مطالب مرتبط با کلیدواژه

ثنویت دکارتی


۱.

تحلیل تطبیقی رابطه نفس و بدن در فلسفه دکارتیان و ملاصدرا

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: لایب نیتس ملاصدرا اسپینوزا مالبرانش نفس و بدن ثنویت دکارتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
تعداد بازدید : ۱۵۰۳ تعداد دانلود : ۸۲۴
ثنویت افراطی بین نفس و بدن در فلسفه دکارت معضل رابطه آن دو را پیش آورد. هیچ کدام از راه حل­های دکارت در نحوه ارتباط نفس و بدن قانع کننده نبوده و او در نهایت با اعتراف به ناتوانی خود، فکر نکردن در این­باره را بهتر از فکر کردن دانست. مالبرانش از طریق مبانی کلامی و انحصار علیت در خدا سعی در حل این مشکل داشته و ارتباط آنها را فعل خدا می­داند. اسپینوزا از طریق تحویل کثرات به امر واحد و این­که نفس و بدن، حالات جوهر واحدند، سعی در حل مسأله رابطه نفس و بدن دارد. لایب نیتس به کثرت منادهای نفس و بدن قائل شده و از طریق هماهنگی ازلی که بین منادهای نفس و بدن برقرار است سعی در حل مسأله می­کند. هیچ کدام از این متفکرین نتوانسته­اند در این مسأله کامیاب باشند. بهترین و کامیاب­ترین پاسخ از نحوه ارتباط نفس و بدن را می­توان در فلسفه ملاصدرا یافت، از نظر وی نفس در ابتدای حدوث دارای صورت جسمانی است و بدن مرتبه نازل اوست و سپس در اثر حرکت جوهری به مراتب دیگر نایل می­شود.
۲.

چالش گذار از تن به روان؛ بحثی در بنیادهای کمی سازی دین ورزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان سنجی ثنویت دکارتی کمی سازی دین ورزی اندازه گیری روان شناختی مسأله تن/روان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۹ تعداد دانلود : ۵۸۵
استفاده از مبانی و روش های روان سنجی برای اندازه گیری شناخت ها، رفتارها، هیجان ها، تجربه ها و پدیده های دینی، روندی است که در شاخه های علوم مرتبط با «مطالعه علمی دین» از قبیل روان شناسی و جامعه شناسی دین رایج است. پیش فرض ناگفته و کمابیش بررسی ناشده این روند، همسان انگاشتن خصیصه های روانی و خصیصه های منحصر به حیات دینی –خصیصه های روحی- است. در این گزارش، ضمن اشاره به شواهدی دال بر ناهمسانی خصیصه های روانی و خصیصه های روحی یا تردید معقول در همسان انگاشتن آنها، چارچوب کلی پژوهشی معرفی می شود: کمی سازی دین ورزی برای محقق شدن باید بر دو چالش گذار از تن به روان و گذار از روان به روح چیره شود و برای نیل به این مقصود از تأسیس یا تکیه بر بنیادهای چهارگانه هستی شناختی و معرفت شناختی ناگزیر است. در این مقاله چالش گذار از تن به روان که در مسأله دیرینه تن و روان ریشه دارد و به گونه ای روشمند و بسامان در ثنویت دکارتی صورتبندی شد و از طریق ایراد کمیت به یکی از مهمترین موانع تحقق اندازه گیری روانی بدل گشت، مورد بحث قرار گرفته است.
۳.

روایتگری بدن و خودرنجوری رستگارانه در شخصیت های آثار ساموئل بکت، با نظر به ثنویت دکارتی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۳۳
اگر جستجوی انحاء مختلف وجود و نیز بررسی قابلیت های زبان از کلیدی ترین مسائل اندیشه ساموئل بکت باشند، بی شک وی این دو را جهت شناخت هرچه بهتر آدمی و برقراری ارتباط با جهان پیرامون به کار می گیرد. بکت متأثر از ثنویت گرایی دکارتی بر این باور است که مفارقت جوهری نفس و بدن باعث شده زبان آدمی ذاتاً از برقراری ارتباط با جهان پیرامون ناتوان باشد. لذا وی بر آن است تا نشان دهد بدن جداشده از نفس ناگزیر است با خلق زبانی نو به روایتگری خود در جهت رفع کاستی های ارتباطی اش بپردازد. بکت برای انجام این مهم از بدن، اجزاء و حرکات آن کمک می گیرد. وی معتقد است هر چه بدن رنجورتر باشد، تلاش آن برای دیده شدن مشهودتر است. لذا در آثارش شخصیت هایی با بدن های معلول و ناتوانی های متعدد جسمی به تصویر می کشد. به باور بکت، بدن از طریق روایتگری کاستی های خود می تواند موانع ارتباطی را تا حدودی از سر راه بردارد. ازاین رو، شخصیت های آثارش نه فقط گلایه ای از وضع اسف بار خود ندارند، بلکه همچون همراهی همیشگی تااندازه ای به نقص های جسمی خود عادت می کنند که بشود گفت گونه ای خودرنجوری در رفتار و حرکات شان دیده می شود. همراهی این رنج ها با شخصیت های بکت در پایان سیر جستجوی شان، آن ها را به نوعی خودآگاهی از سویی و فراتر رفتن از بدن های رنجور خود از سوی دیگر می رساند؛ به گونه ای که در اثر این خودآگاهی و از خلال یک جور مکاشفه، به رهایی دست پیدا می کنند که برای آن ها شکلی از رستگاری قلمداد می شود. در نگارش این مقاله از روش تحلیلی انتقادی استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ساموئل بکت از ثنویت دکارتی رفته فراتر و تلاش می کند شأن و جایگاه ازدست رفته بدن را، با این فرض که بدن بزنگاه رخداد آگاهی است، به آن بازگرداند.