مطالب مرتبط با کلیدواژه

دین و تمدن


۱.

هلنیسم و نقش آن در فرهنگِ ایرانِ پیش از اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران فرهنگ اخلاق یونان هلنیسم دین و تمدن هلنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶۳ تعداد دانلود : ۳۳۵۶
در آغاز قرن پنجم ق. م در بخش جغرافیایی کوچکی از سرزمین کهن یونان، شیوه زندگی متمدنی در قالب سازمان برجسته پولیس شکل گرفته بود. در این سرزمین باستانی و کرانه های ساحلی آن، اقوام گوناگونی سکونت داشتند؛ یکی از آنان قوم «آخایی» نامیده می شد. قبیله ای از این قوم در منطقه «هلاس» جای آنها را گرفت و از این مقطع به بعد، یونانیان خود را تحت عنوان «هلنی» نامیدند. هلنی های اصیل با پشت سر گذاردن دنیای کهن و «عصر ظلمت»، از قرن پنجم ق.م، تمدن درخشانی بنیاد نهادند. یکی از عناصر برجسته فرهنگ هلنی، سازماندهی منظم و مدونی بود که شالوده تعلیم و تربیتِ یونانی گردید. پس از فتوحات اسکندر آمیزه ای از فرهنگ و دانش ملل مغلوب در پیوند با تمدن هلنی، تمدن نوینی را شکل داد، که به آن صفت هلنی مآبی در برابر هلنی محض داده شد. یکی از عناصر ارزشمند در عصر هلنی مآبی، فلسفه طبیعی بود؛ فلسفه ای که در افکار و اندیشه های دانشمندان و مردم فرهیخته و دانش آموخته در سراسر قلمرو امپراتوری یونان رایج شد، و تا چند قرن پس از میلاد، دنیای شرق و غرب را در ابعاد گوناگون تحت تأثیر خود قرار داد. سرانجام واکنش علیه آن در خاورمیانه آغاز گردید و مایه ریزش افکار واپس گرا به کانون خرد هلنیسم گشت.
۲.

بررسی انتقادی نظریه آرنولد توین بی در باب تکوین، رشد و افول تمدن ها و نقش دین در تمدن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۰۱ تعداد دانلود : ۲۱۷
آرنولد توی بی یکی از مشهورترین مورخان و فیلسوفان تاریخ معاصر، نظریه ای جهان شمول در باب تکوین، رشد و افول تمدن ها ارائه نموده است، او معتقد است جوامع انسانی، آن گاه که به «چالش های متناسب» محیطی «پاسخ» دهند، فرایند تمدن سازی را آغاز نموده اند. با این پاسخ اولیه، مشکلات بعدی به صورت زنجیره وار پیش می آید و پاسخ های بعدی توسط گروهی از نخبگان یعنی «اقلیت فعال» ارائه شده و به تدریج عموم مردم به صورت عرفی و آگاهانه با اقلیت همراه می شوند و تمدن رشد می کند. اما، اقلیت فعال آرام آرام به حاکمان تبدیل می شوند و شور اولیه از میان می رود، حاکمان نمی توانند مردم را همراه نمایند و رو به روش های مکانیکی می اورند، اقلیت فاسد شده و مستبد می گردد. توده اعتراض می نماید و شکاف های اجتماعی تشدید می گردد. دشمن خارجی بر تمدن حمله کرده و تمدن نابود می گردد؛ فاتحان، اقلیتی فعال هستند و چرخه، تداوم می یابد. او معتقد است تمدن مغرب زمین در حال افول است. نقدهائی به این نظریه وارد شده است از جمله: عدم کفایت شواهد تاریخی برای اثبات این فرایند، گزینش جهت مند داده ها توسط توین بی، ممتنع بودن به دست دادن چنین نظریات کلی در مورد تاریخ، روایت تاریخ مبتنی بر داروینیسم، خلط بین روش های تجربی انگلسی، تحلیلی آلمانی و روش های دینی مسیحی، تشبیه بی دلیل تاریخ به ارگانیسم انسانی، فقدان بنیاد فلسفی، غیر دینی بودن و... توین بی معتقد است اصل اصیل تمدن ها، امور معنوی و روحی هر تمدن است، دین اصلی ترین تأمین کننده این امور است لذا نقشی بی بدیل در ایجاد تمدن ها داشته است او معتقد است تمدن غرب، به واسطهفاصله گرفتن از دین و اخلاق، رو به افول است. او با نظریاتی که دین را زائیده جهل یا ترس انسان ها می دانند همراه نیست و دین را امری فطری ونه عارضی می داند. اما او روایتی ناروا از ادیان ابراهیمی دارد، کاملاً کارکردگرایانه به دین می نگرد و به دنبال اختراع دینی جدید و جهانی بود