بررسی وضعیت دسترس پذیری و پراکنش فضایی خدمات شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) در محلات شهری اردبیل (نمونه موردی: واحدهای لباسشویی و خشکشویی) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
مقدمه: در پنجاه سال گذشته، افزایش جمعیت و شهرنشینی به رشد و گسترش بی وقفه شهری منجر شده است. به بیانی، می توان گفت که جمعیت شهری افزایش یافته است، اما خدمات شهری موجود به دلیل پراکندگی نامناسب و دسترسی ناکافی نتوانسته پاسخ گوی نیازهای متنوع مردم باشد. بنابراین رشد سریع شهرها از ظرفیت سازمان ها و مدیران شهری برای ارائه خدمات زیربنایی و عمومی به شهروندان فراتر رفته است. پراکندگی و توزیع متناسب کاربری های خدمات شهری یکی از ملاحظات مهم در برنامه ریزی کاربری اراضی شهری است. با توجه به پراکندگی نابرابر کاربری های خدمات شهری، هنگام استفاده از این کاربری ها، امکان ایجاد بحران های اجتماعی و مشکلات فضایی وجود دارد. پراکندگی فضایی نامناسب کابری های خدمات شهری، جابه جایی بیشتر در فواصل طولانی تری را برای استفاده از خدمات ارائه شده توسط آن ها ایجاب می کند. که این امر به ایجاد هزینه های اضافی، اتلاف وقت، افزایش ازدحام جمعیت، ترافیک، آلودگی هوا و دسترسی ناکافی به خدمات برای برخی خانواده ها را نیز شامل منجر می شود. به عکس، توزیع مناسب خدمات شهری امکان دسترسی مطلوب به کاربری های خدماتی را فراهم می آورد و نه تنها در ارتقای سلامت، امنیت و آرامش جامعه نقش به سزایی دارد، بلکه به عنوان شاخصی مهم در جهت دستیابی به رفاه اجتماعی عمل می کند. در واقع می توان گفت که دسترسی مطلوب و توزیع مناسب کاربری های خدمات شهری در تمامی مناطق شهری به معنای ارائه خدمات مناسب در زمان و مکان مناسب است. در این راستا، اقدام سنجیده مدیریت شهری در توزیع فضایی کاربری های خدمات شهری برای بهبود کیفیت فیزیکی محیط و در نتیجه، ارتقای کیفیت زندگی مردم و دستیابی به پایداری شهری ضروری است. برای این منظور، درک و تجزیه وتحلیل وضعیت فعلی پراکنش فضایی کاربری های خدمات شهری بسیار مهم است که در آن پیگیری توزیع مناسب و دسترسی آسان به خدمات این کاربری ها مستلزم تخصیص منابع با مطلوب ترین ترکیب است. شهر اردبیل در دهه های اخیر شاهد رشد سریع جمعیتی و فیزیکی بوده است. با این حال، توزیع کاربری های مختلف خدمات شهری با رشد و گسترش جمعیت و ساختار فیزیکی شهر مطابقت ندارد. این عدم تعادل در توزیع مراکز خدمات شهری نه تنها می تواند به ترویج سفرهای درون شهری و تشدید آلودگی منجر شود، بلکه تعادل جمعیتی را نیز مختل می کند و فضاهای شهری را در تضاد با ابعاد اجتماعی و اقتصادی گسترش می دهد. بنابراین با بررسی توزیع و دسترسی به کاربری های خدمات شهری می توان الگوی فضایی آن ها را در مناطق مختلف شهری شناسایی کرد. این امر به نوبه خود می تواند به ارائه راهکارهایی منجر شود که دسترسی ساکنان به چنین کاربری هایی را بهبود بخشد و موجب افزایش کیفیت زندگی آنان شود. مشاغل لباسشویی و خشکشویی به ویژه موضوع مورد مطالعه در این پژوهش از جمله انواع فعالیت ها و خدماتی هستند که در دسته بندی واحدهای صنفی خدماتی خاص در شهرها فعالیت می کنند و به نوعی نیاز اکثریت شهروندان به خدمات این واحدها را پاسخ گو هستند. پژوهش حاضر روی مشاغل لباسشویی و خشکشویی به عنوان نمونه ای خاص از بخش های خدماتی در شهرها تمرکز کرده و با تکیه بر برخی از قابلیت های تحلیل فضایی در محیط ArcGIS، اقدام به تحلیل توزیع فضایی این مشاغل در شهر اردبیل کرده است. در این راستا سؤال اصلی پژوهش به این شرح است که وضعیت دسترس پذیری و پراکنش فضایی واحدهای لباسشویی و خشکشویی در سطح محلات شهر اردبیل به چه صورت است؟ مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر نوع تحقیق، کاربردی توسعه ای و روش انجام آن توصیفی تحلیلی بر پایه روش های گرافیک مبناست. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی است. به این صورت که ابتدا با بهره گیری از روش کتابخانه ای، مقدمه: ، پیشینه و مبانی نظری پژوهش تدوین شد. همچنین با استفاده از روش برداشت میدانی (GPS) مکان های دقیق واحدهای لباسشویی و خشکشویی در سطح محلات شهر اردبیل مورد شناسایی قرار گرفته و مختصات آن ها ثبت شد. بعد از تصحیح خطاها و کدگذاری دقیق مکان های برداشت شده در محیط نرم افزار Googel Earth، داده های نهایی برای تشکیل پایگاه اطلاعات جغرافیایی وارد نرم افزار ArcGIS شد تا در محیط این نرم افزار به تحلیل آن ها پرداخته شود. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز از مدل های تحلیل فضایی و آمار فضایی در محیط ArcGIS همچون تحلیل خود همبستگی فضایی و تحلیل لکه داغ مورد استفاده قرار گرفت. یافته هادر پژوهش حاضر به بررسی وضعیت دسترس پذیری و پراکنش فضایی خدمات شهری (در این تحقیق، واحدهای لباسشویی و خشکشویی) در سطح محلات شهر اردبیل پرداخته شد و نتایج به دست آمده نشان داد از لحاظ وزنه فراوانی واحدهای مورد بررسی در سطح محلات شهر اردبیل، محلات شماره 10-1، 8 -2، 5-3 و4-4 هر یک با 5 واحد دارای بیشترین فراوانی و محلات 9-2، 2-3، 10-3، 1-4، 2-4، 5-4، 6-4 و10-4 بدون هیچ گونه واحد لباسشویی و خشکشویی در آخرین رده بندی از نظر فراوانی واحدهای یادشده قرار می گیرند. وضعیت تعداد واحدهای لباسشویی و خشکشویی به تفکیک محلات شهرداری اردبیل و بر مبنای نسبت تعداد واحدهای مورد بررسی به ازای هر 10 هزار نفر نشان داد در محلات 4-3، 3-3 و 4-4 به ازای 10 هزار نفر جمعیت، 4/58 واحد لباسشویی و خشکشویی و در محلات 2-3، 10-3، 1-4، 2-4، 5-4، 6-4 و10-4 به ازای10 هزار نفر جمعیت، به طور مطلق هیچ واحد لباسشویی و خشکشویی وجود ندارد. وضعیت بقیه محلات هم در حد فاصل این مقادیر قرار گرفته است. همچنین بر اساس تحلیل لکه داغ در محدوده محلات شهرداری اردبیل، محلات 7-1، 9-1، 10-1، 4-2، 6-2، 8-2، 10-2، 4-3، 5-3 و4-4 دارای بالاترین مقدار Z هستند و وضعیت داغ تری را به لحاظ دسترسی به واحد های مورد بررسی را دار ند. در مقابل محلات 9-2، 2-3، 10-3، 1-4، 2-4، 5-4، 6-4 و10-4 دارای پایین ترین مقدار Z هستند که بر این اساس بدون هیچ گونه مقدار داغی و به صورت لکه سرد در بین محلات شهری اردبیل قرار دارند. در نهایت خروجی تحلیل خود همبستگی فضایی واحد های یادشده بر مبنای محلات شهرداری اردبیل با عدد 1/55:Z نشان داد نحوه پراکنش آن ها در دسته بندی الگوی تصادفی قرار دارد. نتیجه گیریبرنامه ریزی شهری اساساً مستلزم تخصیص و توزیع منابع کمیاب در میان مناطق مختلف شهر و متکی بر معیارهایی مانند رفاه اجتماعی است. در غیر این صورت، می تواند به دسترسی بیشتر مناطق خاصی از شهر به منابع شهری در مقایسه با سایر مناطق منجر شود. مبنای توزیع خدمات شهری باید دسترسی و توزیع فضایی درون شهر را در نظر گیرد. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به بررسی وضعیت دسترس پذیری و پراکنش فضایی واحدهای لباسشویی و خشکشویی در سطح محلات شهر اردبیل پرداخته است. نتایج پژوهش نشان داد با توجه به نوع بافت شهری اردبیل، فرم ساختاری این بافت ها تأثیر به سزایی در دسترسی ساکنان به امکانات خدماتی (در این تحقیق، واحدهای لباسشویی و خشکشویی) و توزیع فضایی آن ها در شهر دارند. همچنین مشخص شد که دسترسی و پراکنش فضایی واحدهای خدماتی یادشده در محلات مرکزی شهر اردبیل نسبت به محلات حاشیه ای بیشتر است. یافته های این مطالعه با پژوهش لی و همکاران که عنوان می کنند ساختار بافت شهری بر دسترسی ساکنان به امکانات خدماتی تأثیر می گذارد و توزیع خدمات مطابق با توزیع جمعیت نیست همخوانی دارد. علاوه بر این، نتایج حاصل از پژوهش فاطمی نشان داد منطقه 4 اردبیل که جزء مناطق حاشیه ای محسوب می شود دارای پراکندگی بالایی از واحدهای نانوایی بوده که در تضاد با یافته های پژوهش یادشده است. همچنین یافته های توزیع فضایی واحدهای لباسشویی و خشکشویی در محلات شهر اردبیل، الگوی تصادفی و نامناسبی را نشان می دهد نشان دهنده تمرکز این واحدها در یک یا چند محله خاص از شهر است. این الگو به دسترسی بیشتر برخی محلات و ساکنان آن ها به خدمات مربوطه منجر می شود که به شکل گیری نابرابری در توزیع خدمات شهری در اردبیل کمک می کند. در این راستا، نتایج پژوهش یادشده با نتایج پژوهش نعیمی و بابایی اقدم که نشان دهنده توزیع نامناسب خدمات عمومی شهری در مناطق مختلف شهر سنندج است، همسو است. در نهایت با توجه به اهمیت موضوع پیشنهاد می شود که بررسی دقیقی از سرانه های کاربری های خدماتی همچون واحدهای لباسشویی و خشکشویی در شهر صورت گرفته و در رفع کمبود آن ها در شهر اقدام لازم صورت پذیرفته و قابلیت دسترسی همه ساکنان به خدمات شهری در اولویت کاری مدیران قرار گیرد. به این معنا که توزیع خدمات در شهر باید به طریقی انجام گیرد که تمامی ساکنان شهر به خدمات شهری دسترسی مناسبی داشته باشند. برای رسیدن به این امر مهم، توجه به شعاع خدمات رسانی و ظرفیت خدمات رسانی تسهیلات شهری مهم است.Investigating the Accessibility and Spatial Distribution of Urban Services Using Geographic Information System (GIS) in Ardabil Urban Neighborhoods (Case Example: Laundry and Dry-Cleaning Units)
Introduction In the past fifty years, population and urbanization have led to Uninterrupted urban growth and expansion. In other words, it can be said that the urban population has increased. Still, the existing urban services have not been able to respond to the diverse needs of the people due to inadequate distribution and insufficient access. Therefore, the rapid growth of cities has exceeded the capacity of organizations and city managers to provide infrastructure and public services to citizens. Dispersion and proportional distribution of urban service use are some of the most important considerations in urban land use planning. There is a possibility of creating social crises and spatial problems due to the uneven distribution of urban service users. Inadequate spatial distribution of urban service cables requires more movement over longer distances to use the services provided by them, Which leads to additional costs, time wastage, increased crowding, traffic, air pollution, and insufficient access to services. For some, it also includes families. On the contrary, the proper distribution of urban services provides the possibility of optimal access to service uses and not only plays a significant role in improving the health, security, and peace of society but also acts as an important indicator in the direction of achieving social well-being. It can be inferred that optimal access and proper distribution of urban service users in all urban areas means providing the right services at the right time and place. In this regard, the measured action of urban management in the spatial distribution of urban service uses is necessary to improve the physical quality of the environment so that the quality of life of the people can improve and urban sustainability be achieved. For this purpose, it is very important to understand and analyze the current situation of the spatial distribution of urban services in which the pursuit of proper distribution and easy access to the services of these uses requires the allocation of resources with the most favorable combination. Ardabil City has seen rapid population and physical growth in recent decades. However, the distribution of different uses of urban services does not correspond to the growth and expansion of the population and the physical structure of the city. This imbalance in the distribution of urban service centers can not only lead to the promotion of intra-city travel and aggravation of pollution but also disrupt the population balance and expand urban spaces in conflict with social and economic dimensions. Therefore, by examining the distribution and access to the uses of urban services, it is possible to identify their spatial pattern in different urban areas. This, in turn, can lead to providing solutions that improve residents’ access to such uses and increase their quality of life. Laundry and dry-cleaning jobs, especially the subject of study in this research, are among the types of activities and services that operate in the category of special service trade unions in cities, and in a way, they respond to the needs of the majority of citizens for the services of these units. The current research focuses on laundry and dry-cleaning jobs as a specific example of service sectors in cities and it has analyzed the spatial distribution of these jobs in Ardabil city by relying on some spatial analysis capabilities in the ArcGIS environment. In this regard, the main question of the research is as follows: What is the state of accessibility and spatial distribution of laundry and dry-cleaning units in the neighborhoods of Ardabil city?
Materials and MethodsIn terms of the type of research, the current research is applied-developmental and its method is descriptive-analytical based on graphic methods. The method of collecting information is library (documents) and field. In this way, first by using the library method; The introduction, background, and theoretical foundations of the research were compiled. Also, using the field survey method (GPS), the exact locations of laundry and dry-cleaning units in the neighborhoods of Ardabil city were identified and their coordinates were recorded. After correcting the errors and accurately coding the collected locations in the Google Earth software environment, the final data was entered into the ArcGIS software to form a geographic information database to be analyzed in this software environment. To analyze the information, spatial analysis models and spatial statistics in the ArcGIS environment such as spatial autocorrelation analysis and hot spot analysis were used.
FindingsIn the current research, the accessibility and spatial distribution of urban services (in this research, laundry, and dry cleaning units) were investigated at the level of the neighborhoods of Ardabil city, and the obtained results showed that in terms of the weight of the abundance of the investigated units at the level of the neighborhoods of Ardabil city, Neighborhoods No. 1-10, 2-8, 3-5 and 4-4 each with 5 units with the highest frequency and neighborhoods 2-9, 3-2, 3-10, 4-1, 4-2, 4-5, 4-6 and 4-10 without any laundry and dry cleaning units are placed in the last classification in terms of the frequency of the mentioned units. The status of the number of laundry and dry-cleaning units by the neighborhoods of Ardabil Municipality and based on the ratio of the number of units investigated per 10 thousand people showed that in the neighborhoods 3-4, 3-3, and 4-4 per 10 thousand population. 4/58 laundry and dry cleaning units and in the neighborhoods 3-2, 3-10, 4-1, 4-2, 4-5, 4-6, and 4-10 per 10 thousand people, absolutely no laundry units and There is no laundry. The condition of the rest of the neighborhoods is in the range of these values. Also, based on the analysis of hot spots in the neighborhoods of Ardabil municipality, neighborhoods 1-7, 1-9, 1-10, 2-4, 2-6, 2-8, 2-10, 3-4, 3-5 and 4- 4 have the highest Z value and have a hotter situation in terms of access to the studied units. On the other hand, the neighborhoods 2-9, 3-2, 3-10, 4-1, 4-2, 4-5, 4-6, and 4-10 have the lowest Z value, so without any value Hot and cold spots are located among the urban neighborhoods of Ardabil. Finally, the result of the spatial autocorrelation analysis of the mentioned units based on the neighborhoods of Ardabil Municipality with Z:1/55 showed that their distribution is classified as a random pattern.
ConclusionUrban planning requires the allocation and distribution of scarce resources among different areas of the city and relies on criteria such as social welfare. Otherwise, it can lead to more access in certain areas of the city to urban resources compared to other places. The basis of the distribution of urban services should take into account access and spatial distribution within the city. Considering the importance of the subject, the present research has investigated the accessibility and spatial distribution of laundry and dry cleaning units in the neighborhoods of Ardabil city. The results of the research showed that according to the type of urban fabric of Ardabil, the structural form of these fabrics has a significant effect on residents’ access to service facilities (in this research, laundry, and dry-cleaning units) and their spatial distribution in the city. The spatial distribution of the aforementioned service units in the neighborhoods of Ardabil city is more than that of the peripheral neighborhoods. The findings of this study are consistent with the research of Lee et al. who state that the structure of the urban fabric affects the residents’ access to service facilities and the distribution of services is not consistent with the distribution of the population. In addition, the results of Fatemi’s research showed; that Region 4 of Ardabil, which is considered as one of the peripheral areas, has a high dispersion of bakery units, which contradicts the findings of the above research. Also, the findings of the spatial distribution of laundry and dry-cleaning units in the neighborhoods of Ardabil show a random and inappropriate pattern, which indicates the concentration of these units in one or more specific neighborhoods of the city. This model leads to more access of some neighborhoods and their residents to relevant services, which helps to form inequality in the distribution of urban services in Ardabil. In this regard, the results of the above research are in line with the results of the research of Naimi and Babai Aghdam, which shows the inappropriate distribution of urban public services in different areas of Sanandaj City. Finally, considering the importance of the issue, it is suggested that a detailed survey of the per capita usage of services such as laundry and dry-cleaning units in the city is done and necessary measures are taken to solve their shortage in the city, and the ability of all residents to access city services is a priority for the managers. Take This means that the distribution of services in the city should be done in such a way that all residents of the city have proper access to city services. To achieve this, it is important to pay attention to urban facilities’ service radius and capacity.