مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
هلنیسم
نهضت مکابیان
حوزه های تخصصی:
نهضت مکابیان حرکتی بود که یهودیان تحت حاکمیت شهریاران سلوکی ـ جانشینان اسکندر مقدونی در سوریه- پدید آوردند. اسکندر تربیت شده ارسطو و تحت تأثیر وی بود. او پیش از اینکه عنصری نظامی باشد، عنصری فرهنگی بود. از این رو، همزمان با فتوحات سرزمین هایی مانند ایران، آسیای صغیر، هندوستان، سوریه و مصر به ترویج فرهنگ یونان اقدام کرد. در این فرآیند عقاید و اندیشه های قوم یهود مورد تهاجم تمدن یونان قرار گرفت.
گروهی از یکتاپرستان یهودی به نام «حسیدیم» در مقابل این تهاجم قیام کردند. این مقاومت تا زمان مکابیان ادامه یافت. خاندان مکابی از متتیای کاهن و پسرانش یوحنا، یهودای مکابی، الیعازار و یوناتان بودند. آنان در برابر حاکمان ستمگر سلوکی، که فرهنگ یونانی را ترویج میکردند، مقاومت یهودیان را رهبری کردند. قیام یهودیان یکتاپرست منجر به استقلال یهودیان شد. در این دوره، یهودیان به دو فرقه فریسیان و صدوقیان تقسیم شدند.جنگ و نزاع بین این دو گروه، حکومت صدساله مکابیان را ضعیف و زمینه را برای سلطه رومیان مساعد کرد. سرانجام یکی از سرداران رومی به نام «پومپه» بخشی از سوریه را در سال 63 ق.م از حاکمیت مکابیان درآورد. سال های 142 ق.م تا 63 ق.م،دوران استقلال یهود، دوره مکابیان نام دارد.
هلنیسم و نقش آن در فرهنگِ ایرانِ پیش از اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آغاز قرن پنجم ق. م در بخش جغرافیایی کوچکی از سرزمین کهن یونان، شیوه زندگی متمدنی در قالب سازمان برجسته پولیس شکل گرفته بود. در این سرزمین باستانی و کرانه های ساحلی آن، اقوام گوناگونی سکونت داشتند؛ یکی از آنان قوم «آخایی» نامیده می شد. قبیله ای از این قوم در منطقه «هلاس» جای آنها را گرفت و از این مقطع به بعد، یونانیان خود را تحت عنوان «هلنی» نامیدند. هلنی های اصیل با پشت سر گذاردن دنیای کهن و «عصر ظلمت»، از قرن پنجم ق.م، تمدن درخشانی بنیاد نهادند. یکی از عناصر برجسته فرهنگ هلنی، سازماندهی منظم و مدونی بود که شالوده تعلیم و تربیتِ یونانی گردید.
پس از فتوحات اسکندر آمیزه ای از فرهنگ و دانش ملل مغلوب در پیوند با تمدن هلنی، تمدن نوینی را شکل داد، که به آن صفت هلنی مآبی در برابر هلنی محض داده شد. یکی از عناصر ارزشمند در عصر هلنی مآبی، فلسفه طبیعی بود؛ فلسفه ای که در افکار و اندیشه های دانشمندان و مردم فرهیخته و دانش آموخته در سراسر قلمرو امپراتوری یونان رایج شد، و تا چند قرن پس از میلاد، دنیای شرق و غرب را در ابعاد گوناگون تحت تأثیر خود قرار داد. سرانجام واکنش علیه آن در خاورمیانه آغاز گردید و مایه ریزش افکار واپس گرا به کانون خرد هلنیسم گشت.
بررسی تحلیلی ابعاد و گسترة یونانی مآبی در دورة هلنیسم یهودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تسلط اسکندر مقدونی بر فلسطین و دیگر سرزمین های خاورمیانه در قرن چهارم قبل از میلاد، دورة تاریخی هلنیسم در یهودیت شکل گرفت که تا سه قرن امتداد یافت. در این دوره به دلیل سیاست تسامح فرهنگی حاکمان یونانی، فرهنگ و اندیشة یونان در لایه های مختلف زندگی و اندیشة یهودیان نفوذ کرد. در این مقاله با مراجعه به منابع یهودی، ابعاد مختلف این تأثیرپذیری واکاوی شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، یونانی مآبی در سه سطح اجتماعی، فرهنگی و الهیاتی دارای تأثیراتی بر جامعة یهودی بود. تغییر زبان و تدوین ترجمة سبعینیه، مهم ترین مصداق این تأثیرپذیری به شمار می روند. با این حال به سبب تلاش حسیدیم و برجسته شدن آموزة «برگزیدگی»، یونانی مآبی رو به افول گذاشت و به حاشیه رفت.
شهر سلوکیه نمادی ازتاثیر هنر قوم یونانی درمعماری و شهرسازی دوره سلوکیه و اشکانیان درایران
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
259 - 275
حوزه های تخصصی:
سلوکوس نیکاتور که بعد از مرگ اسکندر در ایران به قدرت رسید، شهر سلوکیه را در سال 307 ق.م در جانب غربی رود دجله و در برابر بابل- درمحلی که شهر اُپیس باستانی واقع بود- بنا کرد. از این زمان به بعد، شهر مذکورجایگاه خود را به عنوان پایتخت سلوکیان در متصرفات شرقی آنها تثبیت نمود. موقعیت جغرافیایی خاص سلوکیه یعنی قرارگرفتن در بین النهرین در ساحل دجله و درتلاقی جاده های مهم که آسیای مرکزی و ایران را به آناتولی و سواحل مدیترانه متصل می ساخت و نیز استقرار سکنه یونانی و غیریونانی در این شهر که دارای مهارت و توانمندی های اداری و هنری و تجاری بودند، به همراه برخورداری از ضرابخانه و کارگاه های تولیدی و زمین های حاصلخیزکشاورزی در پیرامون آن، موجبات رونق و شکوفایی اقتصادی این شهر را فراهم آورده بود. در عین حال، سلوکیه یک دولت شهر و شهری خودگردان به شمار می آمد و اختیار امور سیاسی و اداری آن در دست شورای شهر بود. نحوه مواجهه نظام سیاسی اجتماعی ایران با تأثیرات هلنیستی برآمده از شکل گیری شهرهای یونانی نشین نظیر سلوکیه به عنوان مسأله اصلی پژوهش حاضر تلقی می شود. این مقاله می کوشد تا با تکیه بر منابع دست اول تاریخی و یافته های باستان شناختی، ضمن مطالعه نحوه تأثیرگذاری متقابل تمدن های هلنی و ایرانی درفرایند تکوین شهرسلوکیه و پیامدهای حاصل از آن، جایگاه این شهر باستانی را از زمان تاسیس تا زوال بررسی کند.
انسان شناسی اپیکوری و رواقی: مروری بر نگرش های انسان شناختی در عصر هلنیسم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
95 - 112
حوزه های تخصصی:
هلنسیم دوره ای غریب از تاریخ فلسفه، میان دو عصر قریب باستان و قرون وسطاست. این دوره در برگیرنده اندیشه های مهمی چون اپیکوریسم، رواقی گری و فلسفه نوافلاطونی بوده و آثار قابل توجهی بر سده های بعدی داشته است. پژوهش حاضر با تکیه بر کتب و منابع موجود در حوزه فلسفه هلنیستی، انسان شناسی دو مکتب اپیکوریان و رواقیون را مرور می کند و سعی دارد از این رهگذر، بخشی از تاریخ انسان شناسی را نقد کند. نتایج این مقاله نشان داد که آموزه های یونان باستان در لایه های زیرین فلسفه یونانی مآبی (هلنیسم) رسوخ کرده، اما فیلسوفان هلنیستی صرفاً مقلد نبوده اند و نوآوری های چشمگیری نیز داشته اند. اپیکور با تکیه بر ابزار حس و نگرش مادی اتمی به جهان، انسان را موجودی متشکل از مجموعه اتم ها می داند و به این دلیل زندگی پس از مرگ را انکار می کند. او با احترام به فضایل اخلاقی و دفاع از مسئولیت، انسان را آزاد از جبر فرض می کند و سعادت او را در لذت و رهایی از رنج می داند. در مقابل، رواقیون نیز با افزودن عنصر «اذعان» به دریافت های حسی، ملاک اعتبار شناخت را دگرگون ساخته اند و با نگرشی مادی، صورت گرا بوده اند. ایشان هویت انسان را در صورت یا پنئوما دانسته اند. در این مقاله به روش توصیفی تحلیلی پس از ارائه گزارشی از چارچوب های معرفت شناختی و جهان شناختی، درباره چهار سرفصل «هویت انسان»، «تعین گرایی و آزادی»، «رابطه انسان با خدا و زندگی پس از مرگ» و «سعادت انسان»، در فلسفه اپیکوری و رواقی بحث شده است.