مطالب مرتبط با کلیدواژه

عناصر بصری


۲۱.

جستاری بر اصول انتظام بصری در نقوش آثار سنگ صابونی جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هلیل رود تمدن جیرفت عناصر بصری سنگ صابونی عناصر تجسمی انتظام بصری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۴۷
این جستار بر آن است که برپایه مطالعات اسنادی و با هدف شناخت موقعیت هنر حوزه هلیل رود در تاریخ هنر های دیداری، به شناسایی، توصیف و تحلیل عوامل موثر در ایجاد انتظام بصری در آثار سنگ صابونی جیرفت بپردازد. نگارندگان تلاش دارند در جهت پاسخگویی این پرسش بر آیند که: هنرمند یا صنعتگر حوزه باستانی هلیل رود، وارث یا بانی کدام یک از تجربیات هنری بوده است؟ از آنجا که نقوش اجراشده بر روى این آثار در نهایت زیبایی، توازن، تناسب و تعادل طراحی و اجرا شده اند، می توان چنین انگاشت که سازندگان آن ها افزون بر آگاهی از کاربرد هنری خطوط و نقوش، از دانش و مبانی بصری نیز آگاه بوده اند. یافته ها نشان می دهد که مهندسی و فهم بصری عناصر در سطحِ اشیاء، در جهت تعامل ساختاری خط و نقش آن ها بوده و دستیابی به وحدت در آثار هنری از مهمترین اهداف ساخت آن ها بوده است. هنرمند/صنعتگر حوزه هلیل رود، شناختی نسبتاً روشن از کار خود به مثابه یک کار هنری داشته و سعی بر ایجاد رابطه بین طرح و زمینه، دورنما، ایجاد تنوع و ایستاگریزی با تکرار پیکره ها و عناصر کرده است. ضمن این که برخی جنبه های ابتدایی [و غیرپیشرفته] نظیر یکدستی در ابعاد پیکره ها، فقدان زنده نمایی، بافت و سادگی را می توان در آن ها مشاهده کرد.
۲۲.

تحلیل ترکیب بندی و فضای بصری نقوش هندسی و کتیبه ها در دو برج مقبره چهل دختران و پیر علمدار دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترکیب بندی برج مقبره چهل دختران پیرعلمدار عناصر بصری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۲۳۳
آرایه های تزیینی و کاربردی در دو برج مقبره چهل دختران و پیرعلمدار دامغان، بستر مناسبی جهت پژوهش در عرصه هنرهای بصری است و مساله اصلی تحقیق، ارزیابی کیفی فضاسازی و ترکیب بندی عناصرهندسی و ساختار شطرنجی موجود در عناصرنوشتاری در بدنه برج مقبره ها است. هدف از مقاله، درک قابلیت های بصری و نمایش تعادل در کلیت آثار است. سوال تحقیق این است که نقوش هندسی به همراه عناصرنوشتاری برج مقبره های مذکور، به لحاظ ترکیب و فضاسازی (با رویکرد بصری)، از چه کیفیتی برخوردار هستند؟ از این رو، 8 نمونه تصویر گزینش شده و به روش توصیفی-تحلیلی وبه شیوه میدانی و اسنادی مطالعه گردید. نتایج نشان داده که نقوش هندسی به دو دسته ساده (برپایه شبکه مربع و مربع مورب) و پیچیده (برپایه اسلوب هندسه پرگاری) و عناصرنوشتاری نیز به دو دسته کوفی ساده و گره دار تقسیم می شوند که در هردوبنا ازاین تقسیم بندی استفاده گردید، ضمن آنکه استفاده از ترکیب بندی های تکرارشونده و انتقالی درهردوبنا، فرمی موزون به نقوش داده و تنوع نسبت فضای مثبت و منفی در این نقوش، موجب ساختاری منسجم شده است. در عناصرنوشتاری نیز کتیبه ها، در پایه کار از خطوط عمودی، افقی و مورب (در کوفی ساده) و ایجاد اشکال هندسی (در کوفی گره دار) تشکیل شده اند. همچنین ترکیب بندی در این عناصرنوشتاری از هم نشینی حروف و کلمات در کنار نقوش هندسی و گیاهی حاصل شده و استفاده مناسب از فضای منفی در کتیبه کوفی ساده، به خوانش بصری کمک شایانی کرده است. در کتیبه کوفی گره دار نیز توازن میان فضای مثبت ومنفی از طریق نوشته ها و نقوش (هندسی و گیاهی) به خوبی مشهود است.
۲۳.

نقد و ارزیابی عناصر بصری مجموعه کتاب های آموزش زبان فارسی «مینا» در چارچوب مدل کِرِس و ون لیووِن (2006)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۳۶
ارزشیابی مواد آموزشی فرایندی شامل سنجش ارزش مجموعه ای از مواد آموزشی و قضاوت درباره تاثیر آن بر استفاده کنندگان است. یکی از مباحث مهم در تدوین و ارزشیابی مواد آموزشی در آموزش زبان دوم تاثیر عناصر بصری بر آموزش است. مجموعه کتاب های آموزش زبان فارسی «مینا» برای آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان تاکنون در چهار جلد طراحی و تالیف شده است. این پژوهش عناصر بصری این مجموعه کتاب را در چارچوب مدل کِرِس و ون لیووِن (2006) بررسی کرده است. وضعیت، میزان اهمیت، تفسیر و تناسب تصاویر با اهداف آموزشی زبان فارسی در پژوهش حاضر مد نظر قرار گرفت. محاسبات آماری نشان داد در هر صفحه از کتاب های مجموعه «مینا» 2.28 تصویر به کار رفته است که این عدد در مقایسه با پژوهش های مشابه بالاتر و نشان دهنده غنای تصویری بیشتر مجموعه کتاب های «مینا» است. نسبت تعداد تصویر به تعداد صفحات از 3.61 در کتاب اول به 0.44 در کتاب چهارم می رسد که نشان می دهد مولفان بر نقش مهم تصویر در آموزش زبان در سطوح پایین تر زبانی تاکید داشته اند. همچنین بررسی آماری تعداد تصاویر اطلاعاتی و مقایسه آن با تصاویر مصور و تزئینی نشان می دهد 61.12 درصد از تصاویر کتاب را تصاویر اطلاعاتی تشکیل می دهد و اکثر تصاویر کتاب درصدد جذب مخاطب و درگیری موثرتر وی با بخش های زبانی کتاب هستند. تصاویر کتاب واقع گرا هستند، در جهت جلب توجه مخاطب عمل می کنند و غالبا برای پاسخ به تمرینات کتاب توجه به تصاویر الزامی است. با در نظر گرفتن این خصایص تصاویر این مجموعه کتاب عملکرد مناسبی مرتبط با اهداف آموزشی کتاب دارند.
۲۴.

بازشناسی مؤلفه های نظام بصری منظر شهری؛ عناصر و ارزش ها(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۲۱۰
منظر شهری، پدیده ای عینی-ذهنی و حاصل ادراک انسان از ابعاد مختلف شهر در قالب کالبد، فعالیت و معناست؛ اطلاعات منظر شهری به عنوان پدیده ادراک شونده، با حواس مختلف انسان شامل بینایی دریافت می شود. بخش عمده ای از دریافت انسان  از محیط، به عنوان جزیی از فرایند ادراک، از طریق «دیدن» است. هرآنچه با دیدن فضا دریافت می شود، نظام بصری منظر شهری را شکل می دهد که به همراه اطلاعات دریافتی سایر حواس و در ترکیب توأمان با جنبه ذهنی (فهم فرد بر اساس تجارب، خاطرات، شرایط و ویژگی های فردی و اجتماعی) معنا می یابد و منظر شهری ادراک می شود. بخش عمده ای از پژوهش های نظام بصری منظر شهری، با تأکید بر «کالبد»، ویژگی های آن و سازماندهی اجزای آن انجام شده و کمتر به «فعالیت» به عنوان جزیی از منظر شهری که توسط انسان دیده می شود، پرداخته شده است؛ به همین دلیل ضروری است که به نقش فعالیت در شکل گیری نظام بصری منظر شهری نیز پرداخته شود. هدف این پژوهش، بازشناسی مفهوم نظام بصری منظر شهری با تبیین عناصر آن و نوع ارتباط آنها با یکدیگر است که با بررسی ارتباط نظری میان مفهوم منظر شهری و اجزای آن و تبیین مفهوم ادراک با تأکید بر اطلاعات دریافتی توسط حس بینایی انجام می شود. نتایج این پژوهش که به صورت توصیفی-تفسیری و با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و سپس دسته بندی و استدلال منطقی انجام شده، نشان می دهد که مؤلفه های نظام بصری منظر شهری در قالب عناصر بصری (شامل کالبد و فعالیت) و ارزش های بصری (کیفیت اجزا و ارتباط آنها با یکدیگر شامل نُه کیفیت طبیعی بودن، راحتی و آسایش، خوانایی، سرزندگی و پویایی، زیبایی، انسجام و تداوم، هویت مندی، پیچیدگی و تنوع و زمینه گرایی) قابل تبیین است.
۲۵.

تحلیل بصری آثار سینمایی بر اساس مبانی هنرهای تجسمی (مطالعه موردی: هامون و پری اثر داریوش مهرجویی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۱۷۰
ساختار معنایی در یک فیلم، ساختمانی به هم پیوسته از عناصر دیداری و شنیداری است که از آن ها برای پیشبرد روایت، انتقال معنا و مفهوم و احساس استفاده می شود. لازمه این امر آشنایی کارگردان با مبانی هنرهای تجسمی است تا با آگاهی از فنون آرایش قاب تصویر به عنوان پایه ای ترین عنصر ارتباطی در سینما، ضمن جلوگیری از دلزدگی مخاطب، در رسیدن به اهداف متعالی رسانه که جزو لاینفک آن نیز هستند، موفق باشد. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی _ توصیفی به تجزیه و تحلیل عناصر میزانسن روایت ها در آثار داریوش مهرجویی به عنوان کارگردانی مؤلف پرداخته شده است. بررسی ترکیب بندی نماهایی از دو اثر قهرمان محور «هامون» و «پری» که بیشترین نقش را در تعریف شخصیت ها دارند، نشان می دهد که مهرجویی از اصول هندسی، نور، رنگ و مفاهیم هنری چون تقارن، تعادل و زوایای طلایی دید به گونه ای توصیفی برای بیان معانی استفاده می کند. او از این رویکرد در طراحی خلاقانه صحنه ها، متناسب با درون مایه فیلم هایش برای ایجاد ادراک چند حسی در مخاطب بهره گرفته، با کاربرد هدفمند عناصر بصری در قاب تصاویر، مخاطب را با درونیات شخصیت های فیلم هایش آشنا می کند.  اهداف پژوهش: واکاوی کاربرد میزانسن در آثار سینمایی داریوش مهرجویی. تبیین نقش عناصر بصری در بیان مفاهیم و دلالت های ضمنی در آثار داریوش مهرجویی. سؤالات پژوهش: بسترسازی برای بیان معانی و مفاهیم در سینمای مهرجویی چگونه انجام یافته است؟ داریوش مهرجویی با بهره گیری از چه عناصر و تکنیک های هنری، معنا و حس و حال مد نظر خود را به بیننده منتقل می کند؟
۲۶.

تحلیل و بررسی سکه های ایلخانی موجود در موزه ملی «باغ فین» کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۹۵
مقدمه: سکه ها، از منابع مهم شناخت تاریخ گذشته بشر و از اسناد مهم تاریخی هستند. که با مطالعه آن ها از لحاظ فنی (جنس، آلیاژ) و محتوایی (نقوش و مضامین سکه) بسیاری از ابعاد مختلف تحولات سیاسی، اجتماعی، هنری و مذهبی دولت ها بازیابی می شود. در پژوهش حاضر که با هدف شناخت مسکوکات دوره ایلخانی به تحریر درآمده، تلاش شده، تا با توصیف و تحلیل نقوش و نوشتار سکه های موزه «باغ فین» به ارتباط آ ن ها با مذهب و سیاست این دوره پرداخته شود و به پرسش چیستی مضمون سکه های ایلخانی موزه «باغ فین» و نمودهای بصری رایج آن ها پاسخ داده می شود.  روش پژوهش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف بنیادی است که با جمع آوری اطلاعات و داده های کتابخانه ای و میدانی (موزه ملی باغ فین کاشان) به شیوه تحلیلی- تاریخی به تحریر درآمده است.یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که در میان سکه های ایلخانی موجود در موزه ملی باغ فین کاشان، سکه ها به سه حاکم ایلخانی ازجمله «غازان محمود» (۶۹۴ - ۷۰۳ ه.ق)، «اولجایتو» (۷۰۳ ۷۱۶ ه.ق) و «ابوسعید» (۷۱۶ ۷۳۶ ه.ق) تعلق دارد که بیشترین آن ها متعلق به ابوسعید و سه قطعه مسکوکات متعلق به شاهزادگان دوره فترت (محمدخان و انوشیروان) است. به طور کلی، نوشتار مرتبط با مذهب شیعی (اسامی ائمه اطهار (ع)) و تسنن (اسامی خلفای راشدین)، قاب های تزیینی هندسی متشکل از دایره، نقوش گیاهی و اجرام آسمانی و نقوش با کاربری تمغا، ازجمله نمودهای بصری به کار رفته در سکه های ایلخانی موزه ملی باغ فین کاشان هستند.نتیجه گیری: نوشتار سکه های ایلخانی موزه ملی باغ فین مرتبط با مذهب شیعه (اسامی ائمه اطهار (ع) و تسنن (اسامی خلفای راشدین) است. قاب های تزیینی هندسی متشکل از دایره، نقوش گیاهی، اجرام آسمانی و نقوش با کاربری تمغا، ازجمله نمودهای بصری به کار رفته در این سکه هاست که به مانند دیگر دوره های تاریخی ایران مذهب و سیاست  عصر خود را بازنمایی کرده اند.
۲۷.

واکاوی مؤلفه های بصری و زیبایی شناختی برنامه های تلویزیونی گفت وگومحور دینی (سمت خدا و سوره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه سازی دینی برنامه های گفت وگومحور عناصر بصری زیبایی شناختی تلویزیون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۶۳
برنامه ها و برنامه سازی های دینی  در تلویزیون لازم است  از نظر فرم، دارای جذابیت و از بعد محتوا از عمق کافی برخودار باشند تا بتوانند در مسیر شکل گیری و تقویت هویت دینی مخاطب جوان، نقشی بایسته ایفا کنند. پژوهش حاضر با هدف بررسی زیبایی شناختی مؤلفه های تصویری برنامه های گفت وگومحور دینی تلویزیون و شناخت نحوه به کارگیری آنها در این نوع برنامه ها صورت گرفته است. به منظور گردآوری و تحلیل اطلاعات، با بهره گیری از روش سه سویه سازی، روش های اسنادی، نشانه شناسی و مطالعه موردی به کار گرفته شده اند. در همین زمینه، برنامه های «سمت خدا» و «سوره» برای مطالعه موردی انتخاب شده اند و از روش نشانه شناسی برای درک ارتباط شش مؤلفه ترکیب بندی تصاویر، طراحی صحنه و دکور، پس زمینه تصویر، الگوی رنگ، آرم و نشان های روی تصویر و نورپردازی با عناصر دینی استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که برنامه «سمت خدا» به عنوان یک برنامه دینی، در طراحی دکور، الگوی رنگ، نشان ه ای تصویر و نورپردازی موفق تر عمل کرده و برنامه «سوره» فارغ از پوشش مجری و مهمان تنها با تصاویر پس زمینه، دین محور بودن برنامه را به نمایش گذاشته است، هرچند در ترکیب بندی تصویر، به لحاظ تکنیکی و پویایی، موفق تر از برنامه «سمت خدا» عمل کرده است. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند در ایجاد یک الگوی بومی و منحصربه فرد برای تولید برنامه های گفت وگومحور دینی به کار گرفته شود.