مطالب مرتبط با کلیدواژه

بی نظمی سیاسی


۱.

دولت حداکثری و تهدید امنیت انسانی در جامعه؛ (مقایسه دولت در عربستان سعودی قبل و پس از اصلاحات)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۰۶
در مطالعات امنیتی، دولت ها که مسئول تأمین امنیت جامعه هستند که می توانند از عوامل مهم تهدید امنیت انسانی به حساب آیند. ویژگی های بارز چنین دولت هایی که با ویژگی یک دولت حداکثری هم خوانی دارد، می تواند شامل تقدم منافع دولت بر منافع و ارزش های افراد جامعه، وجود دستگاه های امنیتی داخلی بزرگ و بیش ازحد ضرورت در آن ها برای اقدامات امنیتی-پلیسی علیه شهروندان جامعه باشد. نقش دولت در عربستان سعودی به عنوان یکی از مصادیق موضوع، مساله کانونی پژوهش حاضر است که تلاش دارد با استفاده از روش مقایسه ای و توصیفی، چگونگی تهدید امنیت انسانی در جامعه عربستان سعودی از سوی دولت این کشور را، قبل و پس از اصلاحات «محمد بن سلمان» ارزیابی کند. بر اساس مطالعات اولیه، دولت عربستان با شاخص های دولت حداکثری، امنیت انسانی را در جامعه تهدید می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که اصلاحات سال های اخیر بن سلمان در جامعه عربستان نیز نتوانسته است از شدت این تهدیدات در جامعه بکاهد. شواهد مؤید آن است که اصلاحات بن سلمان، غالباً سطحی بوده و در طول پیاده سازی آن نیز، دولت به دلیل ماهیت حداکثری خود همانند گذشته، از طریق قانون گذاری، سیاست گذاری عمومی و اجرای برنامه های اجتماعی اش و از طریق ایجاد نوعی بی نظمی سیاسی ناشی از سرکوب رقبای سیاسی داخلی، به مثابه عاملی امنیت زدا برای جامعه و افراد انسانی عمل کرده و مهم ترین تهدیدات را متوجه اقشار مختلف جامعه کرده است. ازاین رو، می توان ساختار دولت حاکم در عربستان سعودی را فارغ از نقش کارگزاران در آن، ماهیتاً حداکثری و تهدیدی جدی علیه امنیت انسانی جامعه معرفی کرد.
۲.

فهم ریشه ها و علل آنومی سیاسی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آنومی سیاسی بی ثباتی سیاسی بی نظمی سیاسی کارکردگرایی ساختار گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۱۲
آنومی سیاسی به معنای بی ثباتی، بی تعادلی، بی هنجاری؛ بی قاعدگی، بی مقرراتی، ابهام سیاسی، و آشفتگی در نظم سیاسی است. هدف اصلی پژوهش، مطالعه ریشه های آنومی سیاسی در جوامع درحال توسعه است. روش پژوهش از نوع تاریخی-اسنادی است که محقق با مراجعه با مقالات، کتب، پژوهش ها و آثار علمی چاپی در پایگاه-ها و همچنین با رجوع به گذشته تاریخی پدیده( آنومی سیاسی) در پی پاسخ به هدف تحقیق است. مدل نظری پژوهش، پارادایم ساختارگرایی - کارکردگرایی (دورکیم، مرتن، پارسنونز و گیدنز) است. نتایج نشان می دهد نظریه ساختارگرایی-کارکردگرایی؛ ریشه های آنومی سیاسی به ساختار اجتماعی و کارکرد اجزای سیستم در گذار از جامعه سنتی به مدرن نسبت می دهد. تغییراتی سریع؛ ناگهانی و شتابان سبب ساز؛ آنومی سیاسی است. از این منظر، عدم تعادل نظام سیاسی، کاهش اقتدار نظام فرهنگی(نماد و منزلت جمعی)، کژکارکردی نظام، بی هویتی، بیگانگی، احساس انزجار و بحران عاطفی انسان های مدرن، و نابودی سنت های اجتماعی از ریشه های آنومی سیاسی است. کانون تمایز متفکران آنومی سیاسی در واحد تحلیل است، به گونه ای که، دورکیم و مرتن نگاهی خرد-میانه به آنومی سیاسی دارند، اما پارسونز و گیدنز با نگاهی میانه-کلان، به این مسئله می پردازند. کانون مشترک این متفکران پیرامون آنومی سیاسی، به جریان نوسازی (چندگانه) بر می گردد.