مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
صنعت حمل ونقل هوایی
حوزههای تخصصی:
در صنعت حمل ونقل هوایی، انتخاب درست مسیر جدید پروازی و برنامه ریزی ظرفیت های لازم برای آن، تأثیر بسزایی در درآمد شرکت های هواپیمایی دارد؛ زیرا تأثیرات برگشت ناپذیر آن در صورت انتخاب نادرست شرکت در طولانی مدت نمایان می شود و حتی ممکن است هزینه های گزافی برای شرکت ایجاد کند. انتخاب مسیر جدید براساس معیارهای گوناگونی ممکن است که البته بیشتر این معیارها با یکدیگر در تضادند. انتخاب درست معیارها و متدولوژی تصمیم به صورتی که به برآورده سازی اهداف شرکت منجر شود، بسیار مهم است. در این پژوهش برای انتخاب مسیر از میان مقاصد بالقوه برای خطوط هواپیمایی، پس از تعیین معیارها با استفاده از طیف پنج گزینه ای لیکرت، از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی برای محاسبه وزن معیارها و از روش تصمیم گیری کوپراس برای رتبه بندی گزینه ها استفاده می شود. داده های شرکت هواپیمایی ایران ایر به عنوان مورد مطالعه استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد از میان 4 دسته معیار منتخب، معیار اقتصادی، بیشترین وزن را دارد. همچنین، از میان 12 زیرمعیار منتخب، معیارهای درآمد ناخالص مورد انتظار شرکت و تعداد شرکت های هواپیمایی دارای مسیر مد نظر، بیشترین درجه اهمیت را به خود اختصاص داد. در پایان، از میان پنج مسیر مد نظر، مسیر تهران به عسلویه در رتبه اول و مسیر رامسر به مشهد در رتبه آخر قرار گرفت.
اثر ارزش افزوده صنعت حمل و نقل هوایی بر اشتغال این صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمل ونقل هوایی یکی از زیربخش های اساسی خدمات حمل ونقل است که شامل ارزش افزوده بالا و فناوری های نوین می گردد. از سوی دیگر، با توجه به اهمیت موضوع اشتغال در اقتصاد ایران، در این مقاله به بررسی صنعت حمل ونقل هوایی بر اشتغال ایران پرداخته شده است. در این پژوهش از تابع CES برای بررسی اشتغال استفاده گردیده است. نیروی کار به عنوان متغیر وابسته و ارزش افزوده، دستمزد و قیمت سرمایه به عنوان متغیرهای مستقل در مدل وارد شده اند. بازه پژوهش، سال های 1382 تا 1397 به صورت سری زمانی و برای داده های استخراج شده از صنعت حمل ونقل هوایی ایران است که مدل اقتصادسنجی ذکر شده با روش خودبازگشتی با وقفه توزیعی و با رویکرد کران برآورد گردیده است. آزمون کران وجود رابطه همجمعبستکی میان متغیرها را تأیید نمود که در نتیجه رابطه بلندمدت بین متغیرهای پژوهش وجود داشته و قابل تفسیر است. نتیجه برآورد مدل بلندمدت نشان می دهد که ضرایب برآورد شده متغیرهای ارزش افزوده، دستمزد و قیمت سرمایه به لحاظ آماری معنادار هستند و مقدار ضرایب برآورد شده به ترتیب برابر 0.16، 0.62 و 0.23- است.
تحلیل اثرات عوامل تولید بر اشتغال در صنعت حمل و نقل هوایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و تجارت نوین سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
133-159
حوزههای تخصصی:
حمل ونقل هوایی یکی از زیربخش های اساسی خدمات حمل ونقل است که شامل ارزش افزوده بالا و فناوری های نوین می گردد. از سوی دیگر، با توجه به اهمیت موضوع اشتغال در اقتصاد ایران، در این مقاله به بررسی اثرات عوامل تولید بر اشتغال صنعت حمل ونقل هوایی ایران پرداخته شده است. برای این منظور از تابع CES برای بررسی اشتغال استفاده گردیده است. نیروی کار به عنوان متغیر وابسته و ارزش افزوده، دستمزد و قیمت سرمایه به عنوان متغیرهای مستقل در مدل وارد شده اند. بازه پژوهش، سال های 1382 تا 1397 به صورت سری زمانی و برای داده های استخراج شده از صنعت حمل ونقل هوایی ایران است که مدل اقتصادسنجی ذکر شده با روش خودبازگشتی با وقفه توزیعی و با رویکرد کران برآورد گردیده است. آزمون کران وجود رابطه همجمعبستکی میان متغیرها را تأیید نمود که در نتیجه رابطه بلندمدت بین متغیرهای پژوهش وجود داشته و قابل تفسیر است. نتیجه برآورد مدل بلندمدت نشان می دهد که ضرایب برآورد شده متغیرهای ارزش افزوده، دستمزد و قیمت سرمایه به لحاظ آماری معنادار هستند و مقدار ضرایب برآورد شده به ترتیب برابر 16/0، 62/0 و 23/0- است.آزمون کران وجود رابطه همجمعبستکی میان متغیرها را تأیید نمود که در نتیجه رابطه بلندمدت بین متغیرهای پژوهش وجود داشته و قابل تفسیر است. نتیجه برآورد مدل بلندمدت نشان می دهد که ضرایب برآورد شده متغیرهای ارزش افزوده، دستمزد و قیمت سرمایه به لحاظ آماری معنادار هستند و مقدار ضرایب برآورد شده به ترتیب برابر 16/0، 62/0 و 23/0- است.
شناسایی نقاط مرجع راهبردی در برون سپاری زیرسیستم های منابع انسانی در صنعت حمل ونقل هوایی داخلی (مورد مطالعه: شرکت هواپیمایی هما)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
73 - 99
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: برون سپاری زیرسیستم های منابع انسانی با هدف تقویت مزیت رقابتی، یکی از رویکردهای مهم سازمان ها برای حفظ بقاست؛ با این حال شرکت های مسافرت هوایی کشور، همچون «هما»، از این رویکرد استقبال شایان توجهی نکرده اند. هدف این پژوهش، شناسایی نقاط مرجع راهبردی برون سپاری منابع انسانی، به منظور اجرای موفق برون سپاری در شرکت «هما» است.
روش: پژوهش حاضر از نوع ترکیبی است. مرحله کیفی به روش تحلیل محتوا انجام شد. داده های بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و به روش اشباع نظری و داده های مرحله کمّی، از طریق پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شدند.
یافته ها: در بخش کیفی، نقاط مرجع راهبردی برون سپاری زیرسیستم های منابع انسانی تعیین شد. یافته های پژوهش در بخش کمّی نشان داد که افزایش کیفیت خدمات، در برون سپاری زیرسیستم های منابع انسانی بیشترین اهمیت را دارد و مدیران اجرایی فرایند برون سپاری شرکت «هما»، می بایست در برنامه های خود بر این عامل تأکید بیشتری داشته باشند.
نتیجه گیری: با استفاده از نتایج پژوهش، مدیران اجرایی برون سپاری شرکت «هما» قادر خواهند بود که نتایج برون سپاری منابع انسانی را ارزیابی کنند و در صورت لزوم، اقدام اصلاحی انجام دهند و موفقیت برون سپاری را تضمین کنند. همچنین، نتایج پژوهش، به تمرکز بر فعالیت های استراتژیک منابع انسانی «هما» کمک خواهد کرد. به علاوه، این نتایج برای سایر شرکت های هواپیمایی داخلی کاربرد دارد.
مدل سازی رفتاری کاهش خطای انسانی در صنعت حمل ونقل هوایی کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر باهدف مدل سازی رفتاری کاهش خطای انسانی در صنعت حمل ونقل هوایی کشور انجام شد. این مطالعه از نظر هدف یک پژوهش کاربردی - توسعه ای از منظر روش و بازه زمانی گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایش مقطعی است که با رویکردی آمیخته انجام شد. جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل مدیران صنعت حمل ونقل هوایی کشور است که 11 نفر به شیوه هدف مند و تا دستیابی به اشباع نظری انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی کارشناسان و فعالان صنعت حمل ونقل هوایی کشور است و حجم نمونه با فرمول کوکران 366 برآورد شد. نمونه گیری بخش کمی با روش خوشه ای - تصادفی انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه محقق ساخته بود که با روش روایی سازه، روایی همگرا و روایی واگرا اعتبارسنجی گردید. با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی نیز قابلیت اعتماد پرسش نامه بررسی شد. مقدار روایی همگرا برای همه سازه ها بالای 5/0 و آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی نیز برای همه سازه ها بالای 7/0 برآورد شد بنابراین روایی و پایایی مطلوب ارزیابی شد. برای شناسایی ابعاد و مولفه های مدل رفتاری کاهش خطای انسانی از روش تحلیل کیفی مضمون، تعیین روابط عناصر از روش مدل سازی ساختاری - تفسیری و اعتبارسنجی مدل رفتاری کاهش خطای انسانی از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافته ها نشان داد عوامل سازمانی و مدیریتی به عنوان عناصر زیربنایی الگو هستند که بر عوامل فیزیکی، ارگونومی، فنی و فناوری اثر مستقیم دارند. این عوامل نیز به ترتیب بر عوامل شغلی و سیستمی و سپس رفتار فردی و گروهی تاثیر دارند. در نهایت رفتار فردی و گروهی نیروی انسانی بر کاهش خطای انسانی تاثیر دارند. بنابراین می توان نتیجه گرفت مدیران صنعت حمل ونقل هوایی با بهبود شرایط فنی، فیزیکی، ارگونومی و فناورانه می توانند شرایط شغلی را کارکنان را تسهیل و تقویت نمایند.