مطالب مرتبط با کلیدواژه

هستی اجتماعی


۱.

عدم تحقق مطلوب نظارت بر اعمال حکومت در چهارچوب حقوق عمومی ایران به مثابه نوعی هستی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظارت بر اعمال حکومت حاکمیت قانون پاسخ گویی هستی اجتماعی ساختارگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۱۸۵
حرکت از واقعیت به سوی آرمان گامی در جهت فهم چرایی عدم تحقق مطلوب نظارت بر اعمال حکومت ورای نقد روان شناسانه و اخلاقی صاحبان مناصب عمومی و پرهیز از تفکر انتزاعی و غیرتاریخی و دعوت به یک شیفت پارادایمی در اندیشه حقوقی خواهد بود. به عبارت دیگر، پرسش محوری نوشتار کنونی عبارت است از آنکه ورای نقد روان شناسانه و اخلاقی صاحبان مناصب عمومی، حلقه مفقوده عدم تحقق مطلوب نظارت بر اعمال حکومت در چهارچوب حقوق عمومی ایران چیست؟ یافته های پژوهش معطوف به آن است که، صرف ترویج اصول و مفاهیم حقوق عمومی و به تبع آن وضع طیف گسترده ای از قوانین و پیش بینی شیوه های نظارتی به ایده و آرمان نظارت بر اعمال حکومت واقعیت نمی بخشد بلکه نظارت بر اعمال حکومت در چهارچوب نهادهای حقوق عمومی نوعی هستی اجتماعی یا شکلی از زندگی جمعی است که از دل مناسبات میان بازیگران قدرتمند اجتماعی در بستر تاریخ و توازن میان این نیروهای حقیقی اجتماعی جان می گیرد و معنا می یابد. فهم اخیر این بصیرت بنیادین را به دنبال دارد که تلاش های ما برای تحقق ایده نظارت بر اعمال حکومت در حقوق عمومی ایران، با فقدان رویکردی تاریخی، ساختاری، فرایندی، کل نگرانه، بدون توجه به توسعه نایافتگی تاریخی حقوق عمومی در ایران و بدون در نظر گرفتن واقعیت های اجتماعی و شرایط عینی جامعه ایرانی و تلاش برای تغییر آن ها به سرانجام نمی رسد.
۲.

از گردو تا اوکالیپتوس: روایتی مردم نگارانه از فرسایش اجتماعات محلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مردم نگاری انتقادی مداخله توسعه گران اجتماع محلی کنش اقتصادی هستی اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۰
این مطالعه با استفاده از روش مردم نگاری انتقادی، اثر مداخلات توسعه ای را بر ساحت اجتماعی و کنش اقتصادی اجتماعات محلی در میدان زاگرس میانی (استان های ایلام و لرستان) بررسی می کند. یافته های تحقیق نشان می دهد که برنامه های توسعه، زیست جهان پیشامداخله ای را که در سیطره امر اجتماعی بوده، تحت هجمه امر اقتصادی قرار داده است. در فرایند مداخله توسعه، از ظرفیت های فرهنگی و سنت های پیونددهنده و یاریگرانه در کنش های اقتصادی محلی غفلت شده است و به جای آن برنامه های رسمی و سرمایه محور دولتی، در ابعاد عینی و ذهنی گسترش یافته است؛ ماحصل تضعیف سنت های همیارانه مردمی، برآمدن گروه های شبه تکنوکرات جدیدی است که ارزش های فرهنگ محلی مانند سخت کوشی، قناعت، همکاری و ساده زیستی را نماد عقب افتادگی می دانند. درواقع کنشگران بومی به مثابه مدیران مولد خویش فرمای جدید، به کسانی بدل شدند که برای بازاریابی نیروی کار و تأمین معاش خود، در چرخه اعانه، وام و اجیرشدگی گرفتار شده اند. به منظور نشان دادن این فرسایش، از استعاره درخت گردو به مثابه نماد جامعه طبیعت مدار سخت کوش، همبسته و کوشا و از درخت اوکالیپتوس به عنوان نماد مداخله عاریتی، جامعه مصرفی، تظاهری و گسسته استفاده کرده ایم. با زوال اجتماع محلی، کنش های اقتصادی همیارانه، سخت کوشی و قناعت محلی تحدید شده و رقابت های اقتصادی مصرف گرا، گسسته و سودانگارانه بجای آن نشسته است.