مطالب مرتبط با کلیدواژه

بیماری


۶۱.

مروری بر اثرات خشکی دریای آرال بر آسیب پذیری محیط زیست طبیعی و انسانی پیرامون آن با هدف آسیب شناسی اثرات خشک شدن دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دریای آرال فاجعه زیست محیطی شوری دریاچه ارومیه بیماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۶۵
دریای آرال یکی از چهار دریاچه بزرگ جهان بود. در شش دهه گذشته، خشک شدن دریای آرال باعث تغییرات زیست محیطی و افزایش شوری آب شده است. با توجه به اینکه دریاچه ارومیه در سال های اخیر در معرض خشکی گسترده قرار گرفته است، هدف اصلی این مقاله، مطالعه خطرات زیست محیطی ایجاد شده در پیرامون دریای آرال پس از خشک شدن آن، می باشد. علاوه بر این، هدف درک بهتر تنش هایی است که با خشک شدن دریاچه ارومیه گریبان گیر ایران و سایر کشورهای همسایه می شود. در این مطالعه پژوهش های انجام گرفته در مورد تغییرات شرایط اقلیمی و اجتماعی جمعیت حوضه دریای آرال، در پایگاه های اطلاعاتی مانند Scopus، SID، Web of Science، PubMed و GoogleScholar طی سالهای2000 تا 2022 مشخص شدند و تعدادی از مقالات مورد بررسی قرار گرفتند. براساس مطالعات، دریای آرال در اواسط قرن بیستم 11 برابر دریاچه ارومیه بود. در اثر توسعه بیش از حد کشاورزی، شروع به خشک شدن کرد. راهکار دولت، احیای آن در مقیاس کوچک تر بود که ۲ قسمت آن احیا شده است. اکثر بررسی ها رابطه معناداری بین خشک شدن دریای آرال و ابتلا به بیماری های مختلف از جمله: بیماری های تنفسی، انواع سرطان ها، خطرات باروری، اختلالات روانی و عصبی گزارش کرده اند. با توجه به مشکلات زیست محیطی و گسترش بیماری های مختلف در میان ساکنان دریای خشک شده آرال، احیای دریاچه ارومیه بیش از پیش ضروری است. علاوه بر این، تجربیات موفقیت آمیز کشور قزاقستان در احیای آرال، الگویی برای احیای دریاچه ارومیه می تواند باشد.
۶۲.

برساخت اجتماعی کرونا مبتنی بر تجربه زیسته بیماران (مورد مطالعه: بیماران مبتلا به کرونا در بین سال های 1399- 1401)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیماری کرونا پدیدارشناسی تغییر زیست جهان دره ش‍ه‍ر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۳
امروزه بیماری کرونا یکی از مهم ترین مسائل و مشکلات بهداشت جهانی است؛ چراکه سلامت فردی و اجتماعی افراد جوامع را در اقصی نقاط جهان به خطر انداخته است. شیوع و اپیدمی آن، همان اتفاقی است که از آن به عنوان نقطه عطفی در تاریخ بشر یاد شد. پژوهش حاضر با روش کیفی و به طور خاص رویکرد پدیدارشناسی در نظر دارد تجارب زیسته افراد مبتلا به کرونا را در تغییرات زندگی اجتماعی شان موردمطالعه قرار دهد. جامعه موردمطالعه در این پژوهش شامل افرادی است که طی سال های 1399 تا 1401 در شهرستان دره شهر به این بیماری مبتلا شده اند. تعداد مشارکت کنندگان 19 نفر است که از طریق نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه عمیق است. تجزیه وتحلیل داده ها براساس الگوی کلایزی و بر مبنای استخراج مفاهیم از مصاحبه ها و کدگذاری آن ها به استخراج مضمون های: کرونا به مثابه متن لایه مند، سبک زندگی سالم، حمایت اجتماعی عاطفی-ابزاری، ناامنی اجتماعی، دوجهانه شدن زندگی سوژه ها، ماسک ابزارِ نمایشِ خودِ جدید، انجامید. در پایان و با توجه به سویه جدید بیماری کرونا و نقش پررنگ خانواده در اداره و کنترل چنین بحران هایی، پیشنهاد می شود مهارت های گفتگو و همدلی، تغییر الگوهای مصرف در خانواده ها و همچنین تبلیغ سبک زندگی سلامت محور برای کاهش اثرات و فشارهای این بیماری موردتوجه قرار گیرد.  
۶۳.

بازنمایی بیماری و معلولیت در هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هزارویک شب بیماری معلولیت شر گفتمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۷
شاخه ای از مطالعات معلولیت، بیش از آنکه ناظر به وجه زیستی بدن، بیماری و معلولیت باشد، با نحوه بازنمایی معلولیت، سیاست های مراقبتی و نظارتی بدن، قرائت سمپتوماتیک (درک و تفسیر و ارزیابی) و الگوهای پزشکی، اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی آن ها سروکار دارد. در گفتمان توانمند سالارانه، معلولیت اغلب با کلیشه های منفی نشان دار می شود. بخش عمده ای از ضرب المثل ها، کنایه ها، فولکلور و داستان ها دربردارنده طرحواره ها و استعاره های منفی در باب معلولیت هستند. در نظم های گفتمانی توانمند سالارانه، معلولیت، تحت تأثیر الگوهای اخلاقی و دینی (کیفر، گناه)، سیاسی، فرهنگی و ایدئولوژیک قرار می گیرد و با مفهوم هایی چون داغِ ننگ، اقلیت سازی، طَرد و آلوده انگاری، شرّ و زشتی و گناه همراه می شود. در حکایت های هزارویک شب، هویت معلولان به طور عام با مفهوم هایی چون شرارت، ترس، ننگ، ترحم، تحقیر، تمسخر و شوم انگاری، لمس تابو و دچاربودن به طلسم و جادو پیوند یافته است. در این اثر پیوسته با بدن های نشان دار و گروتسک مواجه می شویم. در اکثر قصه ها، شخصیت های مثبت و قهرمانان، از زیبایی و سلامت جسمی برخوردارند و درمقابل، شخصیت های منفی و ضدقهرمان ها و عفریت ها و اجنّه با نقص های ظاهری توصیف می شوند. روش پژوهش این مقاله، تحلیل گفتمان است، گرچه به اقتضای متن و مسئله از نظریه های معطوف به بدن، بیماری و معلولیت هم بهره گرفته شده است.