مطالب مرتبط با کلیدواژه

هورنای


۱.

تحلیل شخصیت شمس و ارتباط وی با مولوی از دیدگاه روانشناسی با تکیه بر نظریه شخصیت کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شخصیت یونگ مولانا شمس هورنای اریک برن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۴۵ تعداد دانلود : ۱۶۴۰
شمس و مولانا از مفاخر تاریخ و فرهنگ این مرز و بومند که به سبب واکاوی نشدن شخصیت آنان، رابطه آنان در پرده ای از ابهام باقی مانده است؛ به همین منظور، در این پژوهش از دیدگاه علم روانشناسی، مراحل شکل گیری شخصیت شمس، علت ارتباطش با مولانا، تحول روانی مولانا، علت غیبت های ناگهانی و مکرر شمس و هم چنین علت قتل شمس تحلیل شده است. نتایج تحلیل نشان می دهد که شمس زایشگر خویشتن بوده است و مولانا دست مایه مطلوبی برای ارضای تمایلات و تعارضات درون روانی وی بوده است؛ هر چند از این ارتباط، مولانا هم بی بهره نمانده، تاثیر عمیقی پذیرفته است که موجب بلوغ دوم روانی- اجتماعی وی شده است.
۲.

بررسی مؤلفه های شخصیت پرخاشگر براساس نظریه کارن هورنای در آثار جمال زاده و هدایت با تکیه بر داستان های آدم بدنام و علویه خانم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هورنای جمال زاده هدایت پرخاشگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱۷ تعداد دانلود : ۶۰۷
پرخاشگری یکی از انواع روان رنجوری است. برخی از روانشناسان چون فروید، آدلر هورنایگوردون آلپورتمک کری، پل کاستا فروم و موری نظریاتی را درباره پرخاشگری مطرح کرده انددر این پژوهشنظریه کارن هورنای به عنوان چارچوب نظری انتخاب شده است؛ زیرا دیدگاه او با داستان های  جامعه آماری این پژوهش و همچنین با نحوه شخصیت پردازی داستان ها تناسب بیشتری دارد>هورناییکی از پیروان فروید در زمینه روان کاوی اجتماعی است>ویافراد روان رنجور را به سه تیپ: 1. مهرطلب ( مطیع) 2. برتری طلب (پرخاشگر) 3. عزلت طلب (منزوی)تقسیم می کندبرتری طلبی یا پرخاشگریموضوع اصلی این پژوهش است>از مباحثی که هورنای درباره پرخاشگری مطرح کرده است<span شش مؤلفه مهم به روش استنتاجی و استنباطی به دست آمد که عبارت اند از: 1. سلطه جوییبی اعتنایی به دیگران و داشتن توقعات نابجا 2. بدزبانی وتحقیر دیگران 3. بی رحمی4. آشکار کردن بی ملاحظه خشونت 5. اصالت منفعت و استثمار دیگران 6. جر و بحث شدید و انتقاد از دیگران . بررسی ها نشان می دهد که بسامد مؤلفه بدزبانی و تحقیر دیگران از سایر مؤلفه ها بیشتر است . روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی استچشم انداز پژوهش نشان دهنده آن است که پرخاشگری یکی از ویژگی های مهم رفتاری ایرانیان بر اساس داستان های جمال زاده و هدایت است؛ زیرا در این داستان ها شمار زیادی از مصادیق پرخاشگری وجود دارد.
۳.

روانشناسی سیاسی شخصیت محمدرضاشاه پهلوی: تصورات از قدرت و جنبش انقلابی مردم ایران

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هورنای روانشناسی شخصیت محمدرضا شاه پهلوی جنبش انقلاب اسلامی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷۴ تعداد دانلود : ۷۹۵
شخصیت سیاسی محمدرضا شاه پهلوی که 37 سال بر ایران حکومت کرد، در مقاله حاضر، با رویکرد روانشناختی برای دستیابی به تصورات او از  شخصیت فردی و برنامه های نوگرایانه در هدایت جامعه به سمت آنچه راهیابی به سوی دروازه های تمدن بزرگ می نامید، با شخصیت واقعی و واکنش جامعه در برابر آن می باشد. براساس نظریه کارن هورنای، شخصیت سیاسی شاه از دوران کودکی تا دوره های مختلف حکومت که از مهرطلبی و مردم گرایی تا مردم گریزی و سلطه طلبی را در برداشته است. خصوصیات این دوره ها و تبیین تصورات او از واقعیات و بازخوردهای آن بر جامعه نیز مورد بررسی قرار می گیرد. شخصیت فردی شاه ایران از نوعی دوگانگی برخوردار بود. رسالت الهی قائل بودن برای خود در پیشبرد جامعه به سمت ترقی و نفی مخالفین به عنوان بازدارندگان سعادت و بهره گیری از اسطوره های ملی و سنن مذهبی در کاریزماتیک کردن شخصیت خود و رهبر شایسته در زوایای شخصیت او قابل بررسی و نقد است.
۴.

بررسی پدیده عزلت گزینی از دیدگاه مولانا و کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عزلت عزلت گزینی روان رنجوری مثنوی هورنای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۱۳۵
بسیاری از رنج های روانی انسان ریشه در رفتار والدین با وی در دوران کودکی دارد. کارن هورنای روان شناس نئوفرویدی، نظریّه «روان رنجوری» را بر اساسِ رنج های روانی و عوارضِ آن ها بنا کرده است. هورنای معتقد است شخص روان رنجور به مکانیسم های دفاعی «مهرطلبی»، «برتری طلبی» و «عزلت گزینی» پناه می بَرَد، امّا این مکانیسم ها تسکین موقّت روان رنجوری را به دنبال دارد و ممکن است منجر به تشدید ناراحتی وی شوند. مولانا نیز، به عنوان عارفی مردمی که رفتار اقشار مختلف جامعه را به دقّت زیر نظر داشته، در پرتو علوم و معارف گران قدر اسلامی، راهکارهایی را برای درمان روان رنجوری افراد ارائه کرده است که شباهت هایی با مکانیسم های نظریّه کارن هورنای دارد. این مقاله به روش تحلیلی تطبیقی، نمودهای مختلف «عزلت گزینی» را در مثنوی بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که عزلت گزینی روان رنجورانه نمودهای بیشتری در رفتار شخصیت های مثنوی دارد. همچنین مولانا برای صحبت، در تکامل انسان و اجتماع شأنی عظیم قائل است و عزلت گزینی را در صورتی جایز می داند که به هیچ وجه امکان معاشرت وجود نداشته باشد. وی برای عزلت گزینی انواع متعددی چون عرفانی، اجتماعی و روان رنجورانه قائل است و عزلت گزینی روان رنجورانه را بیشتر ناشی ازعواملی چون جهل، حسد، نفرت، عدم درک فلسفه اختلافات انسانی و عدم درک متقابل می داند.