مطالب مرتبط با کلیدواژه

سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)


۶۱.

اولویت بندی ارزش کریدورهای اکولوژی منظر شهری بر اساس مدل جاذبه (مطالعه موردی: شمال شرق تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبکه اکولوژیک شهری سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) منظر اکولوژیک شهری مدل پیوستگی منظر شهری تئوری گراف مدل جاذبه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۶۸
امروزه افزایش فعالیت انسانی دنیا را به سمت شهرنشینی سوق داده که این امر باعث بروز اختلال های ساختاری ازجمله تکه تکه شدن سرزمین و اراضی طبیعی شده است. عدم یکپارچگی و پیوستگی منظر اکولوژیک شهری و فقدان کریدورهای مرتبط بین زیستگاه های پراکنده در اکوسیستم شهری، خدمات اکوسیستمی را مختل نموده. با احیای کریدورهای سبز شهری و اتصال بقایای جداشده لکه های سبز شهری می توان زمینه پایداری توسعه را در جهت حفظ تنوع زیستی فراهم نمود. هدف این مقاله سنجش پیوستگی منظر اکولوژیک در پهنه شمال شرق تهران و ارائه کریدورهای بالقوه پیشنهادی با استفاده از تئوری گراف است. این تئوری روش جدیدی را برای کمّی سازی و پایش ساختار شبکه منظر اکولوژیک شهری ارائه می دهد. در همین راستا ابتدا سابقه کاربرد این تئوری در مطالعات پیشین اکولوژیک، روش ها، نرم افزارها و سنجه های مختلف جهت مدل سازی و سنجش شبکه بررسی شده اند. سپس با معرفی مدل بهبودیافته جاذبه در نرم افزار GIS و با استفاده از لایه های هزینه، مقاومت و لکه های اصلی به یک شیپ فایل چندنقطه ای که موقعیت کریدور ها و همچنین تعاملات آن ها را ارائه می دهد، دست می یابیم. در مطالعه موردی ما درمجموع ۱53 کریدور پیشنهاد شد که عمدتاً از میان زمین های بایر، فضاهای سبز عمومی، شبکه های جاده ای و حریم درختان عبور می کند. این کریدورها ابتدا رتبه بندی و اولویت بندی سپس شبیه سازی و درنهایت در چهار گروه طبقه بندی می شوند. خروجی مدل جاذبه که مشتمل بر کریدورهای پیشنهادی و اولویت بندی کریدورهای بین دو جفت گره است؛ به عنوان نقشه راه برنامه ریزان و طراحان شهری برای سناریو بندی چند کاربردی و ترکیبی از اولویت های مختلف، مورداستفاده قرار می گیرد تا به بهترین و کاربردی ترین پیشنهاد اجرایی با کمترین هزینه برسد.
۶۲.

بررسی وضعیت دسترس پذیری و پراکنش فضایی خدمات شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) در محلات شهری اردبیل (نمونه موردی: واحدهای لباسشویی و خشکشویی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۴۵
مقدمه: در پنجاه سال گذشته، افزایش جمعیت و شهرنشینی به رشد و گسترش بی وقفه شهری منجر شده است. به بیانی، می توان گفت که جمعیت شهری افزایش یافته است، اما خدمات شهری موجود به دلیل پراکندگی نامناسب و دسترسی ناکافی نتوانسته پاسخ گوی نیازهای متنوع مردم باشد. بنابراین رشد سریع شهرها از ظرفیت سازمان ها و مدیران شهری برای ارائه خدمات زیربنایی و عمومی به شهروندان فراتر رفته است. پراکندگی و توزیع متناسب کاربری های خدمات شهری یکی از ملاحظات مهم در برنامه ریزی کاربری اراضی شهری است. با توجه به پراکندگی نابرابر کاربری های خدمات شهری، هنگام استفاده از این کاربری ها، امکان ایجاد بحران های اجتماعی و مشکلات فضایی وجود دارد. پراکندگی فضایی نامناسب کابری های خدمات شهری، جابه جایی بیشتر در فواصل طولانی تری را برای استفاده از خدمات ارائه شده توسط آن ها ایجاب می کند. که این امر به ایجاد هزینه های اضافی، اتلاف وقت، افزایش ازدحام جمعیت، ترافیک، آلودگی هوا و دسترسی ناکافی به خدمات برای برخی خانواده ها را نیز شامل منجر می شود. به عکس، توزیع مناسب خدمات شهری امکان دسترسی مطلوب به کاربری های خدماتی را فراهم می آورد و نه تنها در ارتقای سلامت، امنیت و آرامش جامعه نقش به سزایی دارد، بلکه به عنوان شاخصی مهم در جهت دستیابی به رفاه اجتماعی عمل می کند. در واقع می توان گفت که دسترسی مطلوب و توزیع مناسب کاربری های خدمات شهری در تمامی مناطق شهری به معنای ارائه خدمات مناسب در زمان و مکان مناسب است. در این راستا، اقدام سنجیده مدیریت شهری در توزیع فضایی کاربری های خدمات شهری برای بهبود کیفیت فیزیکی محیط و در نتیجه، ارتقای کیفیت زندگی مردم و دستیابی به پایداری شهری ضروری است. برای این منظور، درک و تجزیه وتحلیل وضعیت فعلی پراکنش فضایی کاربری های خدمات شهری بسیار مهم است که در آن پیگیری توزیع مناسب و دسترسی آسان به خدمات این کاربری ها مستلزم تخصیص منابع با مطلوب ترین ترکیب است. شهر اردبیل در دهه های اخیر شاهد رشد سریع جمعیتی و فیزیکی بوده است. با این حال، توزیع کاربری های مختلف خدمات شهری با رشد و گسترش جمعیت و ساختار فیزیکی شهر مطابقت ندارد. این عدم تعادل در توزیع مراکز خدمات شهری نه تنها می تواند به ترویج سفرهای درون شهری و تشدید آلودگی منجر شود، بلکه تعادل جمعیتی را نیز مختل می کند و فضاهای شهری را در تضاد با ابعاد اجتماعی و اقتصادی گسترش می دهد. بنابراین با بررسی توزیع و دسترسی به کاربری های خدمات شهری می توان الگوی فضایی آن ها را در مناطق مختلف شهری شناسایی کرد. این امر به نوبه خود می تواند به ارائه راهکارهایی منجر شود که دسترسی ساکنان به چنین کاربری هایی را بهبود بخشد و موجب افزایش کیفیت زندگی آنان شود. مشاغل لباسشویی و خشکشویی به ویژه موضوع مورد مطالعه در این پژوهش از جمله انواع فعالیت ها و خدماتی هستند که در دسته بندی واحدهای صنفی خدماتی خاص در شهرها فعالیت می کنند و به نوعی نیاز اکثریت شهروندان به خدمات این واحدها را پاسخ گو هستند. پژوهش حاضر روی مشاغل لباسشویی و خشکشویی به عنوان نمونه ای خاص از بخش های خدماتی در شهرها تمرکز کرده و با تکیه بر برخی از قابلیت های تحلیل فضایی در محیط ArcGIS، اقدام به تحلیل توزیع فضایی این مشاغل در شهر اردبیل کرده است. در این راستا سؤال اصلی پژوهش به این شرح است که وضعیت دسترس پذیری و پراکنش فضایی واحدهای لباسشویی و خشکشویی در سطح محلات شهر اردبیل به چه صورت است؟ مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر نوع تحقیق، کاربردی توسعه ای و روش انجام آن توصیفی تحلیلی بر پایه روش های گرافیک مبناست. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی است. به این صورت که ابتدا با بهره گیری از روش کتابخانه ای، مقدمه: ، پیشینه و مبانی نظری پژوهش تدوین شد. همچنین با استفاده از روش برداشت میدانی (GPS) مکان های دقیق واحدهای لباسشویی و خشکشویی در سطح محلات شهر اردبیل مورد شناسایی قرار گرفته و مختصات آن ها ثبت شد. بعد از تصحیح خطاها و کدگذاری دقیق مکان های برداشت شده در محیط نرم افزار Googel Earth، داده های نهایی برای تشکیل پایگاه اطلاعات جغرافیایی وارد نرم افزار ArcGIS شد تا در محیط این نرم افزار به تحلیل آن ها پرداخته شود. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز از مدل های تحلیل فضایی و آمار فضایی در محیط ArcGIS همچون تحلیل خود همبستگی فضایی و تحلیل لکه داغ مورد استفاده قرار گرفت. یافته هادر پژوهش حاضر به بررسی وضعیت دسترس پذیری و پراکنش فضایی خدمات شهری (در این تحقیق، واحدهای لباسشویی و خشکشویی) در سطح محلات شهر اردبیل پرداخته شد و نتایج به دست آمده نشان داد از لحاظ وزنه فراوانی واحدهای مورد بررسی در سطح محلات شهر اردبیل، محلات شماره 10-1، 8 -2، 5-3 و4-4 هر یک با 5 واحد دارای بیشترین فراوانی و محلات 9-2، 2-3، 10-3، 1-4، 2-4، 5-4، 6-4 و10-4 بدون هیچ گونه واحد لباسشویی و خشکشویی در آخرین رده بندی از نظر فراوانی واحدهای یادشده قرار می گیرند. وضعیت تعداد واحدهای لباسشویی و خشکشویی به تفکیک محلات شهرداری اردبیل و بر مبنای نسبت تعداد واحدهای مورد بررسی به ازای هر 10 هزار نفر نشان داد در محلات 4-3، 3-3 و 4-4 به ازای 10 هزار نفر جمعیت، 4/58 واحد لباسشویی و خشکشویی و در محلات 2-3، 10-3، 1-4، 2-4، 5-4، 6-4 و10-4 به ازای10 هزار نفر جمعیت، به طور مطلق هیچ واحد لباسشویی و خشکشویی وجود ندارد. وضعیت بقیه محلات هم در حد فاصل این مقادیر قرار گرفته است. همچنین بر اساس تحلیل لکه داغ در محدوده محلات شهرداری اردبیل، محلات 7-1، 9-1، 10-1، 4-2، 6-2، 8-2، 10-2، 4-3، 5-3 و4-4 دارای بالاترین مقدار Z هستند و وضعیت داغ تری را به لحاظ دسترسی به واحد های مورد بررسی را دار ند. در مقابل محلات 9-2، 2-3، 10-3، 1-4، 2-4، 5-4، 6-4 و10-4 دارای پایین ترین مقدار Z هستند که بر این اساس بدون هیچ گونه مقدار داغی و به صورت لکه سرد در بین محلات شهری اردبیل قرار دارند. در نهایت خروجی تحلیل خود همبستگی فضایی واحد های یادشده بر مبنای محلات شهرداری اردبیل با عدد 1/55:Z نشان داد نحوه پراکنش آن ها در دسته بندی الگوی تصادفی قرار دارد. نتیجه گیریبرنامه ریزی شهری اساساً مستلزم تخصیص و توزیع منابع کمیاب در میان مناطق مختلف شهر و متکی بر معیارهایی مانند رفاه اجتماعی است. در غیر این صورت، می تواند به دسترسی بیشتر مناطق خاصی از شهر به منابع شهری در مقایسه با سایر مناطق منجر شود. مبنای توزیع خدمات شهری باید دسترسی و توزیع فضایی درون شهر را در نظر گیرد. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به بررسی وضعیت دسترس پذیری و پراکنش فضایی واحدهای لباسشویی و خشکشویی در سطح محلات شهر اردبیل پرداخته است. نتایج پژوهش نشان داد با توجه به نوع بافت شهری اردبیل، فرم ساختاری این بافت ها تأثیر به سزایی در دسترسی ساکنان به امکانات خدماتی (در این تحقیق، واحدهای لباسشویی و خشکشویی) و توزیع فضایی آن ها در شهر دارند. همچنین مشخص شد که دسترسی و پراکنش فضایی واحدهای خدماتی یادشده در محلات مرکزی شهر اردبیل نسبت به محلات حاشیه ای بیشتر است. یافته های این مطالعه با پژوهش لی و همکاران که عنوان می کنند ساختار بافت شهری بر دسترسی ساکنان به امکانات خدماتی تأثیر می گذارد و توزیع خدمات مطابق با توزیع جمعیت نیست همخوانی دارد. علاوه بر این، نتایج حاصل از پژوهش فاطمی نشان داد منطقه 4 اردبیل که جزء مناطق حاشیه ای محسوب می شود دارای پراکندگی بالایی از واحدهای نانوایی بوده که در تضاد با یافته های پژوهش یادشده است. همچنین یافته های توزیع فضایی واحدهای لباسشویی و خشکشویی در محلات شهر اردبیل، الگوی تصادفی و نامناسبی را نشان می دهد نشان دهنده تمرکز این واحدها در یک یا چند محله خاص از شهر است. این الگو به دسترسی بیشتر برخی محلات و ساکنان آن ها به خدمات مربوطه منجر می شود که به شکل گیری نابرابری در توزیع خدمات شهری در اردبیل کمک می کند. در این راستا، نتایج پژوهش یادشده با نتایج پژوهش نعیمی و بابایی اقدم که نشان دهنده توزیع نامناسب خدمات عمومی شهری در مناطق مختلف شهر سنندج است، همسو است. در نهایت با توجه به اهمیت موضوع پیشنهاد می شود که بررسی دقیقی از سرانه های کاربری های خدماتی همچون واحدهای لباسشویی و خشکشویی در شهر صورت گرفته و در رفع کمبود آن ها در شهر اقدام لازم صورت پذیرفته و قابلیت دسترسی همه ساکنان به خدمات شهری در اولویت کاری مدیران قرار گیرد. به این معنا که توزیع خدمات در شهر باید به طریقی انجام گیرد که تمامی ساکنان شهر به خدمات شهری دسترسی مناسبی داشته باشند. برای رسیدن به این امر مهم، توجه به شعاع خدمات رسانی و ظرفیت خدمات رسانی تسهیلات شهری مهم است.
۶۳.

آسیب شناسی خسارات محیطی و مدیریت بحران پس از زلزله در بافت فرسوده با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش تحلیل سلسله مراتبی (مطالعه موردی شهر قشم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بافت فرسوده مدیریت بحران زلزله فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۴۷
وجود هکتارها بافت فرسود یکی از مشکلات بزرگی است که شهر قشم با آن مواجه است. این بافت های فرسود جزء مناطق بسیار پر خطری هستند که با وقوع زلزله دچار مشکلات زیادی می شوند. عدم استحکام لازم ساختمان ها، عرض کم معابر برای امدادرسانی پس از زلزله، نبود امکانات کافی برای مدیریت بحران، آسیب پذیری این مناطق را افزایش داده است. از کل مساحت شهر قشم حدود 40 درصد را بافت فرسوده شامل می شود که با وقوع زلزله می تواند شهر را با بحران جدی مواجه کند. ضرورت کاهش آسیب پذیری شهر قشم در برابر وقوع زلزله یکی از اهداف مهم برای برنامه ریزی شهری و کالبدی می باشد. این پژوهش بافت فرسوده شهر قشم را از لحاظ مدیریت بحران زلزله بر اساس معیارهای نوع کاربری، تراکم جمعیت، تعداد طبقات، تراکم ساختمانی و عرض معابر درون شهری با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی مورد بررسی قرار می دهد. نتایج نشان داد که حدود ۷۸ درصد از مساحت شهر قشم در برابر خطر وقوع زلزله آسیب پذیر است. همچنین عواملی چون تراکم جمعیت و تراکم ساختمانی بیشترین میزان تاثیر در آسیب پذیری شهر قشم را دارند. چرا که بافت های فرسوده شهر بیشترین میزان تراکم جمعیت و تراکم ساختمانی را در نواحی مورد تحقیق دارند. علاوه بر ارزیابی آسیب پذیری شهری، فرایند مکانیابی سکونتگاه های دائمی و مراکز مدیریت بحران نیز مورد تحلیل قرار گرفت. نواحی ایمن با آسیب پذیری بسیار کم برای سکونتگاه های دائمی، و مراکز مدیریت بحران نزدیک به نواحی پرخطر با آسیب پذیری بسیار زیاد انتخاب شدند. با توجه به حیاتی بودن مدیریت بحران و آسیب پذیری شهری در مقابل زلزله، این پژوهش می تواند برای رشد و توسعه و کاهش آسیب پذیری مناطق فرسوده در برابر وقوع زلزله مورد استفاده مدیران و برنامه ریزان شهری قرار گیرد.
۶۴.

تحلیلی بر مکان یابی پناه گاه های امن شهری با رویکرد پدافند غیر عامل (نمونه موردی: شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدافند غیر عامل سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) پناهگاه اهواز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۲
شهرها به عنوان مراکز تجمیع دارایی های فیزیکی و انسانی، در زمان بحران خسارت زیادی خواهند دید؛ بنابراین پرداختن به امور پدافند غیر عامل می تواند خسارات را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. برای این منظور امروزه مکان یابی با کمک سیستم های اطلاعات جغرافیایی نقش اساسی در تعیین مکان پناهگاه های شهری با توجه به اصول پدافند غیر عامل دارد. پژوهش حاضر باهدف مکان یابی پناهگاه های شهری با رویکرد پدافند غیر عامل در سطح شهر اهواز تدوین شده است. این پژوهش در زمره تحقیقات کاربردی و برای تدوین آن از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز از طریق روش های کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است.  ده زیرمعیار مکان یابی پناهگاه های شهری در قالب سه معیار کلی (عملکردی، کالبدی و طبیعی- محیطی)، انتخاب شده و نسبت به آماده سازی، طبقه بندی و نرمال سازی آن ها اقدام  شده است. در این پژوهش برای مکان یابی از محیط نرم افزار «Arc Gis 10.6 » و برای تعیین میزان وزن معیارها و زیرمعیارها  از تکنیک  «AHP» استفاده شده است. پس ازآن لایه های اطلاعاتی و نقشه ها، متناسب با معیارها ارائه شد و درنهایت نقشه ترکیبی معیارها استخراج گردید که نشان دهنده بهترین مکان برای ایجاد پناهگاه در این پهنه است. ترکیب لایه های مختلف مؤثر، نقشه نهایی فضاهای بهینه برای ساخت پناهگاه های شهری با تقسیم بندی مناطق به پنج دسته بسیار بالا تا نامناسب به دست آمد و مکان های مناسب مشخص شد. نتایج پژوهش نشان می دهد 23 درصد از منطقه (3499 هکتار) در  وضعیت مناسب بالا و بسیار بالا برای پناهگاه شهری هستند. همچنین مناسب ترین مکان ها جهت استقرار پناهگاه های شهری اهواز در نواحی شرقی، جنوبی و جنوب غربی قرار دارند که در مناطق سه و پنج شهری اهواز قرار گرفته اند و از پتانسیل نسبتاً بهتری برای سکونت افراد برخوردار هستند. این مناطق دارای فضای باز کافی و درعین حال سازگار با کاربری های اطراف هستند؛ بنابراین این مناطق به دلیل برخورداری از فضاهای باز مناسب و همچنین دسترسی مناسب از قابلیت بالایی برای اسکان افراد آسیب دیده برخوردار می باشند.
۶۵.

ارزیابی خطر سیلاب در حوضه آبریز اوجان چای با استفاده از منطق فازی و مدل هیدرولوژیکی HEC-HMS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی خطر سیلاب نقشه سازی خطر سیلاب سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) مدل HEC-HMS حوضه اوجان چای شمال غرب ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۶
در پژوهش حاضر خطر سیلاب در سطح حوضه اوجان چای، واقع در شهرستان بستان آباد استان آذربایجان شرقی، ارزیابی شد. برای تهیه نقشه خطر تعداد 16 متغیر مکانی تأثیرگذار بر وقوع سیلاب موردتوجه قرار گرفته و در بستر سیستم اطلاعات جغرافیایی با استفاده از منطق فازی ترکیب و تحلیل شدند. نتایج همپوشانی با کاربست اپراتور گامای فازی نشان داد بالغ بر 8/4 درصد از مساحت حوضه در کلاس با خطر بسیار زیاد قرار گرفته است. بخش قابل توجهی از این پهنه ها منطبق بر بستر رودخانه های اصلی حوضه و اراضی پیرامون آن هاست. کلاس با خطرپذیری زیاد نیز عمدتاً در مجاورت کلاس مذکور قرار گرفته و بالغ بر 6/16 درصد مساحت حوضه مطالعاتی را شامل می شود. این پهنه ها می توانند توسط سیلاب های با دوره بازگشت 10 سال و بالاتر تحت تأثیر قرار گیرند. حدود 2/3 درصد از مناطق مسکونی با مساحتی بالغ 1/11 هکتار در کلاس با خطرپذیری بسیار زیاد و حدود 9/42 درصد با مساحتی بالغ بر 9/35 هکتار در کلاس با خطرپذیری زیاد واقع شده اند. در بخش دوم تحقیق از مدل HEC-HMS به منظور شبیه سازی بارش- رواناب و شناسایی زیرحوضه های با پتانسیل تولید رواناب بالا استفاده شد. نتایج نشان داد هیدروگراف سیلاب زیرحوضه ها و خروجی حوضه تا حد زیادی تحت تأثیر ویژگی های ژئومورفومتری و پوشش زمین است. پیک های بالا در زیرحوضه های با کمترین میزان پوشش حفاظتی، شیب زیاد، نفوذپذیری کم، فراوانی برون زدهای سنگی و سطوح غیرقابل نفوذ مشاهده می شود. می توان به زیرحوضه های بالادست ازجمله 1، 3، 7، 11 و 12 اشاره کرد که از بالاترین میزان دبی پیک برخوردارند.