مطالب مرتبط با کلیدواژه

شیطان گرایی


۱.

ریشه های یهودی مسیحی خدا و شیطان انجیل شیطانی لاوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خدا شیطان شیطان پرستی شیطان گرایی کلیسای شیطان انجیل شیطان آنتوان لاوی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۴۸۰۰ تعداد دانلود : ۲۵۱۹
شیطانی که لاوی به دنیا معرفی کرد، نه تنها موجودی شریر نیست، بلکه الهه عشق و زاینده روشنایی و نور است. لوسیفر از نگاه وی موجودی است نیکو، قدرتمند و با اوصافی خداگونه که دو بعد مثبت و منفی را همزمان داراست. وجود چنین موجودی با اوصاف متعالی، و در عین حال در حضیض ذلت، گرچه در ابتدا کمی عجیب و غریب می نماید، اما برای افراد آشنا به الهیات یهودی مسیحی، وجود چنین موجودی چندان هم بدیع و غریب نیست. نوشتار حاضر با روش تحلیلی توصیفی می کوشد با مبناشناسی و کاوشی عمیق میان آموزه های تورات و انجیل، ردّ پای چنین موجودی را که در لابه لای متون کهن یهود و مسیحیت پنهان شده بیابد.
۲.

شیطان گرایی در مکتب عرفان و تصوف

کلیدواژه‌ها: تقدیس ابلیس سلوک عاشقانه شهود شیطانی شیطان گرایی نور سیاه فنای در ابلیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۴۷
یکی از بارزترین وجوه انحرافی در تصوف، دیدگاه منحصر به فرد صوفیان راجع به ابلیس است که مخالف با اعتقاد توحید بوده و دوری اندیشه آنان از باورهای اسلام را نشان می دهد. دیدگاه صوفیان در باب تقدیس ابلیس، مخصوص به فرقه خاصی از تصوف نیست و اعتقادی فراگیر به شمار می آید. در این نوشتار سیر تاریخی اندیشه تقدیس ابلیس و تطورات آن، از همان ابتدای پیدایش فرقه صوفیان توسط حسن بصری تا عصر ابن عربی واکاوی گشته و مبانی و پایه های نظری این اندیشه، مورد بررسی قرار گرفته است. صوفیان در اولین مواجهه با ابلیس، ابتدا بر پایه جبرگرایی اشعری، صفاتی مانند کفر، تکبر و ضلالت را از او زدوده و سرپیچی وی از فرمان خداوند برای سجده به حضرت آدم را، با مجبوربودن او توجیه کردند. در قرن سوم و چهارم، با پایه ریزی مبانی سلوک عاشقانه توسط حلاج و پیروانش، صوفیان با قداست بخشیدن به چهره ابلیس، در صدد معرفی او به عنوان یک الگوی طریقتی در سلوک به سوی خداوند برآمدند و عمل خلاف شرع وی را در چارچوب سلوک طریقتی، امری ممدوح و پسندیده دانستند. محیی الدین ابن عربی در قرن ششم، با طرح اندیشه وحدت شخصیه وجود، مسئله تقدیس ابلیس را در جایگاه منحصربه فردی در نظام معرفتی و جهان بینی صوفیان قرار داد و بر همین اساس، توجیهات جدیدی از جانب صوفیان برای ترک سجده ابلیس به حضرت آدم مطرح گردید. در نظام فکری وحدت وجود، ابلیس و شیاطین به عنوان بارزترین مظاهر برای برخی از اسما و صفات الهی، مورد تقدیس و تمجید قرار می گرفتند.