دیدگاه آیتالله جوادی آملی درباره عرفان نظری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۸
27 - 58
حوزه های تخصصی:
آیتاللهجوادی آملی بهتبع استاد خود علامهطباطبایی و براساس حکمت صدرایی، با تحلیل عین ربط بودن معلول به علت، وحدت وجود عرفانی را پایهریزی میکند. با این تحلیل، ماهیت به مفهوم، و سازوکار هستیشناختی و منطق هستی در این نظرگاه به تقسیم شیء به وجود و مفهوم برمیگردد؛ بنابراین آنچه متن هستی را پُر کرده فقط وجود است که به علم حضوریِ شهودی در مشهد نفس عارف قرار میگیرد و جز آن مفهومی است که قوامبخش علم عرفان نظری است و کاروبار استدلالات، احتجاجات و منطق عرفانی را فراهم میکند؛ ازسویدیگر همین تقسیمبندی پایه منطقی دوگانه «بود و نمود» میشود، که والاتر از نگاه تشکیکی است که مقام ذات را حقیقتِ رقایق فیض منبسط و وجودات مقید میداند. در این دیدگاه عرفانی، جز ذات اطلاقی حق، که لابهشرط مقسمی است و والاتر از مقام و منصب است، دیگر مراتب هستی نمود و سایه این حقیقت فوقِمتعالاند. این عرفان اصیل توحیدی، تعریف انسان موحد را نیز متفاوت میکند؛ دیگر مانند فلسفه سخن گفتن از ثبوتِ استقلالی نفس عارف و قوای ادراکی او در درک هستی خارجی رخت میبندد و هویت انسان با نظر به توحید عرفانی خود پرسشبرانگیز میشود که چگونه دربرابر حقیقت توحید، وجود و هویت موحد میتواند موجه باشد. این پرسش بحث را درباره فنای عرفانی بهدرستی پیشمیکشد.