مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
بهزیستی هیجانی
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
101 - 116
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دیابت شایع ترین بیماری ناشی از اختلالات متابولیسمی با عوارض مخرب است. هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش خود شفابخشی (کدهای شفابخش) بر بهزیستی هیجانی، سرسختی روانشناختی و بهبود بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود . روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی دو گروهی (آزمایشی و گواه) سه مرحله ای (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) بوده و جامعه آماری آن شامل زنان مبتلا به دیابت مراجعه کننده به مرکز بهداشت اصفهان بود.30 نفر داوطلب مبتنی بر ملاک های ورود و خروج، به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. تمام شرکت کنندگان پرسشنامه های بهزیستی هیجانی از کییز و ماگیارمو (2003) و پرسشنامه سرسختی روانشناختی کیامرثی (1377) را در سه مرحله به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. همچنین قند خون آنان توسط پزشک متخصص در سه مرحله اندازه گیری و ثبت شد. سپس مداخله آموزش خودشفابخشی به مدت 14 جلسه 60 دقیقه ای بر روی گروه آزمایشی اجرا و گروه کنترل در انتظار مداخله آموزشی قرار گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ استفاده شد. یافته ها: آموزش خود شفابخشی توانست بهزیستی روانشناختی، بهزیستی هیجانی و سرسختی روانشناختی گروه شرکت کننده در آموزش خودشفابخشی را به طور معناداری افزایش دهد (01/0>p). ولی بر بهبود بهزیستی اجتماعی و روند بیماری دیابت تاثیرمعناداری دیده نشد . نتیجه گیری: می توان روش خود شفابخشی را به عنوان یکی از رویکردهای جدید روانشناسی مثبت نگر جهت افزایش بهزیستی هیجانی و سرسختی روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو به کار برد.
پیش بینی سلامت روانی زنان متأهل براساس مؤلفه های هیجانی کیفیت زندگی
حوزه های تخصصی:
سلامت روانی زنان می تواند سایر وظایف آن ها را تحت الشعاع قرار می دهد، بنابراین بررسی نقش عوامل تأثیرگذار در سلامت روانی از موضوعات با اهمیت به شمار می رود. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مؤلفه های هیجانی کیفیت زندگی در پیش بینی سلامت روانی زنان متأهل بود. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. بدین منظور از جامعه زنان متأهل شهر شیراز ،240 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و با استفاده از پرسش نامه کیفیت زندگی (SF-36) و سلامت روانی (GHQ-28) در فضای مجازی مورد آزمون قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها، از روش تحلیل رگرسیون چندگانه (مدل همزمان) استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که مولفه های هیجانی کیفیت زندگی با سلامت روانی رابطه معنادار دارند. تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که در پیش-بینی سلامت روانی زنان متأهل، مؤلفه های انرژی/خستگی، بهزیستی هیجانی و عملکرد اجتماعی کیفیت زندگی نقش مثبت و مؤلفهی اختلال نقش بخاطر عدم سلامت هیجانی نقش منفی دارند. با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت چگونگی وضعیت بهزیستی هیجانی، شادکامی و سرزندگی زنان متأهل می تواند در سلامت روانی آنها نقش مهمی داشته باشد.
رابطه هویت اخلاقی و بهزیستی هیجانی: نقش واسطه گری خودفریبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
350 - 372
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری خودفریبی در ارتباط بین هویت اخلاقی و بهزیستی هیجانی بود. روش: شرکت کنندگان پژوهش 320 نفر از دانش جویان (170 زن و 150 مرد) دوره کارشناسی دانشگاه شیراز بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های خودفریبی سیرونت و همکاران (2019)، هویت اخلاقی آکینو و رید (2002) و مقیاس بهزیستی هیجانی کی یز و مگیارموئه (2003) را تکمیل کردند. روایی و پایایی مقیاس های پژوهش با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی و ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تایید قرار گرفت. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش از روش تحلیل مسیر و نرم افزار AMOS-24 استفاده شد. یافته ها نشان دادند که مدل پژوهش با داده های جمع-آوری شده برازش مطلوبی دارد. هم چنین، نتایج نشان دهنده رابطه منفی و معنی دار ابعاد هویت اخلاقی و خودفریبی، رابطه منفی و معنی دار خودفریبی و بهزیستی هیجانی، رابطه مثبت و معنی دار درونی سازی و بهزیستی هیجانی بود. بین نمادسازی و بهزیستی هیجانی رابطه معنی داری به لحاظ آماری وجود نداشت. نقش واسطه گری خودفریبی نیز تایید گردید. در مجموع، یافته های پژوهش حاضر بیانگر اهمیت توجه به تاثیرپذیری خودفریبی از هویت اخلاقی و اثرگذاری بر بهزیستی هیجانی دانش جویان است. نتایج بر مبنای شواهد پژوهشی و نظری مورد بحث قرار گرفته است.
اثربخشی طرح واره درمانی هیجانی بر بهزیستی روانی، هیجانی و اجتماعی زنان خانواده شهدای مبتلا به اختلال سوگ پیچیده مداوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
147 - 165
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش طرح واره درمانی هیجانی بر بهزیستی روانی، هیجانی و اجتماعی بین زنان خانواده شهدای مبتلا به اختلال سوگ پیچیده مداوم انجام شد. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با گروه گواه و گمارش تصادفی و جامعه آماری مطالعه، شامل تمامی همسران، مادران و فزندان دختر شهدای مراجعه کننده به بنیاد شهید و امور ایثارگران شهر ساری در سال 1400 بود که از این میان، 30 نفر از زنان که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند، با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در ۲ گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گزینش شدند که گروه آزمایش، 10 جلسه آموزش طرح واره درمانی هیجانی را دریافت کرد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. شرکت کنندگان با مقیاس بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003) ارزیابی و داده ها، با استفاده تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر به وسیله نسخه 23 نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که مداخله در تغییر نمرات بهزیستی روانشناختی، هیجانی و اجتماعی مؤثر عمل کرده است. تفاوت ها از پس آزمون به پیگیری معنادار نیستند (05/0<P)؛ به این معنا که اثرات درمانی در طول زمان ثبات داشته اند بنابراین، می توان نتیجه گرفت اثربخشی طرح واره درمانی هیجانی بر بهزیستی روانی، هیجانی و اجتماعی زنان خانواده شهدای مبتلا به اختلال سوگ پیچیده مداوم، اثربخش بوده است و در طول زمان ثبات دارد.
اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر سیستم خانواده درونی (IFS) بر صمیمت و بهزیستی هیجانی زنان سرپرست خانوار شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر سیستم خانواده درونی (IFS) بر صمیمیت و بهزیستی هیجانی زنان سرپرست خانوار شهر اصفهان انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه گروه کنترل است. در این پژوهش جامعه آماری شامل تمامی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) شهر اصفهان بود؛ که از میان آن ها تعداد 30 نفر به صورت در دسترس در پژوهش شرکت کردند. سپس این گروه به دو گروه 15 نفره تقسیم شدند. پس از اجرای پرسشنامه صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر (1996) و بهزیستی هیجانی کییز (2005) روی هر دو گروه کنترل و آزمایش، اعضای گروه آزمایش در جلسات آموزشی مشاوره گروهی مبتنی بر سیستم خانواده درونی (IFS) به مدت 8 هفته، هر جلسه به مدت 60 دقیقه شرکت کردند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. یافته های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که آموزش مشاوره گروهی مبتنی بر سیستم خانواده درونی (IFS) صمیمیت (0/81) و بر بهزیستی هیجانی (0/75) زنان سرپرست خانوار شهر اصفهان تأثیر معنادار دارد. بنابراین نتیجه گرفته شد که از رویکرد مبتنی بر سیستم خانواده درونی (IFS) می توان به عنوان مداخله مؤثری بر افزایش صمیمیت و بهزیستی هیجانی زنان سرپرست خانوار استفاده کرد.
اثربخشی درمان فراتشخیصی بارلو بر بهزیستی هیجانی نوجوانان مبتلا به نوموفوبیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (دی) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۰
۲۱۵۰-۲۱۳۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: یکی از مداخلات روانشناختی که می تواند بهزیستی هیجانی نوجوانان مبتلا به نوموفوبیا را هدف قرار دهد، مداخله فراتشخیصی بارلو است. مداخلات فراتشخیصی در مقابل درمان های تک تشخیصی به وجود آمدند. مرور مطالعات قبلی، پژوهش خاصی که اثربخشی مدل درمانی فراتشخیصی بارلو بر بهزیستی هیجانی نوجوانان مبتلا به نوموفوبیا را بررسی کرده باشد، یافت نکرد. هدف: هدف این مطالعه بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی بارلو بر بهزیستی هیجانی نوجوانان 18-14 سال مبتلا به نوموفوبیا بود. روش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان دختر شهر اصفهان در دامنه سنی 14 تا 18 سال بود. روش نمونه گیری در دسترس بود و نمونه آماری نیز پژوهش شامل 30 نفر بود. بدین صورت که از بین نوجوانان دختر که مبتلا به نوموفوبیا بوده و بهزیستی هیجانی پایین داشتند به طور تصادفی 30 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفر آزمایش و گواه گمارش شدند. گروه آزمایش، درمان فراتشخیصی بارلو و همکاران (2011)، را در قالب 12 جلسه 90 دقیقه دریافت کردند، اما اعضای گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نوموفوبیا (آزادمنش و همکاران، 1395) و پرسشنامه محقق ساخته بهزیستی هیجانی (1402) بود. داده ها نیز با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار 29- SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در پژوهش حاضر نشان داد، درمان فراتشخیصی بارلو بر بهزیستی هیجانی نوجوانان دختر مبتلا به نوموفوبیا مؤثر بود (0/001 P<). نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی برنامه درمان فراتشخیصی بارلو بر بهزیستی هیجانی نوجوانان مبتلا به نوموفوبیا در مطالعه حاضر، به نظر می رسد اگر این پروتکل درمانی بر روی نوجوانانی که سطح عواطف قوی و شدید منفی یا مثبت دارند به کار گرفته شود، آن ها می توانند تجارب هیجانی را با پریشانی کمتری تجربه کنند.
مدل یابی معادلات ساختاری رابطه بین ویژگی های شخصیتی با گرایش به اعتیاد در نوجوانان: نقش میانجی گر بهزیستی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (فروردین) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
۱۲۸-۱۱۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: تحقیقات نشان داده است گرایش به اعتیاد تحت تأثیر ویژگی های شخصیتی و از طریق متغیرهای میانجیگر از جمله بهزیستی هیجانی به عنوان ارزش های عاطفی هیجانی شناختی و تجربه ذهنی عواطف مثبت و رضایت از زندگی تحت تأثیر قرار گیرد اما در جامعه مورد تحقیق در این زمینه خلاء پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل یابی معادلات ساختاری رابطه بین ویژگی های شخصیتی با گرایش به اعتیاد در نوجوانان: نقش میانجی گر بهزیستی هیجانی انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی با معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم دبیرستان های دولتی شهر رشت در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 16451 دانش آموز بود. جهت تعیین حجم نمونه، تعداد 300 دانش آموز پسر، با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و پرسشنامه های پنج عاملی شخصیت نئو (کاستا و مک گری، 1970)، مقیاس بهزیستی هیجانی (کییز و همکاران، 2002) و پرسشنامه گرایش به اعتیاد (فرجاد و همکاران، 1385) را تکمیل نمودند. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و معادلات ساختاری و با نرم افزار SPSS-19 و AMOS-22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد اثر مستقیم برون گرایی (0/21) و روان آزردگی (0/22) بر گرایش به اعتیاد معنی دار است (0/05 >P). همچنین اثر غیرمستقیم روان آزردگی از طریق بهزیستی هیجانی بر گرایش به اعتیاد معنی دار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت ویژگی های شخصیتی برون گرایی و روان آزردگی به صورت مستقیم و روان آزردگی به شکل غیر مستقیم و با میانجی گری بهزیستی هیجانی بر سطح گرایش به اعتیاد اثر داشتند؛ لذا با تمرکز بر نتایج پژوهش حاضر می توان زمینه کاهش گرایش به اعتیاد در نوجوانان را مهیا کرد.
اثربخشی آموزش شفقت به خود بر اسناد شخصی و بهزیستی هیجانی مادران دارای کودکان استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی اثربخشی آموزش شفقت به خود بر اسناد شخصی و بهزیستی هیجانی مادران دارای کودکان استثنایی بود. روش پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل مادران دارای کودک استثنائی بود که کودک آنها در یکی از مدارس استثنائی شهر رفسنجان در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول آموزش بودند که تعداد آنان در مجموع 320 نفر بود. در این مطالعه 37 مادر دارای کودک استثنایی به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. مادران حاضر در گروه آزمایش به مدت 12 هفته تحت آموزش شفقت به خود (12 جلسه) قرار گرفتند. پرسشنامه های مورد استفاده در این مطالعه شامل پرسشنامه اسناد شخصی (راتر، 1992) و پرسشنامه بهزیستی ذهنی (کییز و ماگیار-مو، 2003) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش شفقت به خود بر اسناد شخصی (0001>P؛ 54/0=Eta؛ 02/42=F) و بهزیستی هیجانی (0001>P؛ 56/0=Eta؛ 32/42=F) مادران دارای کودکان استثنایی تأثیر معناداری داشته است. بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر، آموزش شفقت به خود با تمرکز بر تصویرسازی شفقت نسبت به خود و دیگران، استفاده از درماندگی خلاق، تصریح اهداف ارزشمند، تقویت رفتارهای شفقت آمیز و توسعه رفتارهای هوشمندانه، می تواند به عنوان روشی موثر در جهت بهبود اسناد شخصی و بهزیستی هیجانی مادران دارای کودکان استثنایی مورد استفاده قرار گیرد.