مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
رقابت پذیری بین المللی
حوزههای تخصصی:
اتخاذ سیاستهای آزادسازی به ویژه در عرصهی تجارت خارجی مورد توجه خاص کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه قرار میگیرد. یافتههای موجود در ادبیات موضوع، حاکی از تاثیر گذاری معنیدار تجارت آزاد بر اقتصاد کشورها است، به طوری که از طریق آن بخشهای اقتصادی از دانش فنی و انتقال تکنولوژی بهرهمند میشوند و با ارتقاء ظرفیت های تولیدی و بهرهوری منابع، عملا قدرت رقابت پذیری خود را در سطح بین الملل بالا میبرند. از طرفی، تحلیل هر پدیده یا سیاست اقتصادی مانند آزادسازی تجاری بدون توجه به اثرات غیر مستقیم ناشی از روابط متقابل اقتصادی، میتواند کم دقت و حتی گمراه کننده باشد. با توسل به روش تعادل عمومی قابل محاسبه، میتوان اثرات تغییر در متغیرهای برونزا بر متغیرهای درونزا را با در نظر گرفتن اطلاعات بخشها و بازارهای مختلف اقتصادی و بکارگیری اطلاعات دنیای واقعی بررسی و پیش بینی نمود. تحقیق حاضر به دنبال آن است که با استفاده از مدل تعادل عمومی قابل محاسبه ( CGE ) به بررسی اثر آزاد سازی تجاری در ایران، از طریق کاهش تدریجی و حذف کامل تعرفهها و یارانههای پرداختی به بخشهای مختلف، بر قدرت رقابت پذیری بین المللی این بخشها بپردازد، علاوه بر این که می توان سایر آثار ایجاد شده را نیز تحلیل نمود. در این مطالعه، عمدهترین منبع اطلاعاتی مورد استفاده، ماتریس حسابداری اجتماعی 1380 است، به طوری که در برآورد مدل CGE از نرم افزار GAMS استفاده شده است. به طور کلی نتایج به دست آمده از این مطالعه حاکی از آن است که، آزادسازی تجاری حداقل در کوتاه مدت قدرت رقابتپذیری بین المللی بخشها را تحت تاثیر چندانی قرار نمیدهد.
طراحی الگوی آمادگی شرکت های سینمایی ایران برای ورود به بازارهای جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش تجارت بین المللی کالاهای فرهنگی فرصت مناسبی برای حضور آثار سینمایی در بازارهای جهانی و کسب منافع اقتصادی و قدرت فرهنگی فراهم نموده است. اما اغلب کشورها، از جمله ایران، تاکنون نتوانسته اند حضوری فعال در بازارهای جهانی داشته باشند. به منظور بهره مندی از این فرصت لازم است مولفه های موثر بر آمادگی موسسات سینمایی برای فعالیت در بازار جهانی در چهارچوب یک الگوی جامع تعیین گردند. پژوهش حاضر درصدد ارائه الگوی جامع از آمادگی موسسات سینمایی برای جهانی شدن در قالب چهار سطح تحلیل موسسات سینمایی، محیط صنعت، محیط ملی و بین المللی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری، اطلاعات توصیفی- پیمایشی است و تهیه کنندگان سینما به عنوان جامعه آماری برای جمع آوری اطلاعات میدانی انتخاب شده اند است. الگوی حاضر با استفاده از تکنیک های تحلیل عاملی و الگو سازی معادلات ساختار یافته مورد آزمون قرار گرفت. طبق نتایج کسب شده از این کار پژوهشی، مشخص شد که توان موسسات سینمایی برای ورود به بازار جهانی تابعی از چهار متغیر مستقل توانمندی موسسات سینمایی، توانمندی اجزای صنعت، و هم افزایی حاصل از روابط میان آن ها و حمایتگری فضای ملی و آمادگی بستر روابط بین المللی است. همچنین صنعت سینما برای ورود به بازار جهانی بیش از هر چیز نیازمند اصلاح و بهینه سازی فضای ملی است و پس از آن به ترتیب مولفه های روابط بین المللی، ساختار صنعت و موسسات سینمایی قرار می گیرند.
تحلیل تجربی اثر بهره وری عوامل تولید بر توسعه صادرات غیر نفتی (مطالعه موردی : کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی)
حوزههای تخصصی:
از موضوعاتی که همواره در مسائل اقتصادی و اجتماعی مطرح بوده موضوع بهره وری و تغییرات آن است. رشد بهره وری کل عوامل موجب کاهش هزینه های تولیدی و افزایش قدرت رقابت می شود و نتیجه این روند موجب افزایش توان رقابتی محصولات ساخت داخل در بازارهای خارجی و رشد صادرات غیر نفتی است. هدف از این مقاله تحلیل تجربی اثر بهره وری کل عوامل تولید بر توسعه صادرات غیر نفتی است. به این منظور از داده های کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی طی دوره زمانی (2012 - 1990) استفاده شده است. متغیرهای مورد استفاده در مدل شامل بهره وری کل عوامل، نرخ ارز، شاخص آزادسازی تجاری و شاخص قیمت ها بوده اند. برای برآورد مدل از رهیافت داده های تابلویی استفاده شده است. در این رهیافت به دلیل اینکه داده های سری زمانی و مقطعی ترکیب شده اند، با داشتن داده ها می توان برآوردهای معتبرتری انجام داد. رهیافت داده های پانل با لحاظ ناهمگنی در مقاطع تورش برآورد و همخطی را کاهش و کارایی، درجه آزادی و تغییرپذیری را افزایش می دهد و نسبت به روش های داده های مقطعی و سری زمانی روش بهتری است. نتایج برآورد، بر تأثیر مثبت بهره وری کل عوامل تولید بر صادرات غیر نفتی در کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی و طی زمان مورد مطالعه دلالت دارد.
اثر بی ثباتی اقتصادی بر رقابت پذیری بین المللی در بخش کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی اثر بی ثباتی اقتصادی بر رقابت پذیری بین المللی بخش کشاورزی ایران است. در این راستا، ابتدا با بکارگیری الگوی خودرگرسیونی واریانس ناهمسان شرطی تعمیم یافته(GARCH) ، نوسانات نرخ واقعی ارز اندازه گیری و سپس، معادله رقابت پذیری با لحاظ کردن این نوسانات برای دوره زمانی2011-1995 برآورد شده است.
نتایج حاصل از برآورد الگوی داده های تابلویی نشان می دهد، بی ثباتی اقتصادی اثر منفی و معنادار بر رقابت پذیری بخش کشاورزی ایران دارد. همچنین، بر اساس سایر نتایج این مقاله، سرمایه سرانه و بهره وری کل عوامل تولید اثرمثبت؛ و اندازه دولت، شوک خارجی(بحران مالی)، نوسانات ارزش افزوده بخش کشاورزی و شرایط آب و هوایی اثر منفی و معنادار بر رقابت پذیری بخش کشاورزی ایران طی دوره زمانی مورد مطالعه دارند. در چارچوب نتایج بدست آمده در این تحقیق، توجه به عوامل موثر بر رقابت پذیری و تدوین استراتژی مشخص و مناسب برای صادرات مستمر محصولات کشاورزی جهت جلوگیری از بی ثباتی صادرات و از دست دادن بازار ضروری است.
ابعاد توسعه درون زا در شهرستان پهای چابهار و کنارک با رویکرد سیاسی - اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
269 - 295
حوزههای تخصصی:
شهرستان های چابهار و کنارک در استان سیستان و بلوچستان جزء منطقه مکران هستند که به عنوان محور ترانزیتی طرح توسعه جنوب شرق مطرح است. اهمیت منطقه به عنوان یک راه ترانزیتی و بازار اقتصادی برای کشورهای چین، هند، افغانستان و جمهوریهای تازه استقلال یافته ی آسیای مرکزی، صنایع شیلاتی وگردشگری دریایی و موقعیت ویژه این منطقه که نقش ژئوپولیتیک با اهمیتی به آن بخشیده است؛ از مهمترین مزیت های این منطقه است که می تواند شرایط اقتصادی خوبی برای منطقه، استان و کشور به همراه داشته باشد. این پژوهش توسعه درون زا در شهرستان های چابهار و کنارک را بر اساس سه بعد ادغام ملی، رقابت پذیری بین المللی و تشخص منطقه ای با روش توصیفی - تحلیلی مورد بحث و برسی قرار داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در غیاب یک برنامه راه گشای توسعه درون زا و استمرار بلاتکلیفی ها، بخش قابل توجهی از مزیت های این منطقه در شرایط کنونی همچنان بلا استفاده باقی خواهد ماند و نیروی محرکه استمرار فقر و عقب ماندگی خواهد شد. ضعف در زیرساخت های حمل ونقل هوایی، زمینی و دریایی علاوه بر اینکه باعث انزوای بیشتر منطقه از کشور شده است موفقیت چندانی در بهره گیری از امتیازات ژئواستراتژیکی خود به ویژه تزانزیت کالا به خارج نیز برای منطقه نداشته است. عملی نشدن سرمایه-گذاری هند در منطقه که ممکن است باعث تضعیف هرچه بیشتر موقعیت ترانزیتی و ژئوپولیتیکی منطقه در آینده شود و نداشتن رویکرد مشخص برای جلب مشارکت مردم بومی که باعث سرخوردگی، ناامیدی و ضعیف شدن سرمایه اجتماعی در این منطقه شده است، از مهمترین چالش های منطقه بر اساس یافته های این پژوهش است.