مطالب مرتبط با کلیدواژه

چارچوب شناختی


۱.

نقش چارچوب های شناختی مدیران در شکل گیری چشم انداز سازمان با کمک نظریه پردازی داده بنیاد در سازمان های خدماتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باور چشم انداز سازمان فراباورها شناخت مدیریتی چارچوب شناختی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سازمان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی کار و شغل
تعداد بازدید : ۱۶۲۳ تعداد دانلود : ۶۹۴
یکی از مهم ترین موضوعات استراتژیک در سازمان، مقوله چشم انداز است که چارچوبی ذهنی فراهم می کند تا به وسیله آن، افعال، به صورت ضمنی ارزیابی، پذیرفته یا مردود شوند. در این مقاله تلاش شده نقش ساختارهای شناختی در شکل گیری چشم انداز سازمان تبیین شود. از این رو با مدیران صنایع مختلف کشور، مصاحبه اکتشافی صورت گرفت و چشم انداز، مأموریت و ارزش های سازمانی چندین شرکت برتر دنیا بررسی شد. مصاحبه شوندگان با استفاده نمونه گیری هدفمند و با کمک روش گلوله برفی برگزیده شدند و مصاحبه ها تا اشباع نظری داده های تحقیق ادامه یافت. پس از انجام مراحل گردآوری داده ها و تحلیل با کمک نظریه داده بنیاد، 31 مفهوم و در نهایت 6 مقوله مؤثر بر چارچوب های شناختی و متأثر از آنها در فرایند شکل گیری چشم انداز سازمان شناسایی شد. نتایج نشان داد: چشم انداز ماهیت واحدی ندارد و در عین حال مرتبه مند تعریف شد و متغیر محوری در شکل گیری چشم انداز چارچوب های شناختی و یکی دیگر از مهم ترین متغیرها سبک رهبری شناسایی شد.
۲.

تأثیر باورهای توحیدی بر چشم انداز سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۶۲ تعداد دانلود : ۶۳۳
هدف: یکی از برجسته ترین ویژگی های رهبران استراتژیک، خلق یک چشم انداز مؤثر است که مبتنی بر باورهای افراد و متجلی در رفتار بلندمدت سازمان باشد. مقاله حاضر به تبیین چارچوب مفهومی فرایند تأثیر باورهای توحیدی رهبران بر چشم انداز سازمان پرداخته است. روش: برای دستیابی به هدف پژوهش، با مدیران صنایع مختلف کشور، مصاحبه اکتشافی صورت گرفت و چشم انداز، مأموریت و ارزش های سازمانی چندین شرکت برتر دنیا بررسی شد. مصاحبه شوندگان با استفاده نمونه گیری هدفمند و با کمک روش گلوله برفی برگزیده شدند. داده های گردآوری شده با استفاده از نظریه داده بنیاد (رویکرد گلیزر) تحلیل شدند. یافته ها: پس از انجام مراحل گردآوری داده ها و تحلیل با کمک نظریه داده بنیاد،33 مفهوم و در نهایت 10 مقوله به عنوان متغیرهای مؤثر در فرایند تأثیر باورهای توحیدی رهبران بر چشم انداز سازمان شناسایی شدند. نتیجه گیری: علاوه بر شناسایی رابطه میان متغیرهای فرایند تأثیر باورهای توحیدی بر چشم انداز سازمان، نتایج دیگری نیز حاصل شد: در این پژوهش ماهیت واحدی برای چشم انداز شناسایی نشد؛ یعنی چشم انداز می تواند یک سبک، فرایند، یک محتوا یا زمینه باشد؛ دیگر آنکه توجه به موضوعاتی چون: زمان، مکان و حرکت در فلسفه اسلامی برای تبیین چشم انداز توحیدی بسیار حائز اهمیت است و چشم انداز توحیدی، چشم انداز سازمان یا انسان موحد است و روش اصلی پردازش آن اکتشافی است. در نهایت اینکه، موضوع باورهای معنوی و توحیدی با موضوعات حکمت و برکت در ادبیات اسلامی ارتباط تنگاتنگی دارند که در این مقاله تا حدی تبیین شده است.
۳.

اِنگاشت فرهنگ برنامه ریزی: تأثیر چارچوب شناختی برنامه ریزان بر کاربست برنامه ریزی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ برنامه ریزی چارچوب شناختی برنامه ریزی فضایی برنامه ریزان زمینه فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۷ تعداد دانلود : ۳۵۳
آیا می توان تفاوت هایی که در نحوه تأثیرگذاری برنامه ریزان بر توسعه شهری و منطقه ای در سیستم های برنامه-ریزی مختلف وجود دارد را ناشی از «فرهنگ های برنامه ریزی» متفاوت دانست؟ با دریافت فرهنگ برنامه ریزی به مثابه یک سیستم فرهنگی، تصمیم ها و داوری های برنامه ریزان متأثر از چارچوب های شناختی فردی و جمعی مشترکی است که نمایانگر «دی ان ای فرهنگی» خاص خود آنها بوده و برنامه ریزان به واسطه آن، بَستر برنامه ریزی را درک می کنند. مقاله حاضر با سرآغاز چنین پیش گزاره ای، به دنبال پیشنهاد اِنگاشت فرهنگ برنامه ریزی به-عنوان رهیافتی مناسب برای بازجُست و رمزگشایی از دی ان ای فرهنگی و نقش فرهنگ در برنامه ریزی فضایی است. کشف روابط عِلی موضوع پژوهش یعنی برنامه ریزی فضایی و به کارگیری انگاشت فرهنگ برنامه ریزی برای واکاوی آن، چارچوب اساسی مقاله را تشکیل می دهد که نشان از تبیینی بودن مقاله دارد و با توجه به کشف عرصه هایِ ناشناخته ِ واجد نقش در رفتار برنامه ریزان دارای ماهیت اکتشافی نیز هست. هدف اصلی چنین بازجُستی، اجتناب از اِنگاشت پردازی تقلیل گرایانه از سیستم برنامه ریزی و منفعل دانستن برنامه ریزان از تفسیر و بازتفسیر قواعد و هنجارها در قالب انگیزه های فردی و جمعی است. این مقاله به دنبال تدوین روش تجویزی برای برنامه ریزی نیست، بلکه در پیِ کسب درکی علمی-اجتماعی از ساختار و پویایی های «چارچوب شناختی» است که این مهم به نوبه خود می تواند مبنایی برای بَسط رویکردهای نظری برنامه ریزی فضایی شود. به منظور فهم چگونگی بَرساخت کاربست ها و تصمیم های برنامه ریزی در برهمکنش چارچوب های فردی و جمعی برنامه ریزان در یک بستر مبتنی بر فرهنگ، مقاله حاضر بازبینی کلی از توسعه اشکال متفاوت چارچوب شناختی در برنامه-ریزی فضایی را ارائه می دهد.