مطالب مرتبط با کلیدواژه

الگوسازی


۲۱.

پیامدهای بازاندیشی در مفهوم نخبگی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۷۲
در هر جامعه ای مجموعه ای از نهادها و سازکارها با موضوع نخبگی و نخبگان ارتباط و تعامل دارند، که در مجموع شکل دهنده یک نظام نخبگانی هستند. نظام نخبگانی در مجموع لازم است تا برخوردار از کارکردهای 1) شناسایی، 2) جذب، 3) هدایت، اعم بر آموزش و پرورش، 4) به کارگیری، 5) حمایت، 6) تکریم، 7) الگوسازی و 8) نگهداشت باشد. هر یک از کارکردها بر اساس فهم و ادراکی از مفهوم نخبگی و نخبه در سطح جامعه عملیاتی می شود. پس این درک عمومی از مفاهیم است که نهادها، ارتباطات میان آنها و ماموریت های آنان را شکل می دهد. اما رشد و توسعه فهم مبتنی بر مطالعات و تجربیات، بازنگری در این مفاهیم بنیادی را ضروری می سازد. در این مقاله بر پایه یک تحلیل سیستمی به بازاندیش در مفهوم نخبه و نخبگی اقدام شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که اصلی ترین مشکل در رویکردهای مربوط به نظام نخبگانی، ناشی از فهم متداول از واژه نخبه است، که عمدتا مبتنی بر تیزهوشی و نهایتا استعداد درخشان استوار شده است و به سایر جنبه های نخبگی یعنی خبرگی و کنشگری اجتماعی توجهی نشده است.
۲۲.

الگوسازی مولفه های موثر بر توسعه گردشگری کشاورزی شهرستان ماسال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۱۹
گردشگری کشاورزی، شکلی از گردشگری خاص؛ بخشی از گردشگری روستایی است، که آمیخته با مولفه های روستا، مزرعه، گردشگران، ذینفعان و کشاورزانی است که همواره در معرض انواع ریسک های اقتصادی قرار دارند. این پژوهش با هدف الگوسازی مولفه های موثر بر توسعه گردشگری کشاورزی در شهرستان ماسال با تاکید بر مولفه کشاورز، تلاش می کند تا با ارائه الگویی از جایگاه کشاورزان در شکل گیری گردشگری کشاورزی، این فرم از گردشگری را به عنوان راهبردی جهت تنوع بخشی به منابع درآمدی روستاییان معرفی نماید. شهرستان ماسال دارای 108 نقطه روستایی بوده که در مجموع و بر اساس نمونه گیری در مطالعات توصیفی، 20 درصد روستاها، یعنی 20 روستا به عنوان نمونه مشخص شد. جامعه آماری شامل 2588 خانوار روستایی ساکن در 20 نقطه روستایی انتخاب شده در سه ناحیه، دامنه ای، کوهپایه ای و کوهستانی بوده، که بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران با سطح خطای 5 درصد، 338 خانوار روستایی به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. رویکرد این پژوهش کمی، و در تحلیل داده ها از آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی-اکتشافی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد، شاخص هایی که در کشاورزان برای ایجاد گردشگری کشاورزی باید موردتوجه باشد، شامل ویژگی های فردی کشاورزان ، دانش و مهارت، سرمایه و دارایی، انگیزه و تمایل به خدمات رسانی به گردشگران کشاورزی می باشد. همچنین برآیند کلی الگوی پژوهش نشان داد که براساس شاخص های مذکور در وضع کنونی، خانوار روستایی ساکن در مناطق کوهپایه و کوهستانی، گرایش بیشتری نسبت به پذیرش گردشگری کشاورزی نشان داده اند.
۲۳.

شناسایی مؤلفه های گردشگری مذهبی با تکیه بر هنر تعزیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری مذهبی هنر تعزیه الگوسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۹۰
صنعت گردشگری یکی از مهم ترین و پرسودترین صنایع در ابعاد جهانی است؛ زیرا تنها یک راه برای تفریح نیست، بلکه با استفاده از برنامه ریزی راهبردی و رعایت اصول توسعه پایدار می توان اقتصاد کشورها را توسعه داد. این پژوهش به مطالعه گردشگری مذهبی با تکیه بر هنر تعزیه پرداخته است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، کیفی است. مشارکت کنندگان در پژوهش، 15 نفر از اساتید حوزه گردشگری و هنرهای آیینی، پیشکسوتان تعزیه به روش نمونه گیری گلوله برفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای با آن ها انجام شد. روش پژوهش، پدیدارشناسی بود و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات، از روش کولایزی استفاد شد. شایان ذکر است که روایی نتایج، از جنبه های بیرونی، توصیفی و تفسیری، ارزیابی و به تأیید رسید. تجربه مشارکت کنندگان، درباره گردشگری مذهبی با تکیه بر هنر تعزیه، در یازده مقوله سازمانی، اقتصادی، تبلیغاتی، محتوایی، فنی، پژوهشی، زیست محیطی، راهبردی، توسعه فرهنگی، قانون گرایی دسته بندی شدند. جهت احیاشدن هنر تعزیه و رونق گردشگری مذهبی باتوجه به تجارب افراد مشارکت کننده باید تعزیه در بُعد محتوایی، فنی و فیزیکی پربارتر شود و با اقتصاد گردشگری پیوند زده شود. همچنین به لحاظ فرهنگی، سازمانی، تبلیغاتی، قانون گرایی، توسعه، زیست محیطی و پژوهشی گردشگری مذهبی نیاز به تغییرات و تلاش بیشتری دارد تا علاوه بر رونق گردشگری مذهبی در کنار تعزیه پررنگ تر و پربارتر شود.اهداف پژوهش:بررسی گردشگری مذهبی در ایران.بررسی الگویی برای گردشگری مذهبی با تکیه بر هنر تعزیه. سؤالات پژوهش:مؤلفه های گردشگری مذهبی با تکیه بر هنر تعزیه چگونه بوده است؟چه الگویی می توان برای گردشگری مذهبی با تکیه بر هنر تعزیه ارائه داد؟
۲۴.

بازتاب خشونت خانوادگی در قصه های عامه رایج در فرهنگ بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصه های عامه بختیاری روان شناسی اجتماعی خشونت خانوادگی الگوسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۸۷
در قصه ها، از طریق الگوسازی نمادین، نگرش های مختص به خشونت خانوادگی، به مخاطب انتقال داده می شود؛ بنابراین با بررسی آن ها، می توان به نگرش های مختلف درباره خشونت دست یافت. هدف از انجام این پژوهش نیز بررسی خشونت خانوادگی، انواع، علل و عوامل کنترل آن، در قصه های عامه بختیاری براساس نظریه های روان شناسان اجتماعی (با تأکید بر نظریه معتقدان به منشأ اجتماعی پرخاشگری و یادگیری اجتماعی) است. روش گردآوری مطالب، اسنادی و جامعه آماری پژوهش، 139 قصه عامه مکتوب در فرهنگ بختیاری است. بعد از استخراج صحنه های خشونت آمیز، براساس چهارچوب نظری و اهداف پژوهش، آن ها را در چند مقوله کلی و اصلی طبقه بندی کرده و در ادامه پس از شمارش و درصدگیری هر مقوله و زیرمقوله، به بررسی کیفی آن ها پرداخته ایم. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که در این قصه ها، بیشتر خشونت های کلامی روانی بازتاب یافته است و اعضای خانواده به دنبال وارد کردن آسیب های روانی و به مخاطره افکندن وجهه دیگری بوده اند. عامل خشونت های خانوادگی، بیشتر همسر/مادر و قربانی آن ها، بیشتر شوهر/پدر و دختر/خواهر بوده است. در این قصه ها، عوامل اجتماعی و فرهنگی (مردسالاری، طمع، فریب، دروغ و خیانت) و روانشناختی (احساس حقارت، ناکامی و عصبانیت)، بیشترین نقش را در ایجاد خشونت های خانوادگی داشته اند. در این قصه ها، دو نوع نگرش منفی و مثبت به خشونت خانوادگی وجود داشته است. در برخی از قصه ها، افراد خطاکار، با رفتار به شدت پرخاشگرانه مجازات شده اند که نگرش به این نوع خشونت ها، مثبت بوده است . این امر سبب می شود مخاطب به این نتیجه برسد که در برابر خطای دیگران، خود نیز رفتارهای پرخاشگرانه انجام دهد؛ بنابراین چنین نگرشی، می توان باعث افزایش پرخاشگری شود.
۲۵.

بازیابی نظام سایزبندی لباس بانوان ایرانی بر اساس مطالعات آنتروپومتریکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اندام شناسی آنتروپومتری الگوسازی مولر سایزبندی لباس بانوان ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۶۰
از جمله عوامل مهم در تولید پوشاک، الگوسازی و نظام سایزبندی لباس است. لباس به مثابه یک اثر فرهنگی هنری باید تناسب لازم با بدن انسان را داشته باشد. الگوسازی بر اساس سایز بدن افراد اقدام مهمی در این زمینه است. سایزبندی کلی همواره نمی تواند پاسخگوی تمام افراد جامعه باشد، زیرا برخی افراد از لحاظ اندامی نامتناسب با استانداردهای جهانی هستند. بنابراین جمع آوری داده های ابعادی متناسب با آناتومی افراد جامعه و طراحی الگو برای اندام آنان می تواند به بهره وری بیشتر از پوشاک بومی کمک کند. با وجود اختلاف در ابعاد بدنی ایرانیان با دیگر کشورها، همچنان از داده های ابعادی آنان در ترسیم الگو استفاده می شود. هدف این پژوهش بررسی مغایرت های انداز ه ای موجود در شیوه های متداول سایزبندی لباس و ارائه راهکار است. پرسش آن است که جمع آوری اطلاعات آنتروپومتری افراد تا چه اندازه می تواند به بهبود شیوه سایزبندی پوشاک کمک کند؟ این تحقیق کاربردی است و به روش بررسی منابع کتابخانه ای و تحلیل داده های اندازه گیری شده حاصل از پژوهش میدانی انجام شده اس ت، از این رو ماهیتی کمی -کیفی دارد. برای این منظور با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی، ابعاد بدنی 1290 نفر از بانوان 20 تا 44 ساله اندازه گیری و سایز آن ها از 32 تا 58 دسته بندی شد. با بهره گیری از نرم افزار SPSS به تحلیل داده ها پرداخته شد. در نهایت اندازه های دسته بندی شده بانوان با اندازه های سیستم مولر مقایسه گردید. باتوجه به یافته ها، در بسیاری از پارامترها تفاوت چشمگیری میان ابعاد اندامی ایرانیان و اندازه های ذکرشده در سیستم مولر وجود داشت، در نتیجه مجموعه ای از اعداد جدید براساس اطلاعات آنتروپومتری بانوان ایرانی در نظام سایزبندی جایگزین گردید.