مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
شبکه های بیزین
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات صنعت امروز کشور، عدم وجود یک رویکرد مشخص بمنظور افزایش رقابتپذیری است. لذا در این مقاله قصد داریم که مدلی برای بررسی و اندازهگیری رقابتپذیری یا توان رقابتی بنگاه ارائه نماییم. برای استخراج مدل مفهومی، از یک طرف، تئوریها، مدلها، رویکردها و چارچوبهای مرتبط با رقابتپذیری در سطوح مختلف بنگاه، صنعت و ملی و از طرف دیگر تحقیقات پیشین مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه آن شناسایی رویکردهای اصلی مورد استفاده در تدوین مدل مفهومی اولیه بود که عبارتند از: رویکردهای سیستمی، دارایی- فرآیند- عملکرد، مبتنی بر قابلیت و مبتنی بر بازار. با استناد به این رویکردها مدلی با سه جزء اصلی منابع ورودی سازمان، موقعیت بنگاه در بازار و توان خلاقیت و نوآوری برای اندازه¬گیری توان رقابتی بنگاه توسعه داده شد. سپس با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی و مدلسازی شبکههای بیزین، این مدل مورد بررسی قرار گرفت. پس از تأیید مدل، مشخص شد که توان رقابتی شرکت صنایع پتروشیمی ایران به عنوان یک مطالعه موردی بیش از هر چیز وابسته به منابع است
طراحی مدل رقابت پذیری در سطح بنگاه با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاریافته و شبکه های بیزین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات مهم بنگاه ها، نداشتن رویکردی مشخص برای افزایش رقابت پذیری است. در این مقاله مدلی برای بررسی و اندازه گیری توان رقابتی بنگاه ارایه می شود. برای استخراج مدل مفهومی اولیه، نظریات، تئوریها، مدلها، رویکردها و چارچوبهای مرتبط با رقابت پذیری در سطوح مختلف بنگاه، صنعت و ملی و همچنین پژوهشهای پیشین مطالعه شد. نتیجه آن شناسایی رویکردهای اصلی مورد استفاده در تدوین مدل مفهومی اولیه بود. با استناد به این رویکردها مدلی با سه جزء اصلی منابع ورودی سازمان، موقعیت بنگاه در بازار و توان خلاقیت و نوآوری برای اندازه گیری توان رقابتی بنگاه توسعه داده شد. در ادامه پس از گردآوری داده ها از طریق نظرسنجی از خبرگان، با استفاده از تکنیکهای تحلیل عاملی اکتشافی، مدلسازی معادلات ساختار یافته و مدلسازی شبکه های بیزین، این مدل مورد بررسی، اصلاح و نهایتا تایید قرار گرفت. این مدل در صنعت پتروشیمی ایران مورد بررسی قرار گرفته است. پس از تایید مدل، مشخص شد که توان رقابتی شرکت صنایع شیمیایی ایران بیش از هر چیز وابسته به منابع است.
توسعه یک مدل تحلیل مسیر بر روی نقشه استراتژی سازمان مبتنی بر کارت امتیازی متوازن با استفاده از شبکه های بیزین بیزین (مطالعه موردی: یک شرکت سرمایه گذاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سال هاست کارت امتیازی متوازن مورد اقبال پژوهشگران و مدیران قرار گرفته است و به مرور مدل های مختلفی از آن توسعه یافته است. نقشه استراتژی سازمان یکی از موضوعاتی است که مبدعان کارت امتیازی متوازن برای درک بهتر ارتباط اهداف استراتژیک سازمان، آن را ایجاد کردند. در نقشه استراتژی سازمان مسیرهای مختلفی برای رسیدن به اهداف سازمانی وجود دارد که محققان مدل هایی برای طراحی و تحلیل این مسیرها توسعه داده اند. شبکه های بیزین، شبکه های احتمال شرطی هستند که کاربرد زیادی در علوم مختلف داشته اند. در این پژوهش، تأثیر تغییر در هر یک از اهداف سازمانی ترسیم شده در نقشه استراتژی مبتنی بر کارت امتیازی متوازن به وسیله شبکه های بیزین تحلیل می شود و مدلی ارائه می شود که به وسیله آن می توان ریسک تحقق اهداف غایی سازمان را مبتنی بر ریسک تحقق اهداف پایین تر (در وجوه پایین تر کارت امتیازی متوازن) محاسبه کرد و راه حل مناسب را برای کاهش ریسک تحقق اهداف سازمانی ارائه داد. در این پژوهش، یک شرکت سرمایه گذاری مورد مطالعه قرار گرفته و مدل مذکور برای این شرکت طراحی و ریسک تحقق اهداف محاسبه و تحلیل شده است.
تشخیص حملات انکارسرویس توزیع شده با استفاده از سیستم خبره
حوزههای تخصصی:
حملات انکار سرویس به حملاتی اطلاق می شود که منابع سیستم از قبیل پردازش گر، پهنای باند شبکه، حافظه و ... را طوری مصرف می کنند که سیستم از ارایه سرویس به کاربران مجاز باز می ماند. حملات انکار سرویس توزیع شده حملات انکار سرویسی می باشند که به صورت گسترده و توسط چندین سیستم سازماندهی شده (باتنت ها) برای از کار انداختن سرویس دهنده ها به کار می روند. با اینکه بسیاری از کمپانی ها، سیستم های تشخیص حملات انکار سرویس توزیع شده متعددی را معرفی کرده اند، اما به دلیل اینکه الگوی این حملات روزبه روز پیچیده تر شده است، پیش گویی حملات انکار سرویس توزیع شده با یک روشی که هزینه مناسبی داشته باشد همچنان مشکل است. در این مقاله سعی شده است تا با بهره گیری از سیستم های خبره، روشی برای تشخیص حملات ارایه شود تا با درنظر گرفتن علایم حمله و تاریخچه حملات قبلی به تشخیص حمله بپردازد. مزیت این سیستم، آموزش از روی داده های قبلی و پویایی در مقابله با الگوهای حمله جدید می باشد. در پایان به پیاده سازی روش توسط ویژوال استودیو پرداخته و مقادیر حاصل از سیستم را با نرم افزارهای شبیه ساز مقایسه می کنیم.
مدل سازی سیستم کنترل موجودی در زنجیره تأمین چندسطحی، با استفاده از شبکه های بیزین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین سیاست بهینه موجودی همواره یکی از چالش های مدیریت موجودی و تولید بوده و در این زمینه، تاکنون تلاش های گسترده ای انجام و مدل های مختلفی ارائه شده است. بیشتر مدل هایی که مطرح شده اند تا حد امکان سعی در ساده سازی واقعیت ها داشته و پارامترهای مدل را به طور قطعی درنظر گرفته اند. همچنین، در تعیین سیاست بهینه موجودی در زنجیره های تأمین چندسطحی، عدم قطعیت های بسیار زیادی تأثیرگذار هستند. در این تحقیق، با استفاده از شبکه های بیزین، یک مدل یکپارچه احتمالی برای مدل سازی عدم قطعیت سیاست بهینه موجودی در زنجیره های تأمین چندسطحی توسعه یافته است. کاربرد اصلی شبکه های مذکور در وضعیت هایی است که نیازمند استنتاج آماری باشند. این روش یکی از ابزارهای جدید و پیشرفته هوش مصنوعی و مدل سازی ریسک است که مکانیسمی برای ارزیابی روابط علت و معلولی دربین مجموعه ای از متغیرها فراهم می آورد. در مدل پیشنهادی انواع متغیرهای کمی و کیفی غیرقطعی در سطوح مشتری، خرده فروش، تولیدکننده و تأمین کننده فرمول نویسی شده اند. منطق مدل، تسخیر عدم قطعیت عوامل سازمانی و فنی برای استنتاج موجودی بهینه در سطوح مطلوب است و با استفاده از داده های یک مطالعه موردی در نرم افزار Agenarisk پیاده سازی شده است.
مدل سازی سیستم کنترل موجودی در زنجیره تأمین چندسطحی، با استفاده از شبکه های بیزین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین سیاست بهینه موجودی همواره یکی از چالش های مدیریت موجودی و تولید بوده و در این زمینه، تاکنون تلاش های گسترده ای انجام و مدل های مختلفی ارائه شده است. بیشتر مدل هایی که مطرح شده اند تا حد امکان سعی در ساده سازی واقعیت ها داشته و پارامترهای مدل را به طور قطعی درنظر گرفته اند. همچنین، در تعیین سیاست بهینه موجودی در زنجیره های تأمین چندسطحی، عدم قطعیت های بسیار زیادی تأثیرگذار هستند. در این تحقیق، با استفاده از شبکه های بیزین، یک مدل یکپارچه احتمالی برای مدل سازی عدم قطعیت سیاست بهینه موجودی در زنجیره های تأمین چندسطحی توسعه یافته است. کاربرد اصلی شبکه های مذکور در وضعیت هایی است که نیازمند استنتاج آماری باشند. این روش یکی از ابزارهای جدید و پیشرفته هوش مصنوعی و مدل سازی ریسک است که مکانیسمی برای ارزیابی روابط علت و معلولی دربین مجموعه ای از متغیرها فراهم می آورد. در مدل پیشنهادی انواع متغیرهای کمی و کیفی غیرقطعی در سطوح مشتری، خرده فروش، تولیدکننده و تأمین کننده فرمول نویسی شده اند. منطق مدل، تسخیر عدم قطعیت عوامل سازمانی و فنی برای استنتاج موجودی بهینه در سطوح مطلوب است و با استفاده از داده های یک مطالعه موردی در نرم افزار Agenarisk پیاده سازی شده است