مطالب مرتبط با کلیدواژه

بود و نمود


۱.

عدم و معانی آن در مثنوی و غزلیات مولانا جلال الدین محمّد بلخی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود عدم اصالت وجود ماهیت حال اصالت ماهیت شیئیت معدوم بود و نمود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲۰ تعداد دانلود : ۸۳۵
عدم که در لغت و کاربرد در معنی حقیقی جز نیستی و بطلان محض نیست. در اشعار مولانا در معانی مختلف از جمله: مرگ طبیعی، مرگ ارادی، فنائ فی الله، وجود حقیقی، عالم غیب، عالم معنی، عالم وحدت، نیست هست نما و هست نیست نما و نظایر آن به کار رفته است. برخی از این معانی گوناگون این شبهه را برای عده ای از پژوهندگان ایجاد کرده است که مولانا نیز مانند برخی متکلّمان معتزلی و فیلسوف نمایان قدیم برای عدم نوعی شیئیت و ثبوت قائل است و از نظر او موجودات پیش از ورود به جهان هستی در عالم عدم یا در بین وجود و عدم از حقیقتی برخوردارند و الزاماً بر مبنای این فرض مولانا را از گرایندگان به اصالت ماهیت دانسته اند. در این مقاله به ثبوت خواهد رسید که از هیچ یک از مواردی که در مثنوی و غزلیات مولانا برای اثبات مدعای خود بدان استناد کرده اند مفید چنین معنایی نیست و مکتب توحیدی مولانا به هیچ وجه با این گونه اندیشه های نامعقول و دور از حقیقت سازگاری ندارد.
۲.

دربارة نسبت خلق و حق، از منظر عقل و نقل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وحدت وجود تشکیک در وجود بود و نمود حق و خلق ظهورات حق عارف و فیلسوف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۱ تعداد دانلود : ۴۹۵
دربارة نسبت خلق با حق چه دیدگاه هایی وجود دارد؟ و کدام دیدگاه از نظر عقل و نقل پذیرفته است؟ دربارة نسبت خلق با حق سه دیدگاه اصلی وجود دارد: یکی دیدگاه مباینت است که بر اساس آن، خلق با حق هیچ سنخیتی ندارد، بلکه چیستی و هستی اش با چیستی و هستی خداوند کاملاً مغایر و بیگانه است؛ دوم دیدگاه اتحاد است که بر اساس آن، خلق با حق، یا در چیستی و در اصل هستی یگانه است؛ گرچه در مرتبة وجود مغایر و بیگانه است؛ یا در چیستی و هستی و مرتبة هستی یگانه است؛ ولی در عین حال با کثرت ضعیفی، خلق از حق متمایز می شود و سوم دیدگاه وحدت محض است که بر اساس آن، خلق هیچ شیئیتی جز شیئیت حق ندارد، گرچه حق «بود» است و خلق «نمود» آن؛ بر اساس برهان عقلی و نقلی، دو دیدگاه اول و دوم باطل و دیدگاه سوم درست است. از این رو، همین دیدگاه درست است.
۳.

دیدگاه آیت‌الله‌ جوادی آملی درباره عرفان نظری(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود رابط وحدت وجود عرفانی بود و نمود فنای عرفانی انسان موحد آیت‌الله جوادی آملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۹ تعداد دانلود : ۳۹۵
آیت‌الله‌جوادی آملی به‌تبع استاد خود علامه‌طباطبایی و براساس حکمت صدرایی، با تحلیل عین ربط بودن معلول به علت، وحدت وجود عرفانی را پایه‌ریزی می‌کند. با این تحلیل، ماهیت به مفهوم، و سازوکار هستی‌شناختی و منطق هستی در این نظرگاه به تقسیم شیء به وجود و مفهوم برمی‌گردد؛ بنابراین آنچه متن هستی را پُر کرده فقط وجود است که به علم حضوریِ شهودی در مشهد نفس عارف قرار می‌گیرد و جز آن مفهومی است که قوام‌بخش علم عرفان نظری است و کاروبار استدلالات، احتجاجات و منطق عرفانی را فراهم می‌کند؛ ازسوی‌دیگر همین تقسیم‌بندی پایه منطقی دوگانه «بود و نمود» می‌شود، که والاتر از نگاه تشکیکی است که مقام ذات را حقیقتِ رقایق فیض منبسط و وجودات مقید می‌داند. در این دیدگاه عرفانی، جز ذات اطلاقی حق، که لابه‌شرط مقسمی است و والاتر از مقام و منصب است، دیگر مراتب هستی نمود و سایه این حقیقت فوق‌ِمتعال‌اند. این عرفان اصیل توحیدی، تعریف انسان موحد را نیز متفاوت می‌کند؛ دیگر مانند فلسفه سخن گفتن از ثبوتِ استقلالی نفس عارف و قوای ادراکی او در درک هستی خارجی رخت می‌بندد و هویت انسان با نظر به توحید عرفانی خود پرسش‌برانگیز می‌شود که چگونه دربرابر حقیقت توحید، وجود و هویت موحد می‌تواند موجه باشد. این پرسش بحث را درباره فنای عرفانی به‌درستی پیش‌می‌کشد.