا صلیاللهعلیهوآله حلقه زد و فرمود: «یا بنتاه تعجلّی مرارة الدنیا بحلاوة الاخرة» (دشتی و همکاران، 1372، ص 161)؛ دخترم تلخی دنیا را به شیرینی آخرت تحمل کن.
ب. در روایت دیگر، امّ سلمه از امام علی علیهالسلام نقل میکند که روزی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله وارد منزل ما شد و از اوضاع و احوال زندگی خانوادگی ما پرسید. فاطمه زهرا جواب داد: «قالت یا رسولاللّه لقد مجِلَت یدای من الرّحا اَطحَنُ مرّةً و اعجُنُ مرّه» (همان، ص 165)؛ ای رسول خدا، دستان من در اثر کار با آسیاب سنگی تاول زده و زخم شده؛ زیرا گاهی گندم آرد میکنم و زمانی آرد خمیر میکنم.
ج. در جای دیگر چنین آمده است: «قد مجلت یدای من الرحی لیلتی جمیعااُدیر الرحی حتی اصبح و ابوالحسن یحمِل حسنا و حسینا» (همان، ص 166)؛ یا رسولاللّه! هر دو دستم به علت آرد کردن گندم با آسیاب دستی ورم کرده و زخمی شده است. دیشب را تا صبح به آرد کردن گندم مشغول بودم و علی علیهالسلام فرزندانم حسن و حسین را نگهداری میکرد.
از روایات مزبور و نظایر آنها میتوان استفاده کرد که کار (نه اشتغال) نه تنها برای زن مذموم و ناروا نیست، بلکه امری مطلوب است و اگر با قصد قربت انجام گیرد، عبادت محسوب میشود.
خاستگاه و منشأ تمایز بین اشتغال زن و مرد
1. تفاوتهای تکوینی
این نوع تفاوتهای بین زن و مرد، باعث شده که کارهای مختلف و متمایزی از آنها متوقّع باشد. تفاوتهای تکوینی بین زن و مرد چند دستهاند:
الف. تفاوتهای زیستی: تفاوتهای زیستی ـ بیولوژیک (ساختار بدن) و فیزیولوژیک بین زن و مرد باعث شده که بعضی از کارهای اینها با هم فرق کند. برای مثال، دستگاه تولید مثل زن، دوران قاعدگی، بارداری، زایمان، بلوغ و یائسگی، که مختص زن هستند، باعث شده بعضی از کارها مثل بچهداری مختص زنان و بعضی از کارها که به قدرت و نیروی بیشتر نیاز دارد مختص مردان باشد؛ چراکه مردان قویتر و پرزورترند.
ب. تفاوتهای روانی: زنان از مردان رقیقالقلبترند و فورا گریه و احیانا غش میکنند. از اینرو، بعضی شغلها مثل قضاوت و حکومت که مقتضایشان قاطعیت و شدّت است، از زنان برداشته شده است.
ج. تفاوتهای رفتاری و اقتصادی: مردان اغلب به کارهایی همچون گلهداری، صیدماهی، تلهگذاری، کار در معدن، شکار و جنگ علاقه دارند و زنان به آشپزی و آسیاب دانهها. البته ممکن بود که این تفاوتهای رفتاری و اقتصادی را به تفاوتهای روانی تقلیل دهیم، ولی از آنجا که به بُعد خاصی اشاره داشتند، مستقلاً ذکر کردیم.
به تفاوتهای تکوینی در قرآن و متون دینی نیز اشاره شده است: «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ» (نساء: 34)؛ یعنی: «خصّ به الرجال من الفضیلته الذاتی له» (راغب اصفهانی، 1416، ص 382)؛ مردان به فضیلتی ذاتی (در مقایسه با زنان) مخصوص شدهاند.
2. تفاوتهای تشریعی
ادیان و مذاهب مختلف میان مرد و زن تفاوت قایل شدهاند. این تفاوت در اسلام، یهود و زرتشت دیده میشود. برای نمونه، در اسلام، مخارج و هزینههای مالی از قبیل نفقه (مسکن، لباس، غذا، اثاث خانه و سایر مواردی که به طور متعارف با وضعیت زن متناسب باشد)، مهر و صداق (کابین) بر عهده مرد گذاشته شده است و باید به هر نحوی شده، هزینهها را تأمین کند. به دلیل آنکه تأمین این موارد بیشتر در خارج خانه صورت میگیرد، شارع مقدس کارهای بیرونی را به عهده مرد گذاشته و تلاش مرد را برای تأمین هزینهها نه تنها مطلوب، بلکه واجب دانسته است.
ادلّه مخالفان اشتغال زنان
در منابع دینی اسلام، بر ماندن و کار کردن زن در خانه تأکید شده است. پس لازمه کار در خانه، محرومیت این قشر از اشتغال است.
الف. قرآن کریم
«وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَی» (احزاب: 33)؛ در خانههایتان قرار گیرید و زینت خود را به مردان بیگانه ظاهر مسازید مثل جاهلیت پیشین. «وَإِذَا سَأَلُْتمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ» (احزاب: 53)؛ هنگامی که از همسران پیامبر چیزی خواستید از پشت حجاب و حایلی از ایشان بخواهید که این کارتان برای دلهای شما و دلهای ایشان پاکیزهتر است.
ب. روایات
«النساء عورة احبسوهنّ فی البیوت» (کلینی، بیتا، ج 5، ص 337)؛ زنان عورتند، آنها را در خانه نگهداری کنید.
قالت فاطمه: «خیر النساء ان لا یرین الرجال و لا یراهن الرجال» (مجلسی، 1403، ج 101، ص 36)؛ برای زنان بهتر این است که مردان را نبینند و مردان هم آنها را نبینند.
پاسخ حضرت زهرا علیهاالسلام در پاسخ به پیامبر صلیاللهعلیهوآله که پرسید: کدام لحظه زن به خدا نزدیکتر است؟ پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: «ان ما تکون من ربّها ان تلزم قعر بیتها» (همان، ج 43، ص 92)؛ لحظهای که زن در پستوی خانه میماند و به شوهرداری و تربیت فرزندان میپردازد.
از تقسیمبندی کارها توسط رسولاللّه صلیاللهعلیهوآله بین علی علیهالسلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام استفاده میشود که کارهای خانه را خانم انجام دهد. امام صادق علیهالسلام فرمود: رسول خدا کارهای داخل منزل را به فاطمه علیهاالسلام و کارهای بیرون را به علی علیهالسلام سپرد. حضرت زهرا علیهاالسلام بعد از این تقسیمبندی فرمودند: «فلا یعلم ما داخلنی من السرور الاّ اللّه باکفائی رسولاللّه تحمّل رقاب الرجال» (دشتی و همکاران، 1372، ص 168)؛ خدا میداند که چه اندازه خوشحال شدم؛ زیرا رسول خدا مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است باز داشت.
امام باقر علیهالسلام فرمود: «صلاة المراة فی مخدعها افضل من صلاتها فی بیتها.» (عاملی، 1409، ج 3، ص 510)
«فیما اوصی صلیاللهعلیهوآله علیّا یا علیّ لیس علی النساء جمعة و لا جماعة و لا اذان و لا اقامة.» (مجلسی، 1403، ج 81، باب 35، ح 13، ص 115)
فرمایش علی علیهالسلام خطاب به عایشه: «امّا بعد فانک خرجتَ غاصبة للّه و لرسوله تطلبین امرا کان عنک موضوعا، ما بال النساء و الحرب و الاصلاح بین الناس. تطلبین بدم عثمان؟ و لعمری ان من عرضک للبلاء و حملک علی المعصیه اعظم الیک دنبا من قتلة عثمان فاتقی الله و ارجعی الی بیتک» (حسینی تهرانی، بیتا، ص 109)؛ خارج شدی و خدا و رسولش را به خشم واداشتی. به انجام عملی مبادرت کردی که خداوند آن را از تو نخواسته است. زنان را با جنگ و اصلاح بین مردم چه کار؟ خونخواهی عثمان را میخواهی؟ قسم به جان خودم آنکه تو را در معرض این بلا قرار داد و بر نافرمانی خداوند وادارت کرد گناهش باید نزد تو بزرگتر از گناه قاتل عثمان باشد. پس از خدا بترس و به خانهات برگرد.
علاوه بر آیات و روایات متعدّد که کار زن را در خانه مطلوب و سنّت شمرده، فقهای بزرگی همچون صاحب عروة، بر حبس زن در خانه فتوا دادهاند: «یستحبّ حبس المرأة فی البیت فلا تخرج الاّ لضرورة و لا یدخل علیه احد من الرجال» (یزدی، 1366، ج 5، ص 483)؛ مستحب است اینکه زن را در خانه نگهداری، پس زن به بیرون خانه نرود، مگر در وقت ضرورت و مرد اجنبی و بیگانه بر او وارد نشود.
لازمه این ادلّه این است که زن شاغل نباشد، وگرنه این ادلّه، دلالت مستقیم بر عدم اشتغال زنان ندارند. ضمن اینکه در خانه ماندن به معنای بیکار نشستن نیست، بلکه کارِ خانه آنقدر سرگرم کننده است که عملاً زن را در خانه نگه میدارد؛ مانند تربیت فرزندان و آشپزی و سایر امور.
ادلّه موافقان اشتغال
موافقان، هم به ادلّه مخالفان جواب دادهاند و هم خود دلیل مستقل بر توافقشان ارائه کردهاند.
الف. جواب به ادلّه مخالفان
در پاسخ به آیات 33 و 35 سوره احزاب که مورد استناد مخالفان است، موافقان میگویند: آیات مذکور اولاً، مربوط به زنان پیامبر صلیاللهعلیهوآله است و نمیتوان حکم آنها را به سایر زنان سرایت داد. ثانیا، ربطی به اشتغال ندارند.
همچنین در پاسخ به استناد روایاتی که از فاطمه زهرا علیهاالسلام نقل شده، معتقدند: اینها دلالت میکنند که در صورت وجود کار در خانه و غیرخانه، زن کار در خانه را ترجیح دهد. در خصوص روایاتی که میفرمودند مردی زن را نبیند...؛ این لزوما بر ماندن در خانه و کار در خانه دلالت نمیکند؛ چون ممکن است زنی بیرون از خانه کار کند (شاغل) ولی در محل کار او، هیچ مردی نباشد؛ مثلاً در بیمارستانی که همه پرسنل و ارباب رجوع آن خانمند پس این ادلّه بر عدم اشتغال دلالتی ندارد.
جریان عتاب حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام به عایشه نیز به عنوان یک قضیه حقیقیه مطرح نیست، بلکه تقریبا نظیر قضیه شخصیه یا قضیه خارجیه است. (جوادی آملی، 1371، ص 324) همه این جریانها به بعد از جنگ جمل مربوط میشود که عایشه علیه امیرالمؤمنین خروج کرد و به غارت بیتالمال بصره و کشتار مسلمانان اقدام نمود. پس این روایت هر خروجی را محکوم نمیکند، بلکه به خروج خاصّی که به قصد فساد صورت میگیرد، محدود میکند و به اشتغال زنان مربوط نمیشود.
در خصوص روایت «لیس علی النساء جمعة و لا جماعة»، «این محرومیتها در حد رخصت است نه عزیمت؛ یعنی الزام از زن گرفته شده، نه اینکه حق شرکت در جمعه و جماعت را ندارد.» (همان) به تعبیر دیگر، شرکت نکردن اینها در نماز جمعه و جماعت عتاب ندارد، نه اینکه شرکت کردنشان ثواب نداشته باشد.
ب. ادلّه موافقان بر اشتغال
حضور همه، چه زن و چه مرد، در صحنه اجتماع یک ضرورت است. (همان) اگر انسان موفق نشد در یک مسئله اجتماعی حضور پیدا کند از فیضی بیبهره میماند که جبران آن فقط با استغفار رسولاللّه الاعظم ترمیم میشود: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا کَانُوا مَعَهُ عَلَی أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ یَذْهَبُوا حَتَّی یَسْتَأْذِنُوه.» (نور: 62) دین از آن جهت که بشر را با دید جمعی مینگرد برای انسان به یک هویت جمعی معتقد است که با شرکت همه افراد جامعه، قابل تحقق است.
حضور زن در سیاست و مبارزه علیه ظالمان به تقریر معصومین علیهمالسلام رسیده است. ما معتقدیم سنّت عبارت است از قول، فعل و تقریر معصوم. تقریر یعنی امضای معصوم علیهالسلام . زنانی که در زمان ائمه علیهمالسلام در سیاست دخالت میکردند و بر علیه حکومتها قیام میکردند نه تنها توسط ائمه معصومین علیهمالسلام نهی نمیشدند، بلکه مورد تأیید هم قرار میگرفتند. به عنوان نمونه، کار «سوده» دختر عمار بن الاسک همدانی و دختر حرث بن عبدالمطلب بن هاشم، به تقریر معصوم علیهالسلام رسیده است. اگر علم به شغلی، مختص زنان و یا منحصر در زنان باشد، در این صورت، اشتغال زنان نه تنها مستحب، بلکه واجب است. مثلاً، اگر زنان مطلبی از مطالب اسلامی را بدانند ولی مردان ندانند، در اینصورت تدریس و تعلیم بر زنان واجب میشود. (همان، ص 384)
نظر مختار: ادلّه مخالفان و موافقان اشتغال، معارض نیستند و قابل جمع هستند. حداکثر چیزی که از ادلّه مخالفان استفاده میشود این است که مشغول شدن زن در خانه، سنّت است و مطلوب. آنچه از ادلّه موافقان استفاده میشود این است که بیرون رفتن زن از خانه و حضورش در اجتماع و اشتغالش مانعی ندارد، بلکه در مواردی هم لازم و ضروری است. بنابراین، اشتغال زنان به خودی خود امری مباح است و جمع مباح و مستحب به این است که در صورتی که زن بین اشتغال در بیرون و کار در خانه، مخیّر باشد، مستحب است که کار در خانه را برگزیند و اگر مصلحت جامعه اقتضا کند که زن حتما شاغل شود، استحباب کار در خانه از بین میرود؛ چراکه امر مستحب توان مقابله با واجب را ندارد. از سوی دیگر، اگر در جایی دلیل بر حرمت شاغل شدن زن اقامه شود، مثل قضاوت و امارت، در اینجا هم زن نباید شاغل شود و اجتهاد در مقابل نصّ معنا ندارد.
ممکن است کسی خیال کند که این روایات، مخالف اشتغال زنان در قضاوت و امارت خاص زمان رسولاللّه است و امروزه پس از گذشت هزار و چهارصد سال، شرایط عوض شده و این روایات کارایی ندارد! وقتی شرایط عوض میشوند، حکم هم عوض میشود. در جواب باید گفت: تغییر در شرایط اگر واقعا موضوع را تغییر دهد، حکم هم عوض میشود. تغییر موضوع لزوما با تغییر فیزیکی و ظاهری نیست، بلکه همین قدر که موضوعی از لحاظ بار معنایی تغییر کند این تغییر موضوع است و به تغییر حکم منجر میشود. برای مثال، تغییر حکم شطرنج به مشروط است به اینکه بار معنایی آن از «قمار» به «فعالیت» فکری تغییر یابد.(1) ولی تغییرات و دگرگونیهای امروزی تحت تأثیر تمدّن غرب و یک نوع تلقینسازی است. اگر حکم دین را منطبق با شرایط تحمیل شده از غرب تغییر
______________________________
1. طبق فتوای حضرت امام رحمهالله .________________________________________
دهیم، از اسلام جز اسم و از قرآن جز رسم باقی نمیماند.
اصل برای خانمها کار در خانه است، ولی اشتغال خانمها نیز با رعایت موازین شرعی نه تنها اشکالی ندارد، بلکه در مواردی لازم و ضروری است؛ برای مثال، در جایی که شوهر فوت کرده و زن برای امرار معاش فرزندان مجبور است در بیرون کار کند یا اگر تعداد مردان برای پستها و شغلهای موجود کافی نباشد یا اگر مرد توان اداره خانواده را نداشته باشد و مواردی نظیر آن.
سابقه اشتغال زنان
پیش از پرداختن به پیامد اشتغال، خوب است بدانیم اشتغال زنان از چه زمانی و چگونه بوده است؟
«در غرب بعد از انقلاب صنعتی، تحولاتی در جهان و بخصوص انگلیس رخ داد؛ زیرا در آنجا به وجود آمدن کارخانجات نساجی باعث رشد انقلاب صنعتی شد که تحولاتی را در پی داشت. صنعت نوپای نساجی به نیروی انسانی زیادی نیاز داشت. این باعث شد کارگران از روستاها به شهرها بیایند. این کارخانجات نیروی مورد نیاز خود را از میان خانمها تأمین میکردند؛ چراکه با روحیّات زنانه سازگارتر بود. به این ترتیب، از سال 1700 میلادی با دعوت زنان به کار، مسئله اشتغال زنان در بیرون از خانه مطرح شد.» (مهدوی، بیتا، ش 8، ص 12)
عامل دیگری که در اشتغال زنان در آن دوره دخیل بود اینکه: با مهاجرت روستاییان به شهرها، درآمد مردان برای مخارج زندگی کفاف نمیکرد؛ بناچار زنان و بچهها هم وارد بازار کار شدند، غافل از اینکه با ورود زنان و بچهها به بازار کار، عرضه بر تقاضا پیشی میگرفت و در نتیجه، قیمت نیروی انسانی کاهش مییافت.
دلایل عمده اشتغال زنان امروزی در غرب
الف. منفی بودن درصد رشد جمعیت در اکثر کشورهای غربی؛
ب. ابتلا به فرهنگ مصرفگرایی.
تولید انبوه که یکی از شاخصهای توسعه اقتصادی است، فرهنگ مصرفگرا را به دنبال دارد؛ چون طبق قانون اسمیت، عرضه و تقاضا قیمت کالا را تعیین کند و نقطه خود تعادل حاصل میشود. اگر در کشوری تولید در سطح انبوه و کلان و مصرف کم باشد قیمت کالا سقوط و کشور از لحاظ اقتصادی مشکل پیدا میکند.
حال اینکه در شرق، انگیزه بیشتر شاغلان زن، تقلید از غرب یا تقلید از یکدیگر است. زنان شرقی کاری ندارند که جامعه به اشتغال زنان نیاز دارد یا نه، اشتغال مطلوب است یا نه و ... .
پیامدهای اشتغال
در این بحث، سعی شده است به همه پیامدها فارغ از پیشداوری و ارزشگذاری پرداخته شود و در آخر برایند کار، ارزیابی شود.
پیامدهای مثبت
1. کمک به اقتصاد خانوادهها؛
2. کمک به اقتصاد ملی؛
3. عزتمندی اقتصادی؛
4. کمک به استقلال ملی؛
5. کمک به اهداف دینی؛
اشتغال از چند جهت به اهداف دین کمک میکند:
الف. بعضی شغلها به خاطر مصالح دینی مختصّ زنان است؛ از جمله: مشّاطهگری (آرایش زنان)، پزشکی زنان و زایمان و غیره، که با شاغل شدن خانمها این اهداف تحقّق مییابد.
ب. معدودی از خانمها این شغلها را به نیّت غلبه بر کفر و الحاد انجام میدهند و میخواهند با اشتغال، کشورشان را از وابستگی به بیگانه برهانند که این خود نوعی عبادت است.
ج. بعضی از زنان درآمد حاصل از اشتغال خود را صرف رشد دینی، آموزشهای مذهبی، شرکت دادن فرزندان در کلاسهای درسی خصوصی و مذهبی، رفتن به حجّ، انجام امور خیریّه و ... میکنند که از اهداف شارع است.
6. شکوفایی استعدادهای زنان در عرصههای مختلف وجودی و روحی؛
7. نهادینه شدن نظم و انضباط در تربیت فرزندان؛ زیرا باید خودشان را با ساعت کار والدین تطبیق دهند.
پیامدهای منفی
1. فشار مضاعف: اشتغال برای زنان، نقشی غیر از نقش اصلی زنان که مادری و همسری است، تحمیل میکند. در حالی که در مردان نقش شغلی، تقویتکننده نقش اصلی است.
2. آزار و اذیت جنسی زنان در محیط کار: گیدنز مینویسد: «از هر 10 زن انگلیسی، هفت زن در دوره زندگی شغلی خود به مدت طولانی دچار آزار جنسی میشود.» (گیدنز، 1373، ص 201ـ202)
3. بیکاری مردان: مشکل ایران کمبود نیروی انسانی نیست، کمبود سرمایه برای ایجاد اشتغال است. در ساختار اقتصادی ایران هر جا و هرگاه که
سرمایهگذاری به اندازهای بوده است که مردان کفایت نمیکردهاند، فورا زنان به بازار کار کشیده شده و نیروی کار لازم را تأمین کردهاند. برای مثال، به نیروی کار روستایی و عشایری توجّه کنید: «28 درصد شاغلین کشور در بخش کشاورزی، زراعت و دامداری مشغول کارند. میدانیم در اوقات مخصوصی زنان هم به مردان کمک کردهاند؛ مثلاً در وقت نشاء برنج در مازندران که مدت آن تقریبا 12 روز است، زنان هم کار میکنند؛ چراکه با کمبود نیرو مواجهند. همچنین هنگام درو کردن گندم مزارع، جالیزکاری، به هنگام وجین بوته خربزه، جمعآوری پنبه، چغندرقند و غیره، زنان پا به پای مردان کار میکنند. پس در جامعه ایران حساسیتی نسبت به اشتغال زنان به طور جدی وجود ندارد و چنین نیست که فرصتهای اشتغال بلا تصدّی بماند و زنان بیکار باشند؛ بلکه به عکس، هر جا و هرگاه فرصت اشتغال باشد و نیروی کار مردان کفایت نکند، زنان مشغول کار میشوند.» (صدیق اورعی، بیتا، ش 50، ص 31ـ32) اما در شغلهای اداری و بروکراسی که تعداد مردان برای به عهدهگیری همه پستها کفایت میکند، دیگر نیازی به حضور زنان در این عرصهها و شغلها نیست.
4. سستشدن کانون خانواده (مجموعه مقالات هماندیشی بررسی مسائل و مشکلات زنان، 1380، ص 964): زن در محل کار خود به خاطر خستگی و سر و کلّه زدن با افراد گوناگون در طول روز، در رابطه زناشویی و در ارتباط جنسی و کلامی ضعیف شده، به مشکل جنسی و ارتباطی و حتی روحی مبتلا میشود. در نتیجه، تفاهم زن و مرد به تخاصم مبدّل شده، طلاق و جدایی پیامد آن خواهد بود.
5. کم شدن حضور زن در خانه: کمی حضور زن در خانه باعث میشود کودک از لحاظ عاطفی ارضا نشود. این در حالی است که روانشناسان معتقدند کودکان در سالهای اولیه، نیاز شدید به عاطفه دارند که تنها از طریق مادر تأمین میشود
و با هیچ نهاد جایگزین دیگر تأمین نمیشود. با شاغل شدن زن که مهمترین نقش را در ایجاد تعادل عاطفی و روانی و ایجاد فضایل دارد، لطمه شدید روحی به فرزندش وارد میشود و به همان مقدار که از فرزندش دور میشود، نفوذش در او کم میشود. (سازمان امور اداری و استخدامی کشور، 1369، ص 91)
6. کم شدن میل به فرزند داشتن: خانواده سنّتی گسترده به خانواده هستهای تبدیل میشود. عمده جامعهشناسان غربی در توسعه اجتماعی معتقدند که «خانواده گسترده ناقصتر از هستهای است؛ چون در خانواده گسترده، پدر علاوه بر نقش خانوادگی پدری، نقش اقتصادی و کارفرما و استادکار را نیز داراست. ولی امروزه این سازمان اجتماعی دچار تفکیک و جداشدن نقشها از یکدیگر شده. در خانواده هستهای، پدر نسبت به فرزندان فقط پدر و تأمینکننده معاش آنها تا حین بلوغ است.» (صدیق اورعی، بیتا، ش 51، ص 40) معلّم فرزندان، استاد و کارفرمایان فرزندان همه جدا هستند. از آنجایی که توسعه اجتماعی در غرب به تفکیک نقشها و کوچکشدن سازمانها و تعدّد عضویت یک شخص در سازمانهای گوناگون تعریف میشود، وقتی توسعه اجتماعی بر خانواده هستهای (پدر، مادر، فرزندان غیربالغ یا فرزندان مجرّد) منطبق شود، در این صورت، خانواده هستهای به آسایشگاه تبدیل میشود، نه محل تعلیم و تربیت و جامعهپذیری یا ایفای وظایف.
در خانواده هستهای امروزی وظایف بانوی خانواده عبارت است از: (همان)
الف. ارتباط عاطفی و جنسی با همسر؛
ب. فرزندآوری به تعداد بسیار محدود و با فاصله؛
ج. سهیم بودن در نگهداری اطفال (وظیفه نگهداری کودکان تنها بر عهده خانمها نیست، بلکه مهد کودکها و مکتبخانهها هم دخالت دارند)؛
د. سهیم بودن در نظافت منزل و تهیّه غذا. (خانمها در ایفای این وظیفه هم تنها نیستند، بلکه دهها سازمان خدماترسانی آنها را در این وظیفه کمک میکنند و از همه مهمتر، با تولید غذاهای آماده و نیمه آماده این وظیفه بکلّی منتفی شده است.)
از آنجا که زن در خانواده هستهای وظایف کمتری به عهده دارد و نقش کمتری در خانه ایفا میکند، برای ایفای نقش بیشتر به شاغل شدن رو میآورد. فرایند شاغل شدن زنان امروزی به این نحو است که «اکثر بانوان امروزی شوهران خود را در شبها و روزهای تعطیل میبینند؛ در سال سوم یا چهارم یک فرزند به دنیا میآورند و تا چهار سال از او نگهداری میکنند، بعد به مهد میسپارند. سال ششم یا هفتم یک فرزند دیگر میآورند و چهار سال بعد نیز او را به مهد میسپارند. از این پس که قصد فرزندآوری ندارند و پختن غذا و شستن لباس هم بر عهده دیگر نهادهاست، پس بانوان از صبح تا عصر چه کنند؟» (همان، ص 41)
معقولترین راه حلّ این معضل، اشتغال است.
7. اختلال در روابط خانوادگی: اشتغال در بعضی مواقع، احساسات مادرانه را از زن گرفته و روحیه خشن را جایگزین عواطف او کرده و کودکان را نسبت به نقش عاطفی والدین بیاعتماد یا کماعتماد میکند. از اینرو، نقش الگویی و سازندگی والدین را زیر سؤال میرود. (سازمان امور اداری و استخدامی کشور، 1369، ص 92)
8. تغییر در ویژگی زنانه: مشکل زن در جامعه مشکل اقتدار است نه دارایی و اشتغال. اشتغال زن بیشتر با نیت اقتدار صورت میگیرد نه به خاطر بهبود وضع اجتماعی. از اینرو، زنان شاغل، روحیه مُنعطف و مهربان خود را از دست داده، روحیه خشن مدیریتی پیدا میکنند. «اقتدار در انسان موجب کشمکش میشود؛ همانند ولایت و اقتدار شوهر بر زن و ولایت پدر بر پسر.» (صدیق اورعی، بیتا، ش 52، ص 16)
9. تغییر در شیوه مدیریت (مدیریت مردان به زنان محوّل میگردد): در نظام حقوقی اسلام زن در خانه کار میکند و درآمد بیرونی ندارد. از اینرو، قهرا وابسته به مرد خواهد بود. این وابستگی، کمک بزرگی به تداوم خانواده مشترک است. چنانچه زن درآمدی از بیرون بیاورد، روابطش با مرد تغییر میکند، احساس وابستگیاش به مرد از بین میرود، خود را مقتدر میبیند و مدیریت مرد را زیر سؤال میبرد. در نتیجه، موجب بروز اختلاف در خانواده میشود.
ارزیابی برایند پیامدها
در بین پیامدهای مطرح شده، بیشتر پیامدها منفی بود، اما پیامدهای مثبت هم کم نبود. ارزیابی پیامدها نشان میدهد که اشتغال زنان در بیرون خانه در غیر موارد ممنوعه مثل قضا و حاکمیت، اشکالی ندارد و اگر اشتغال زنان مصلحت داشته باشد، شاغل شدن آنان مرجّح میشود. در کشور ایران که قریب 80% مشاغل زنانه، آموزشی و بهداشتی و با روحیّات آنان سازگار است و با حفظ حریمها و روابط اجتماعی زن و مرد صورت میگیرد، اشتغال زنان مثبت و در بعضی موارد، ضروری به نظر میرسد.
اگر اشتغال زنان در بیرون از خانه مصلحت نداشته باشد، به خانهداری مشغول میشوند. بدیهی است که اگر زن به وظایف خود در خانه عمل کند، دیگر بیکار نمیماند و حوصلهاش سرنمیرود؛ چراکه شوهرداری، خانهداری و تربیت بچهها (جامعهپذیری، مسئولیتپذیری و ...) وقتی باقی نمیگذارد تا به اشتغال در بیرون از خانه فکر کند. از همه مهمتر، کار در خانه در مکتب ما مقدّسترین کارها و درآمدزاترین آنهاست.
به عنوان مثال، اگر یک ماه هزینه کارهایی را که خانم در خانه انجام میدهد از قبیل پخت و پز و شستوشو و تهیّه مواد مورد استفاده نظیر آبلیمو، آبغوره، ربّ و غیره، محاسبه کنید ارزش کار آنها مشخّص خواهد شد و مشاهده خواهید کرد که خانهداری زن نه تنها از لحاظ اقتصاد فردی مقرون به صرفه است، بلکه اهمیت زیادی بر اقتصاد جامعه نیز دارد. برآورد شده است که کار منازل، بین 25 تا 40% ثروت ایجاد شده در کشورهای صنعتی را دربرمیگیرد. (گیدنز، 1373، ص 196)
فرایند مهم تربیتی، عاطفی، اخلاقی و ... نیز بر مشغول شدن زن در خانه مترتّب است که بحث مستقلی را میطلبد.
در نظام اسلامی، دولت با تدابیر و اندیشههایی از قبیل برجستهکردن نقش مادری و همسری، اصلاح نظام آموزشی و ترویج فرهنگ کار در خانه، زمینه مشغول شدن خانمها را در خانه فراهم میآورد. همچنین با حمایت از بانوان سرپرست خانواده و تأمین حداقل معیشت برای آنها، رواج مشاغل نیمه وقت و انعطافپذیر، ایجاد تسهیلات برای شغلهای مخصوص زنان، تجزیه نمودن فعالیتهای صنعتی قابل تجزیه به کارگاههای کوچک درون منزل، زندگی راحت توأم با یک شغل مناسب و درآمد بالا را برای زنان نوید میدهد.
امید است با تربیت خانواده سالم که جامعه کوچک است، زمینهساز سلامت جامعه بزرگ باشیم و مقدمات جامعه آرمانی حضرت بقیّةاللّه الاعظم را فراهم آوریم.
نتیجه
اندیشمندان مسلمان با سه دیدگاه سنتی، روشنفکری رادیکالی و دیدگاهی میانه، درباره مسئله اشتغال زنان به قضاوت پرداختهاند.
دیدگاه صحیح، دیدگاهی است که اصول حاکم بر شخصیت زن، نظیر تساویِ زن و مرد در اصل آفرینش، تساوی ایشان در وصول به بالاترین مراتب کمال و معنویت و تفاوتهای تکوینیِ زن و مرد و مشارکت ایشان در استراتژی حکومت مدنی پیامبر صلیاللهعلیهوآله و توصیههای دین در دعوت زن و مرد به کار، و عبادت محسوب نمودن کار و چندین اصل دیگر را مورد ملاحظه قرار دهد.
در یک دیدگاه معتدل باید به همه این اصول، همسو و همسان نگریست و به اولویتها و شاخصههای جمعِ بین شئوناتِ زنانه و وظایف مادری و همسری و اشتغالِ درآمدزا و مشارکت و حضور اقتصادیِ زنان دست یافت.
اگر شاخصههای اشتغال زنان بر اساس متون دینی طراحی گردد و آسیبها و آفتهای اشتغال زنان شناسایی شده و تدابیری برای رفع آنها اندیشیده شود، پیامدهای منفی اشتغالِ زنان تقلیل خواهند یافت. در غیر این صورت، ممکن است ارزیابی برایند پیامدهای اشتغال زنان منفی باشد، هر چند که پیامدهای مثبت نیز کم نیستند.
منابع
* قرآن کریم
84. باقری، شهلا، اشتغال زنان در ایران؛ درآمدی بر عوامل مؤثّر بر اشتغال زنان در چهل سال گذشته، 1382، تهران، شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان.
85. بستان، حسین، اسلام و جامعهشناسی خانواده، 1383، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه.
86. توسّلی، غلامعبّاس، جامعهشناسی کار و شغل، 1375، تهران، سمت.
87. جوادی آملی، عبداللّه، زن در آینه جلال و جمال، 1371، قم، مرکز نشر فرهنگی رجا.
88. حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، 1409 ق، قم، آل البیت.
89. حسینی تهرانی، محمّد حسین، رساله بدیعه، تهران، صدرا.
90. دشتی، محمّد و همکاران، نهج الحیاة؛ فرهنگ سخنان فاطمه زهرا علیهاالسلام ، 1372، قم، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین.
91. دفتر مطالعات و تحقیقات زنان حوزه علمیه خواهران، مجموعه گفتوگوهای هماندیشی بررسی مسائل و مشکلات زنان، 1380، قم، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان.
92. راغب اصفهانی، حسین بن محمّد، مفردات الفاظ القرآن، 1416 ق، تحقیق صفوان عدنان، بیروت، الدارالشامیه.
93. زیبایینژاد، محمّد رضا و سبحانی، محمد تقی، درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام، قم، مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، دارالنور.
94. سازمان امور اداری و استخدامی کشور، شناخت جایگاه زنان و چگونگی کارگزاری آنان در دستگاههای دولتی، (3 جلد)، 1369، تهران، دفتر بررسی ارزشهای حاکم بر نظام اداری.
95. سفیری، خدیجه، جامعهشناسی اشتغال زنان، 1377، تهران، تبیان.
96. صافی گلپایگانی، لطفاللّه، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، 1333، تهران، صدر.
97. صدیق اورعی، غلامرضا، «اشتغال زنان»، پیام زن، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، ش 49ـ52.
98. فرهنگ، منوچهر، فرهنگ بزرگ علوم اقتصادی، 1371، تهران، البرز.
99. قدیر، محسن، «اشتغال زنان از منظر اسلام و غرب»، 1380، مجموعه مقالات هماندیشی بررسی مسائل و مشکلات زنان، اولویتها و رویکردها، قم، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان.
100. قرهباغیان، مرتضی، فرهنگ اقتصاد و بازرگانی، 1373، تهران، مؤسسه فرهنگی رسا.
101. کلینی، محمّد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه جواد مصطفوی، قم، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت علیهمالسلام .
102. گری، جان، مردان مریخی، زنان ونوسی، ترجمه مریم نقیبی، 1376، تهران، همشهری.
103. گرینت، کیت، زمینه جامعهشناسی کار، ترجمه پرویز صالحی، 1382، تهران، مازیار.
104. گیدنز، آنتونی، جامعهشناسی، ترجمه منوچهر صبوری، 1373، تهران، نشر نی.
105. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، 1403، بیروت، الوفا.
106. محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمه، 1404، قم، دارالحدیث.
107. محمدی، زهرا، بررسی آسیبهای اجتماعی زنان در دهه 1370ـ1382، 1380، تهران، شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان.
108. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، 1374، قم، صدرا.
109. ــــــــــــــــــــــــ، «نظری بر نظام اقتصادی اسلام»، مجموعه آثار، تهران، صدرا.
110. مهدوی، محمد صادق، «نکتههایی درباره اشتغال زنان»، حوراء، ویژهنامه اشتغال زنان، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، شماره 8.
111. نراقی، احمد، مستند الشیعة فی احکام الشریعه، 1422، قم، دارالحدیث.
112. یزدی، محمّد کاظم، عروة الوثقی، 1366، قم، لطفی.
تولید علم در علوم انسانی بدون فرهنگ معنا ندارد؛ زیرا علم عبارت است از کشف حقیقت و حقیقت در علوم اجتماعی، با فرهنگ ساخته میشود. در هر فرهنگی، مفاهیمی کلیدی وجود دارد که فقط در آن فرهنگ (بستر و زمینه) معنا دارند. در واقع، با فهم این مفاهیم، آن فرهنگ درک میشود. اگر فرهنگی بتواند این مفاهیم را به فرهنگ دیگر سرایت دهد، بر آن فرهنگ غالب شده و آن را به سیطره خود درآورده است. مفاهیم بنیادین و کلیدی در هر فرهنگی با فرهنگ دیگر فرق میکند. بعضی از این مفاهیم که در فرهنگهای مختلف معنای خاص خود را دارند، عبارتند از: علم، عقل، ایمان، آزادی، هنجار، اشتغال و ... .
امروزه اشتغال را معمولاً به همان معنایی که در غرب رایج است به کار میبرند؛ یعنی کار درآمدزا. به عبارت دیگر، شاغل به کسی میگویند که در ازای کار، دستمزدی دریافت کند.
اشتغال یکی از شاخصهای توسعه اقتصادی است.
برای توسعه اقتصادی دو مشخصه قایلند: (صدیق اورعی، بیتا، ش 49، ص 11)
1. با تکنولوژی پس از عصر نوزایی تولید شده باشد؛
2. به صورت انبوه تولید شود.
در اینجا چند اشکال اساسی به نظر میرسد: اولاً، طبق تعریف آنها از توسعه اقتصادی، فرش ماشینی از موارد توسعهیافتگی است، ولی فرش دستباف، که برای کشورهای شرق درآمدزا و عاملی برای توسعه اقتصادی است، توسعه محسوب نمیشود. ثانیا، طبق تعریف آنها خانمهای خانهدار شرقی که کار زیادی انجام میدهند، بیکار تلقّی میشوند؛ چراکه با تعریف آنها نمیسازد.
از اینرو، وظیفه دانشمندان شرقی است که اشتغال را چنان تعریف کنند که با الهام از فرهنگ خودشان، کارهای خانگی زنان را نیز دربرگیرد.
نظر اندیشمندان مسلمان در مورد اشتغال زنان
اندیشمندان مسلمان را در این مسئله میتوان به سه گروه متفاوت تقسیم نمود:(1)
1. دیدگاه سنّتی
این دیدگاه با تأکید بر تفاوت بیولوژیک، زنان را موجوداتی ضعیف میداند، حتی در انسان بودن آنان خدشه وارد میسازد و نه تنها اشتغال، بلکه هر نوع فعالیت عمومی آنان را منع میکند.
2. نهضتهای زنان و روشنفکران رادیکال
طرفداران این دیدگاه خواهان حضور بیقید و شرط زنان در تمام سطوح اجتماعی، سیاسی و حکومتی بوده، مرد را عامل بدبختی و زن را جنس برتر میدانند.
3. دیدگاه میانه
این دیدگاه بر مشارکت زنان در زمینههای مختلف اجتماعی ـ سیاسی، البته با اعمال برخی محدودیتها (مثل قضاوت) تأکید میکند.
برای تبیین محل نزاع ضرورت دارد به معانی اشتغال و کار در فرهنگ غرب و فرهنگ شرق (اسلام) پرداخته شود.
اشتغال در فرهنگ غرب ترجمه واژه انگلیسی employment است که به اشتغال در یک پیشه، کسب، تجارت یا مسلک اطلاق میشود. (فرهنگ، 1371، ج 1، ص 668) فعالیتهای اقتصادی در بخشهای رسمی را «اشتغال» مینامند. ______________________________
1. تقسیم فلاسفه اجتماعی به سه گروه سنتی، رادیکال و میانه از حیث اشتغال زنان، از ابداعات نویسنده است که با اقتباس از کتاب درآمدی بر نظام شخصیت زن، اثر محمد رضا زیبایینژاد و محمد تقی سبحانی (ص 45) و مجموعه آثار استاد شهید مطهری (ج 19، ص 176) صورت گرفته است.
________________________________________
«منظوراز بخش رسمی، اقتصاد، صنعت، خدمات و آن بخش از کشاورزی است که دارای نیروی کار مزدبگیر باشد.» (قدیر، 1380، ج 2، ص 2)
بنابراین، شاغل، فرد مایل و قادر به کار است که با توجه به سطح دستمزد رایج، وارد بازار کار میشود. (قرهباغیان، 1373، ص 225)
اشتغال به این معنا، زاییده تمدن و فرهنگ غرب است. البته شغل (اشتغال) در فرهنگ اسلامی هم کاربرد دارد، اما با تأکید و اصرار بر مفهوم «کار».
کار دستکم بر دو معنا (باقری،1382،ص 7/توسلی،1375،ص 10ـ11) استعمال میشود:
الف) به معنای شغل و حرفه دستمزدی (ترجمه work) که به هر فعالیت بدنی یا فکری منجر به تولید کالا یا ایجاد خدمت، اطلاق میشود. به تعبیر دیگر، حرفه یا کسبی که شخص بدان اشتغال دارد، کار است. (فرهنگ، 1371، ج 2، ص 2422)
ب) به معنای اعمّ، هر آن چیزی است که انرژی برایش صرف میشود؛ چه رسمی باشد چه غیررسمی، مزدبگیر باشد یا فی سبیلاللّه. این معنا از کار، کارِ خانگی، خانهداری، پرورش فرزند، فعّالیت زنان روستایی در بخش کشاورزی و مواردی نظیر آن را شامل میشود. در متون دینی نیز بر این معنا از کار تأکید شده و همه مکلّف به آن هستند. استاد مطهّری در این باره میفرماید: «همه ملزمند کار کنند و حصول کارشان الزاما به اجتماع تعلق دارد.» (مطهری، بیتا، ج 20، ص 105)
در این مقاله بین کار به معنای اعمّ آن و اشتغال، فرق گذاشته شده است، چنانکه جامعهشناسان هم بر این فرق اذعان دارند. آنها بیشتر با بررسیهای جامعهشناختی اشتغال دارای دستمزد سر و کار دارند (گرینت، 1382، ص 22) و به کارهای غیررسمی و غیردرآمدزا، مثل کار در خانه کمتر میپردازند.
برخی نیز حد فاصل دقیقی بین این دو ترسیم نمیکنند. کیت گرینت در کتاب جامعهشناسی کار مینویسد: «نمیتوان بین کار و اشتغال رسمی حد فاصل دقیقی ترسیم کرد؛ چراکه این دو کاملاً به هم مرتبط بوده و روی همدیگر تأثیر متقابل دارند.»
البته در این مقاله، «اشتغال» محل بحث و نظر است نه کار به معنای اعم.
شاغل بودن زنان در اسلام از لحاظ فقه خاص تا زمانی که منع خاصّی وارد نشده باشد، اشکالی ندارد. ولی از لحاظ فقه عام (فقه در کنار اخلاق و اعتقادات) باید در کنار پیامدها و لوازم اشتغال بررسی شود که در ادامه میآید.
فعالیت اقتصادی زنان، قدمتی به اندازه عمر بشر دارد و مسئله جدیدی نیست. اما اشتغال به معنای شغل درآمدزا در ساعات معیّن و خارج از محیط خانه، بیشتر محصول جهان صنعتی و جایگزین شدن کار در کارخانهها و ادارات به جای فعالیتهای کشاورزی و دامداری است، که جای بحث و تأمّل بیشتری دارد.
اصول حاکم بر شخصیت زن
لازم است پیش از بحث اشتغال، به اصول حاکم بر شخصیت زن پرداخته شود. این اصول بین محققان، مختلف و متعدّد است،(1) که به برخی از آنها اشاره میشود.
1. تساوی زن و مرد در اصل آفرینش
« یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کَثِیرًا وَنِسَاء» (نساء: 1)؛ ای مردم از پروردگارتان که شما را از نفس واحدی آفرید و جفتش را نیز از آن خلق نمود و از آن دو، مردان و زنان بسیاری پراکنده کرد، پروا دارید.
______________________________
1. برای اطلاعات بیشتر ر. ک. به: زیبایینژاد و سبحانی، بیتا، ج 1، ص 52 به بعد / مجموعه مقالات هماندیشی بررسی مسائل و مشکلات زنان؛ اولویت رویکردها، 1380، ج 2، ص 982 به بعد.
________________________________________
2. تساوی در وصول به بالاترین مراتب کمال و معنویت
«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَة» (نحل: 97)؛ هر مرد یا زن مؤمنی که عمل شایسته انجام دهد، قطعا او را با زندگی پاکیزهای حیات (حقیقی) بخشیم.
3. تفاوتهای تکوینی زن و مرد
اینکه تکوین و ساختار زن و مرد متفاوت خلق شده، یک واقعیت انکارناپذیر است که قرآن کریم هم بر آن صحّه گذارده و میفرماید: «نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُم مَعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَات»(زخرف: 32)؛ معاش و روزی آنها را در حیات دنیا تقسیم کردهایم و بعضی را بر بعضی برتری دادهایم.
در جای دیگر میفرماید: «لِلرِّجَالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ» (بقره: 228)؛ مردان بر زنان برتری دارند.
اندیشمندان علم النفس و روانشناسان نیز بر این واقعیت ـ تفاوت ساختاری زن و مرد ـ اذعان میکنند. جان گری معتقد است: «اولین جرقههای میان زن و مرد از آنجا برمیخیزد که هر یک، طرف مقابل را موجودی چون خود دانسته و جویای تشابه در نقشها باشد و در مقابل، آنچه رضایت طرفین را فراهم میآورد این است که هر یک دیگری را با اختلافات و تفاوتهای موجود به رسمیت بشناسد.» (گری، 1376، ص 11)
4. مشارکت زنان و مردان در مسئولیت اجتماعی
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمودند: «ألا کلّکم راع و کلکم مسئول عن رعیته» (محمدی ریشهری، 1404، ج 4، ص 327)؛ آگاه باشید که همگی شما چون چوپان و همگی در برابر هم مسئولید.
5. تساوی در اصل دعوت به کار
بیکاری چه برای مرد و چه برای زن، مذموم و در شرع مقدس اسلام، بدترین مذمّتها در مورد شخص بیکار به کار برده شده است. برای مثال، در روایتی آمده است: «ان اللّه لیبغض العبد الفارغ» (عاملی، 1409، ج 12، ص 37)؛ خداوند بنده بیکار را مبغوض میدارد. این روایتْ مطلق و شامل هر دو (زن و مرد) است و مقیّد و محدود به جنس خاصی نمیباشد. (روایت مربوط به کار است نه اشتغال)
از سوی دیگر، روایاتی داریم که کار کردن زنان را مدح کرده و یک نوع عبادت میشمارند. به چند روایت در اینباره اشاره میکنیم:
الف. روزی پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله وارد منزل فاطمه علیهاالسلام شد. دخترش را دید که روی زمین نشسته، با یک دست فرزندش را در آغوش گرفته، شیر میدهد و با دست دیگر، با آسیاب دستی گندمها را آرد میکند. اشک در چشمان رسول خدا صلیاللهعلیهوآله حلقه زد و فرمود: «یا بنتاه تعجلّی مرارة الدنیا بحلاوة الاخرة» (دشتی و همکاران، 1372، ص 161)؛ دخترم تلخی دنیا را به شیرینی آخرت تحمل کن.
ب. در روایت دیگر، امّ سلمه از امام علی علیهالسلام نقل میکند که روزی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله وارد منزل ما شد و از اوضاع و احوال زندگی خانوادگی ما پرسید. فاطمه زهرا جواب داد: «قالت یا رسولاللّه لقد مجِلَت یدای من الرّحا اَطحَنُ مرّةً و اعجُنُ مرّه» (همان، ص 165)؛ ای رسول خدا، دستان من در اثر کار با آسیاب سنگی تاول زده و زخم شده؛ زیرا گاهی گندم آرد میکنم و زمانی آرد خمیر میکنم.
ج. در جای دیگر چنین آمده است: «قد مجلت یدای من الرحی لیلتی جمیعااُدیر الرحی حتی اصبح و ابوالحسن یحمِل حسنا و حسینا» (همان، ص 166)؛ یا رسولاللّه! هر دو دستم به علت آرد کردن گندم با آسیاب دستی ورم کرده و زخمی شده است. دیشب را تا صبح به آرد کردن گندم مشغول بودم و علی علیهالسلام فرزندانم حسن و حسین را نگهداری میکرد.
از روایات مزبور و نظایر آنها میتوان استفاده کرد که کار (نه اشتغال) نه تنها برای زن مذموم و ناروا نیست، بلکه امری مطلوب است و اگر با قصد قربت انجام گیرد، عبادت محسوب میشود.
خاستگاه و منشأ تمایز بین اشتغال زن و مرد
1. تفاوتهای تکوینی
این نوع تفاوتهای بین زن و مرد، باعث شده که کارهای مختلف و متمایزی از آنها متوقّع باشد. تفاوتهای تکوینی بین زن و مرد چند دستهاند:
الف. تفاوتهای زیستی: تفاوتهای زیستی ـ بیولوژیک (ساختار بدن) و فیزیولوژیک بین زن و مرد باعث شده که بعضی از کارهای اینها با هم فرق کند. برای مثال، دستگاه تولید مثل زن، دوران قاعدگی، بارداری، زایمان، بلوغ و یائسگی، که مختص زن هستند، باعث شده بعضی از کارها مثل بچهداری مختص زنان و بعضی از کارها که به قدرت و نیروی بیشتر نیاز دارد مختص مردان باشد؛ چراکه مردان قویتر و پرزورترند.
ب. تفاوتهای روانی: زنان از مردان رقیقالقلبترند و فورا گریه و احیانا غش میکنند. از اینرو، بعضی شغلها مثل قضاوت و حکومت که مقتضایشان قاطعیت و شدّت است، از زنان برداشته شده است.
ج. تفاوتهای رفتاری و اقتصادی: مردان اغلب به کارهایی همچون گلهداری، صیدماهی، تلهگذاری، کار در معدن، شکار و جنگ علاقه دارند و زنان به آشپزی و آسیاب دانهها. البته ممکن بود که این تفاوتهای رفتاری و اقتصادی را به تفاوتهای روانی تقلیل دهیم، ولی از آنجا که به بُعد خاصی اشاره داشتند، مستقلاً ذکر کردیم.
به تفاوتهای تکوینی در قرآن و متون دینی نیز اشاره شده است: «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ» (نساء: 34)؛ یعنی: «خصّ به الرجال من الفضیلته الذاتی له» (راغب اصفهانی، 1416، ص 382)؛ مردان به فضیلتی ذاتی (در مقایسه با زنان) مخصوص شدهاند.
2. تفاوتهای تشریعی
ادیان و مذاهب مختلف میان مرد و زن تفاوت قایل شدهاند. این تفاوت در اسلام، یهود و زرتشت دیده میشود. برای نمونه، در اسلام، مخارج و هزینههای مالی از قبیل نفقه (مسکن، لباس، غذا، اثاث خانه و سایر مواردی که به طور متعارف با وضعیت زن متناسب باشد)، مهر و صداق (کابین) بر عهده مرد گذاشته شده است و باید به هر نحوی شده، هزینهها را تأمین کند. به دلیل آنکه تأمین این موارد بیشتر در خارج خانه صورت میگیرد، شارع مقدس کارهای بیرونی را به عهده مرد گذاشته و تلاش مرد را برای تأمین هزینهها نه تنها مطلوب، بلکه واجب دانسته است.
ادلّه مخالفان اشتغال زنان
در منابع دینی اسلام، بر ماندن و کار کردن زن در خانه تأکید شده است. پس لازمه کار در خانه، محرومیت این قشر از اشتغال است.
الف. قرآن کریم
«وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَی» (احزاب: 33)؛ در خانههایتان قرار گیرید و زینت خود را به مردان بیگانه ظاهر مسازید مثل جاهلیت پیشین. «وَإِذَا سَأَلُْتمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ» (احزاب: 53)؛ هنگامی که از همسران پیامبر چیزی خواستید از پشت حجاب و حایلی از ایشان بخواهید که این کارتان برای دلهای شما و دلهای ایشان پاکیزهتر است.
ب. روایات
«النساء عورة احبسوهنّ فی البیوت» (کلینی، بیتا، ج 5، ص 337)؛ زنان عورتند، آنها را در خانه نگهداری کنید.
قالت فاطمه: «خیر النساء ان لا یرین الرجال و لا یراهن الرجال» (مجلسی، 1403، ج 101، ص 36)؛ برای زنان بهتر این است که مردان را نبینند و مردان هم آنها را نبینند.
پاسخ حضرت زهرا علیهاالسلام در پاسخ به پیامبر صلیاللهعلیهوآله که پرسید: کدام لحظه زن به خدا نزدیکتر است؟ پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: «ان ما تکون من ربّها ان تلزم قعر بیتها» (همان، ج 43، ص 92)؛ لحظهای که زن در پستوی خانه میماند و به شوهرداری و تربیت فرزندان میپردازد.
از تقسیمبندی کارها توسط رسولاللّه صلیاللهعلیهوآله بین علی علیهالسلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام استفاده میشود که کارهای خانه را خانم انجام دهد. امام صادق علیهالسلام فرمود: رسول خدا کارهای داخل منزل را به فاطمه علیهاالسلام و کارهای بیرون را به علی علیهالسلام سپرد. حضرت زهرا علیهاالسلام بعد از این تقسیمبندی فرمودند: «فلا یعلم ما داخلنی من السرور الاّ اللّه باکفائی رسولاللّه تحمّل رقاب الرجال» (دشتی و همکاران، 1372، ص 168)؛ خدا میداند که چه اندازه خوشحال شدم؛ زیرا رسول خدا مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است باز داشت.
امام باقر علیهالسلام فرمود: «صلاة المراة فی مخدعها افضل من صلاتها فی بیتها.» (عاملی، 1409، ج 3، ص 510)
«فیما اوصی صلیاللهعلیهوآله علیّا یا علیّ لیس علی النساء جمعة و لا جماعة و لا اذان و لا اقامة.» (مجلسی، 1403، ج 81، باب 35، ح 13، ص 115)
فرمایش علی علیهالسلام خطاب به عایشه: «امّا بعد فانک خرجتَ غاصبة للّه و لرسوله تطلبین امرا کان عنک موضوعا، ما بال النساء و الحرب و الاصلاح بین الناس. تطلبین بدم عثمان؟ و لعمری ان من عرضک للبلاء و حملک علی المعصیه اعظم الیک دنبا من قتلة عثمان فاتقی الله و ارجعی الی بیتک» (حسینی تهرانی، بیتا، ص 109)؛ خارج شدی و خدا و رسولش را به خشم واداشتی. به انجام عملی مبادرت کردی که خداوند آن را از تو نخواسته است. زنان را با جنگ و اصلاح بین مردم چه کار؟ خونخواهی عثمان را میخواهی؟ قسم به جان خودم آنکه تو را در معرض این بلا قرار داد و بر نافرمانی خداوند وادارت کرد گناهش باید نزد تو بزرگتر از گناه قاتل عثمان باشد. پس از خدا بترس و به خانهات برگرد.
علاوه بر آیات و روایات متعدّد که کار زن را در خانه مطلوب و سنّت شمرده، فقهای بزرگی همچون صاحب عروة، بر حبس زن در خانه فتوا دادهاند: «یستحبّ حبس المرأة فی البیت فلا تخرج الاّ لضرورة و لا یدخل علیه احد من الرجال» (یزدی، 1366، ج 5، ص 483)؛ مستحب است اینکه زن را در خانه نگهداری، پس زن به بیرون خانه نرود، مگر در وقت ضرورت و مرد اجنبی و بیگانه بر او وارد نشود.
لازمه این ادلّه این است که زن شاغل نباشد، وگرنه این ادلّه، دلالت مستقیم بر عدم اشتغال زنان ندارند. ضمن اینکه در خانه ماندن به معنای بیکار نشستن نیست، بلکه کارِ خانه آنقدر سرگرم کننده است که عملاً زن را در خانه نگه میدارد؛ مانند تربیت فرزندان و آشپزی و سایر امور.
ادلّه موافقان اشتغال
موافقان، هم به ادلّه مخالفان جواب دادهاند و هم خود دلیل مستقل بر توافقشان ارائه کردهاند.
الف. جواب به ادلّه مخالفان
در پاسخ به آیات 33 و 35 سوره احزاب که مورد استناد مخالفان است، موافقان میگویند: آیات مذکور اولاً، مربوط به زنان پیامبر صلیاللهعلیهوآله است و نمیتوان حکم آنها را به سایر زنان سرایت داد. ثانیا، ربطی به اشتغال ندارند.
همچنین در پاسخ به استناد روایاتی که از فاطمه زهرا علیهاالسلام نقل شده، معتقدند: اینها دلالت میکنند که در صورت وجود کار در خانه و غیرخانه، زن کار در خانه را ترجیح دهد. در خصوص روایاتی که میفرمودند مردی زن را نبیند...؛ این لزوما بر ماندن در خانه و کار در خانه دلالت نمیکند؛ چون ممکن است زنی بیرون از خانه کار کند (شاغل) ولی در محل کار او، هیچ مردی نباشد؛ مثلاً در بیمارستانی که همه پرسنل و ارباب رجوع آن خانمند پس این ادلّه بر عدم اشتغال دلالتی ندارد.
جریان عتاب حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام به عایشه نیز به عنوان یک قضیه حقیقیه مطرح نیست، بلکه تقریبا نظیر قضیه شخصیه یا قضیه خارجیه است. (جوادی آملی، 1371، ص 324) همه این جریانها به بعد از جنگ جمل مربوط میشود که عایشه علیه امیرالمؤمنین خروج کرد و به غارت بیتالمال بصره و کشتار مسلمانان اقدام نمود. پس این روایت هر خروجی را محکوم نمیکند، بلکه به خروج خاصّی که به قصد فساد صورت میگیرد، محدود میکند و به اشتغال زنان مربوط نمیشود.
در خصوص روایت «لیس علی النساء جمعة و لا جماعة»، «این محرومیتها در حد رخصت است نه عزیمت؛ یعنی الزام از زن گرفته شده، نه اینکه حق شرکت در جمعه و جماعت را ندارد.» (همان) به تعبیر دیگر، شرکت نکردن اینها در نماز جمعه و جماعت عتاب ندارد، نه اینکه شرکت کردنشان ثواب نداشته باشد.
ب. ادلّه موافقان بر اشتغال
حضور همه، چه زن و چه مرد، در صحنه اجتماع یک ضرورت است. (همان) اگر انسان موفق نشد در یک مسئله اجتماعی حضور پیدا کند از فیضی بیبهره میماند که جبران آن فقط با استغفار رسولاللّه الاعظم ترمیم میشود: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا کَانُوا مَعَهُ عَلَی أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ یَذْهَبُوا حَتَّی یَسْتَأْذِنُوه.» (نور: 62) دین از آن جهت که بشر را با دید جمعی مینگرد برای انسان به یک هویت جمعی معتقد است که با شرکت همه افراد جامعه، قابل تحقق است.
حضور زن در سیاست و مبارزه علیه ظالمان به تقریر معصومین علیهمالسلام رسیده است. ما معتقدیم سنّت عبارت است از قول، فعل و تقریر معصوم. تقریر یعنی امضای معصوم علیهالسلام . زنانی که در زمان ائمه علیهمالسلام در سیاست دخالت میکردند و بر علیه حکومتها قیام میکردند نه تنها توسط ائمه معصومین علیهمالسلام نهی نمیشدند، بلکه مورد تأیید هم قرار میگرفتند. به عنوان نمونه، کار «سوده» دختر عمار بن الاسک همدانی و دختر حرث بن عبدالمطلب بن هاشم، به تقریر معصوم علیهالسلام رسیده است. اگر علم به شغلی، مختص زنان و یا منحصر در زنان باشد، در این صورت، اشتغال زنان نه تنها مستحب، بلکه واجب است. مثلاً، اگر زنان مطلبی از مطالب اسلامی را بدانند ولی مردان ندانند، در اینصورت تدریس و تعلیم بر زنان واجب میشود. (همان، ص 384)
نظر مختار: ادلّه مخالفان و موافقان اشتغال، معارض نیستند و قابل جمع هستند. حداکثر چیزی که از ادلّه مخالفان استفاده میشود این است که مشغول شدن زن در خانه، سنّت است و مطلوب. آنچه از ادلّه موافقان استفاده میشود این است که بیرون رفتن زن از خانه و حضورش در اجتماع و اشتغالش مانعی ندارد، بلکه در مواردی هم لازم و ضروری است. بنابراین، اشتغال زنان به خودی خود امری مباح است و جمع مباح و مستحب به این است که در صورتی که زن بین اشتغال در بیرون و کار در خانه، مخیّر باشد، مستحب است که کار در خانه را برگزیند و اگر مصلحت جامعه اقتضا کند که زن حتما شاغل شود، استحباب کار در خانه از بین میرود؛ چراکه امر مستحب توان مقابله با واجب را ندارد. از سوی دیگر، اگر در جایی دلیل بر حرمت شاغل شدن زن اقامه شود، مثل قضاوت و امارت، در اینجا هم زن نباید شاغل شود و اجتهاد در مقابل نصّ معنا ندارد.
ممکن است کسی خیال کند که این روایات، مخالف اشتغال زنان در قضاوت و امارت خاص زمان رسولاللّه است و امروزه پس از گذشت هزار و چهارصد سال، شرایط عوض شده و این روایات کارایی ندارد! وقتی شرایط عوض میشوند، حکم هم عوض میشود. در جواب باید گفت: تغییر در شرایط اگر واقعا موضوع را تغییر دهد، حکم هم عوض میشود. تغییر موضوع لزوما با تغییر فیزیکی و ظاهری نیست، بلکه همین قدر که موضوعی از لحاظ بار معنایی تغییر کند این تغییر موضوع است و به تغییر حکم منجر میشود. برای مثال، تغییر حکم شطرنج به مشروط است به اینکه بار معنایی آن از «قمار» به «فعالیت» فکری تغییر یابد.(1) ولی تغییرات و دگرگونیهای امروزی تحت تأثیر تمدّن غرب و یک نوع تلقینسازی است. اگر حکم دین را منطبق با شرایط تحمیل شده از غرب تغییر
______________________________
1. طبق فتوای حضرت امام رحمهالله .________________________________________
دهیم، از اسلام جز اسم و از قرآن جز رسم باقی نمیماند.
اصل برای خانمها کار در خانه است، ولی اشتغال خانمها نیز با رعایت موازین شرعی نه تنها اشکالی ندارد، بلکه در مواردی لازم و ضروری است؛ برای مثال، در جایی که شوهر فوت کرده و زن برای امرار معاش فرزندان مجبور است در بیرون کار کند یا اگر تعداد مردان برای پستها و شغلهای موجود کافی نباشد یا اگر مرد توان اداره خانواده را نداشته باشد و مواردی نظیر آن.
سابقه اشتغال زنان
پیش از پرداختن به پیامد اشتغال، خوب است بدانیم اشتغال زنان از چه زمانی و چگونه بوده است؟
«در غرب بعد از انقلاب صنعتی، تحولاتی در جهان و بخصوص انگلیس رخ داد؛ زیرا در آنجا به وجود آمدن کارخانجات نساجی باعث رشد انقلاب صنعتی شد که تحولاتی را در پی داشت. صنعت نوپای نساجی به نیروی انسانی زیادی نیاز داشت. این باعث شد کارگران از روستاها به شهرها بیایند. این کارخانجات نیروی مورد نیاز خود را از میان خانمها تأمین میکردند؛ چراکه با روحیّات زنانه سازگارتر بود. به این ترتیب، از سال 1700 میلادی با دعوت زنان به کار، مسئله اشتغال زنان در بیرون از خانه مطرح شد.» (مهدوی، بیتا، ش 8، ص 12)
عامل دیگری که در اشتغال زنان در آن دوره دخیل بود اینکه: با مهاجرت روستاییان به شهرها، درآمد مردان برای مخارج زندگی کفاف نمیکرد؛ بناچار زنان و بچهها هم وارد بازار کار شدند، غافل از اینکه با ورود زنان و بچهها به بازار کار، عرضه بر تقاضا پیشی میگرفت و در نتیجه، قیمت نیروی انسانی کاهش مییافت.
دلایل عمده اشتغال زنان امروزی در غرب
الف. منفی بودن درصد رشد جمعیت در اکثر کشورهای غربی؛
ب. ابتلا به فرهنگ مصرفگرایی.
تولید انبوه که یکی از شاخصهای توسعه اقتصادی است، فرهنگ مصرفگرا را به دنبال دارد؛ چون طبق قانون اسمیت، عرضه و تقاضا قیمت کالا را تعیین کند و نقطه خود تعادل حاصل میشود. اگر در کشوری تولید در سطح انبوه و کلان و مصرف کم باشد قیمت کالا سقوط و کشور از لحاظ اقتصادی مشکل پیدا میکند.
حال اینکه در شرق، انگیزه بیشتر شاغلان زن، تقلید از غرب یا تقلید از یکدیگر است. زنان شرقی کاری ندارند که جامعه به اشتغال زنان نیاز دارد یا نه، اشتغال مطلوب است یا نه و ... .
پیامدهای اشتغال
در این بحث، سعی شده است به همه پیامدها فارغ از پیشداوری و ارزشگذاری پرداخته شود و در آخر برایند کار، ارزیابی شود.
پیامدهای مثبت
1. کمک به اقتصاد خانوادهها؛
2. کمک به اقتصاد ملی؛
3. عزتمندی اقتصادی؛
4. کمک به استقلال ملی؛
5. کمک به اهداف دینی؛
اشتغال از چند جهت به اهداف دین کمک میکند:
الف. بعضی شغلها به خاطر مصالح دینی مختصّ زنان است؛ از جمله: مشّاطهگری (آرایش زنان)، پزشکی زنان و زایمان و غیره، که با شاغل شدن خانمها این اهداف تحقّق مییابد.
ب. معدودی از خانمها این شغلها را به نیّت غلبه بر کفر و الحاد انجام میدهند و میخواهند با اشتغال، کشورشان را از وابستگی به بیگانه برهانند که این خود نوعی عبادت است.
ج. بعضی از زنان درآمد حاصل از اشتغال خود را صرف رشد دینی، آموزشهای مذهبی، شرکت دادن فرزندان در کلاسهای درسی خصوصی و مذهبی، رفتن به حجّ، انجام امور خیریّه و ... میکنند که از اهداف شارع است.
6. شکوفایی استعدادهای زنان در عرصههای مختلف وجودی و روحی؛
7. نهادینه شدن نظم و انضباط در تربیت فرزندان؛ زیرا باید خودشان را با ساعت کار والدین تطبیق دهند.
پیامدهای منفی
1. فشار مضاعف: اشتغال برای زنان، نقشی غیر از نقش اصلی زنان که مادری و همسری است، تحمیل میکند. در حالی که در مردان نقش شغلی، تقویتکننده نقش اصلی است.
2. آزار و اذیت جنسی زنان در محیط کار: گیدنز مینویسد: «از هر 10 زن انگلیسی، هفت زن در دوره زندگی شغلی خود به مدت طولانی دچار آزار جنسی میشود.» (گیدنز، 1373، ص 201ـ202)
3. بیکاری مردان: مشکل ایران کمبود نیروی انسانی نیست، کمبود سرمایه برای ایجاد اشتغال است. در ساختار اقتصادی ایران هر جا و هرگاه که
سرمایهگذاری به اندازهای بوده است که مردان کفایت نمیکردهاند، فورا زنان به بازار کار کشیده شده و نیروی کار لازم را تأمین کردهاند. برای مثال، به نیروی کار روستایی و عشایری توجّه کنید: «28 درصد شاغلین کشور در بخش کشاورزی، زراعت و دامداری مشغول کارند. میدانیم در اوقات مخصوصی زنان هم به مردان کمک کردهاند؛ مثلاً در وقت نشاء برنج در مازندران که مدت آن تقریبا 12 روز است، زنان هم کار میکنند؛ چراکه با کمبود نیرو مواجهند. همچنین هنگام درو کردن گندم مزارع، جالیزکاری، به هنگام وجین بوته خربزه، جمعآوری پنبه، چغندرقند و غیره، زنان پا به پای مردان کار میکنند. پس در جامعه ایران حساسیتی نسبت به اشتغال زنان به طور جدی وجود ندارد و چنین نیست که فرصتهای اشتغال بلا تصدّی بماند و زنان بیکار باشند؛ بلکه به عکس، هر جا و هرگاه فرصت اشتغال باشد و نیروی کار مردان کفایت نکند، زنان مشغول کار میشوند.» (صدیق اورعی، بیتا، ش 50، ص 31ـ32) اما در شغلهای اداری و بروکراسی که تعداد مردان برای به عهدهگیری همه پستها کفایت میکند، دیگر نیازی به حضور زنان در این عرصهها و شغلها نیست.
4. سستشدن کانون خانواده (مجموعه مقالات هماندیشی بررسی مسائل و مشکلات زنان، 1380، ص 964): زن در محل کار خود به خاطر خستگی و سر و کلّه زدن با افراد گوناگون در طول روز، در رابطه زناشویی و در ارتباط جنسی و کلامی ضعیف شده، به مشکل جنسی و ارتباطی و حتی روحی مبتلا میشود. در نتیجه، تفاهم زن و مرد به تخاصم مبدّل شده، طلاق و جدایی پیامد آن خواهد بود.
5. کم شدن حضور زن در خانه: کمی حضور زن در خانه باعث میشود کودک از لحاظ عاطفی ارضا نشود. این در حالی است که روانشناسان معتقدند کودکان در سالهای اولیه، نیاز شدید به عاطفه دارند که تنها از طریق مادر تأمین میشود
و با هیچ نهاد جایگزین دیگر تأمین نمیشود. با شاغل شدن زن که مهمترین نقش را در ایجاد تعادل عاطفی و روانی و ایجاد فضایل دارد، لطمه شدید روحی به فرزندش وارد میشود و به همان مقدار که از فرزندش دور میشود، نفوذش در او کم میشود. (سازمان امور اداری و استخدامی کشور، 1369، ص 91)
6. کم شدن میل به فرزند داشتن: خانواده سنّتی گسترده به خانواده هستهای تبدیل میشود. عمده جامعهشناسان غربی در توسعه اجتماعی معتقدند که «خانواده گسترده ناقصتر از هستهای است؛ چون در خانواده گسترده، پدر علاوه بر نقش خانوادگی پدری، نقش اقتصادی و کارفرما و استادکار را نیز داراست. ولی امروزه این سازمان اجتماعی دچار تفکیک و جداشدن نقشها از یکدیگر شده. در خانواده هستهای، پدر نسبت به فرزندان فقط پدر و تأمینکننده معاش آنها تا حین بلوغ است.» (صدیق اورعی، بیتا، ش 51، ص 40) معلّم فرزندان، استاد و کارفرمایان فرزندان همه جدا هستند. از آنجایی که توسعه اجتماعی در غرب به تفکیک نقشها و کوچکشدن سازمانها و تعدّد عضویت یک شخص در سازمانهای گوناگون تعریف میشود، وقتی توسعه اجتماعی بر خانواده هستهای (پدر، مادر، فرزندان غیربالغ یا فرزندان مجرّد) منطبق شود، در این صورت، خانواده هستهای به آسایشگاه تبدیل میشود، نه محل تعلیم و تربیت و جامعهپذیری یا ایفای وظایف.
در خانواده هستهای امروزی وظایف بانوی خانواده عبارت است از: (همان)
الف. ارتباط عاطفی و جنسی با همسر؛
ب. فرزندآوری به تعداد بسیار محدود و با فاصله؛
ج. سهیم بودن در نگهداری اطفال (وظیفه نگهداری کودکان تنها بر عهده خانمها نیست، بلکه مهد کودکها و مکتبخانهها هم دخالت دارند)؛
د. سهیم بودن در نظافت منزل و تهیّه غذا. (خانمها در ایفای این وظیفه هم تنها نیستند، بلکه دهها سازمان خدماترسانی آنها را در این وظیفه کمک میکنند و از همه مهمتر، با تولید غذاهای آماده و نیمه آماده این وظیفه بکلّی منتفی شده است.)
از آنجا که زن در خانواده هستهای وظایف کمتری به عهده دارد و نقش کمتری در خانه ایفا میکند، برای ایفای نقش بیشتر به شاغل شدن رو میآورد. فرایند شاغل شدن زنان امروزی به این نحو است که «اکثر بانوان امروزی شوهران خود را در شبها و روزهای تعطیل میبینند؛ در سال سوم یا چهارم یک فرزند به دنیا میآورند و تا چهار سال از او نگهداری میکنند، بعد به مهد میسپارند. سال ششم یا هفتم یک فرزند دیگر میآورند و چهار سال بعد نیز او را به مهد میسپارند. از این پس که قصد فرزندآوری ندارند و پختن غذا و شستن لباس هم بر عهده دیگر نهادهاست، پس بانوان از صبح تا عصر چه کنند؟» (همان، ص 41)
معقولترین راه حلّ این معضل، اشتغال است.
7. اختلال در روابط خانوادگی: اشتغال در بعضی مواقع، احساسات مادرانه را از زن گرفته و روحیه خشن را جایگزین عواطف او کرده و کودکان را نسبت به نقش عاطفی والدین بیاعتماد یا کماعتماد میکند. از اینرو، نقش الگویی و سازندگی والدین را زیر سؤال میرود. (سازمان امور اداری و استخدامی کشور، 1369، ص 92)
8. تغییر در ویژگی زنانه: مشکل زن در جامعه مشکل اقتدار است نه دارایی و اشتغال. اشتغال زن بیشتر با نیت اقتدار صورت میگیرد نه به خاطر بهبود وضع اجتماعی. از اینرو، زنان شاغل، روحیه مُنعطف و مهربان خود را از دست داده، روحیه خشن مدیریتی پیدا میکنند. «اقتدار در انسان موجب کشمکش میشود؛ همانند ولایت و اقتدار شوهر بر زن و ولایت پدر بر پسر.» (صدیق اورعی، بیتا، ش 52، ص 16)
9. تغییر در شیوه مدیریت (مدیریت مردان به زنان محوّل میگردد): در نظام حقوقی اسلام زن در خانه کار میکند و درآمد بیرونی ندارد. از اینرو، قهرا وابسته به مرد خواهد بود. این وابستگی، کمک بزرگی به تداوم خانواده مشترک است. چنانچه زن درآمدی از بیرون بیاورد، روابطش با مرد تغییر میکند، احساس وابستگیاش به مرد از بین میرود، خود را مقتدر میبیند و مدیریت مرد را زیر سؤال میبرد. در نتیجه، موجب بروز اختلاف در خانواده میشود.
ارزیابی برایند پیامدها
در بین پیامدهای مطرح شده، بیشتر پیامدها منفی بود، اما پیامدهای مثبت هم کم نبود. ارزیابی پیامدها نشان میدهد که اشتغال زنان در بیرون خانه در غیر موارد ممنوعه مثل قضا و حاکمیت، اشکالی ندارد و اگر اشتغال زنان مصلحت داشته باشد، شاغل شدن آنان مرجّح میشود. در کشور ایران که قریب 80% مشاغل زنانه، آموزشی و بهداشتی و با روحیّات آنان سازگار است و با حفظ حریمها و روابط اجتماعی زن و مرد صورت میگیرد، اشتغال زنان مثبت و در بعضی موارد، ضروری به نظر میرسد.
اگر اشتغال زنان در بیرون از خانه مصلحت نداشته باشد، به خانهداری مشغول میشوند. بدیهی است که اگر زن به وظایف خود در خانه عمل کند، دیگر بیکار نمیماند و حوصلهاش سرنمیرود؛ چراکه شوهرداری، خانهداری و تربیت بچهها (جامعهپذیری، مسئولیتپذیری و ...) وقتی باقی نمیگذارد تا به اشتغال در بیرون از خانه فکر کند. از همه مهمتر، کار در خانه در مکتب ما مقدّسترین کارها و درآمدزاترین آنهاست.
به عنوان مثال، اگر یک ماه هزینه کارهایی را که خانم در خانه انجام میدهد از قبیل پخت و پز و شستوشو و تهیّه مواد مورد استفاده نظیر آبلیمو، آبغوره، ربّ و غیره، محاسبه کنید ارزش کار آنها مشخّص خواهد شد و مشاهده خواهید کرد که خانهداری زن نه تنها از لحاظ اقتصاد فردی مقرون به صرفه است، بلکه اهمیت زیادی بر اقتصاد جامعه نیز دارد. برآورد شده است که کار منازل، بین 25 تا 40% ثروت ایجاد شده در کشورهای صنعتی را دربرمیگیرد. (گیدنز، 1373، ص 196)
فرایند مهم تربیتی، عاطفی، اخلاقی و ... نیز بر مشغول شدن زن در خانه مترتّب است که بحث مستقلی را میطلبد.
در نظام اسلامی، دولت با تدابیر و اندیشههایی از قبیل برجستهکردن نقش مادری و همسری، اصلاح نظام آموزشی و ترویج فرهنگ کار در خانه، زمینه مشغول شدن خانمها را در خانه فراهم میآورد. همچنین با حمایت از بانوان سرپرست خانواده و تأمین حداقل معیشت برای آنها، رواج مشاغل نیمه وقت و انعطافپذیر، ایجاد تسهیلات برای شغلهای مخصوص زنان، تجزیه نمودن فعالیتهای صنعتی قابل تجزیه به کارگاههای کوچک درون منزل، زندگی راحت توأم با یک شغل مناسب و درآمد بالا را برای زنان نوید میدهد.
امید است با تربیت خانواده سالم که جامعه کوچک است، زمینهساز سلامت جامعه بزرگ باشیم و مقدمات جامعه آرمانی حضرت بقیّةاللّه الاعظم را فراهم آوریم.
نتیجه
اندیشمندان مسلمان با سه دیدگاه سنتی، روشنفکری رادیکالی و دیدگاهی میانه، درباره مسئله اشتغال زنان به قضاوت پرداختهاند.
دیدگاه صحیح، دیدگاهی است که اصول حاکم بر شخصیت زن، نظیر تساویِ زن و مرد در اصل آفرینش، تساوی ایشان در وصول به بالاترین مراتب کمال و معنویت و تفاوتهای تکوینیِ زن و مرد و مشارکت ایشان در استراتژی حکومت مدنی پیامبر صلیاللهعلیهوآله و توصیههای دین در دعوت زن و مرد به کار، و عبادت محسوب نمودن کار و چندین اصل دیگر را مورد ملاحظه قرار دهد.
در یک دیدگاه معتدل باید به همه این اصول، همسو و همسان نگریست و به اولویتها و شاخصههای جمعِ بین شئوناتِ زنانه و وظایف مادری و همسری و اشتغالِ درآمدزا و مشارکت و حضور اقتصادیِ زنان دست یافت.
اگر شاخصههای اشتغال زنان بر اساس متون دینی طراحی گردد و آسیبها و آفتهای اشتغال زنان شناسایی شده و تدابیری برای رفع آنها اندیشیده شود، پیامدهای منفی اشتغالِ زنان تقلیل خواهند یافت. در غیر این صورت، ممکن است ارزیابی برایند پیامدهای اشتغال زنان منفی باشد، هر چند که پیامدهای مثبت نیز کم نیستند.
منابع
* قرآن کریم
84. باقری، شهلا، اشتغال زنان در ایران؛ درآمدی بر عوامل مؤثّر بر اشتغال زنان در چهل سال گذشته، 1382، تهران، شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان.
85. بستان، حسین، اسلام و جامعهشناسی خانواده، 1383، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه.
86. توسّلی، غلامعبّاس، جامعهشناسی کار و شغل، 1375، تهران، سمت.
87. جوادی آملی، عبداللّه، زن در آینه جلال و جمال، 1371، قم، مرکز نشر فرهنگی رجا.
88. حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، 1409 ق، قم، آل البیت.
89. حسینی تهرانی، محمّد حسین، رساله بدیعه، تهران، صدرا.
90. دشتی، محمّد و همکاران، نهج الحیاة؛ فرهنگ سخنان فاطمه زهرا علیهاالسلام ، 1372، قم، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین.
91. دفتر مطالعات و تحقیقات زنان حوزه علمیه خواهران، مجموعه گفتوگوهای هماندیشی بررسی مسائل و مشکلات زنان، 1380، قم، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان.
92. راغب اصفهانی، حسین بن محمّد، مفردات الفاظ القرآن، 1416 ق، تحقیق صفوان عدنان، بیروت، الدارالشامیه.
93. زیبایینژاد، محمّد رضا و سبحانی، محمد تقی، درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام، قم، مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، دارالنور.
94. سازمان امور اداری و استخدامی کشور، شناخت جایگاه زنان و چگونگی کارگزاری آنان در دستگاههای دولتی، (3 جلد)، 1369، تهران، دفتر بررسی ارزشهای حاکم بر نظام اداری.
95. سفیری، خدیجه، جامعهشناسی اشتغال زنان، 1377، تهران، تبیان.
96. صافی گلپایگانی، لطفاللّه، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، 1333، تهران، صدر.
97. صدیق اورعی، غلامرضا، «اشتغال زنان»، پیام زن، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، ش 49ـ52.
98. فرهنگ، منوچهر، فرهنگ بزرگ علوم اقتصادی، 1371، تهران، البرز.
99. قدیر، محسن، «اشتغال زنان از منظر اسلام و غرب»، 1380، مجموعه مقالات هماندیشی بررسی مسائل و مشکلات زنان، اولویتها و رویکردها، قم، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان.
100. قرهباغیان، مرتضی، فرهنگ اقتصاد و بازرگانی، 1373، تهران، مؤسسه فرهنگی رسا.
101. کلینی، محمّد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه جواد مصطفوی، قم، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت علیهمالسلام .
102. گری، جان، مردان مریخی، زنان ونوسی، ترجمه مریم نقیبی، 1376، تهران، همشهری.
103. گرینت، کیت، زمینه جامعهشناسی کار، ترجمه پرویز صالحی، 1382، تهران، مازیار.
104. گیدنز، آنتونی، جامعهشناسی، ترجمه منوچهر صبوری، 1373، تهران، نشر نی.
105. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، 1403، بیروت، الوفا.
106. محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمه، 1404، قم، دارالحدیث.
107. محمدی، زهرا، بررسی آسیبهای اجتماعی زنان در دهه 1370ـ1382، 1380، تهران، شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان.
108. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، 1374، قم، صدرا.
109. ــــــــــــــــــــــــ، «نظری بر نظام اقتصادی اسلام»، مجموعه آثار، تهران، صدرا.
110. مهدوی، محمد صادق، «نکتههایی درباره اشتغال زنان»، حوراء، ویژهنامه اشتغال زنان، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، شماره 8.
111. نراقی، احمد، مستند الشیعة فی احکام الشریعه، 1422، قم، دارالحدیث.
112. یزدی، محمّد کاظم، عروة الوثقی، 1366، قم، لطفی.