مطالب مرتبط با کلیدواژه

کاخ چرخاب


۱.

کاوش محوطۀ هخامنشی چرخاب برازجان براساس نتایج بررسی آرکئوژئوفیزیک

کلیدواژه‌ها: برازجان کاخ چرخاب بررسی آرکئوژئوفیزیک مغناطیس سنجی کاوش محوطۀ چرخاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۶ تعداد دانلود : ۵۰۸
کشف بقایای سه بنای شاخص از دورۀ هخامنشی در محدودۀ دشت برازجان تحت عنوان «چرخاب، سنگ سیاه و بردک سیاه»، فصلی تازه در مطالعات باستان شناسی کرانه های خلیج فارس و دورۀ هخامنشی گشود. کاوش در محدودۀ این سه بنا طی دو دوره در دهۀ 1350 و 1380 ش. منجر به آشکار شدن بخش های مختلف و اجزای معماری آن ها گردید. وجود عناصر برجستۀ معماری هخامنشی از جمله: تالار ستون دار مرکزی، ایوان های ستون دار جانبی و پایه ستون های سنگی، درکنار موقعیت استقراری کاخ های مزبور در پهنۀ دشت و حاشیۀ رودخانه های دائمی دالکی و شاپور و رودخانۀ فصلی آردو، ضمن طرح پرسش های کلی درخصوص ساختار فضایی هریک از این کاخ ها، بستری مستعد جهت ارائۀ نظریات جدید درمورد چگونگی و چرایی انتخاب مکان و احداث یک بنای حکومتی در دورۀ هخامنشی را فراهم ساخت. محدودیت کاوش های صورت گرفته در محدودۀ بناهای مذکور، موجب کمبود و بعضاً نقص اطلاعات از کیفیت پراکنش فضایی آن ها گردیده است؛ بر همین اساس و به منظور پُر شدن خلاء اطلاعاتی موجود، محوطۀ چرخاب برازجان باتوجه به حجم بالای رسوبات سیلابی نهشت یافته (حدود 5/1 متر) و عدم امکان دسترسی سهل و آسان به لایه های فرهنگی دورۀ هخامنشی در آن، برای مطالعه با استفاده از روش های نوین در باستان شناسی از جمله بررسی «آرکئوژئوفیزیک» انتخاب شده تا نتایج حاصل از آن مبنای کاوشی هدفمند در پیرامون بنای اصلی کاخ قرار گیرد؛ به این منظور در وهلۀ نخست، جبهۀ غربی و شمال غربی بنا به وسعتی بالغ بر 13 هکتار، با روش مغناطیس سنجی مورد بررسی آرکئوژئوفیزیک قرار گرفت و باتوجه به پراکندگی آنومالی های آشکار شده، موقعیت های مکانی مشخصی برای حفر گمانه و کاوش درنظر گرفته شد. پژوهش حاضر با تمرکز بر خلاء مطالعاتی مذکور، دست مایۀ قرار دادن نتایج حاصل از بررسی آرکئوژئوفیزیک صورت گرفته در محدودۀ پیرامون کاخ چرخاب و یافته های باستان شناختی به دست آمده از کاوش متعاقب آن، به بررسی کیفی پراکنش آثار هخامنشی در محدودۀ بنای این کاخ می پردازد؛ بر همین اساس، کاوش های صورت گرفته در این بخش، یافته های منقول و غیرمنقول جدیدی از دورۀ هخامنشی را به دست داده که با یافته های باستان شناختی کاخ چرخاب متفاوت بوده، اما قابل قیاس با نمونه های مشابه به دست آمده از کاخ های سنگ سیاه و بردک سیاه شهرستان دشتستان و کاخ اختصاصی کورش (کاخ P) در مجموعۀ پاسارگاد است.
۲.

ساختارشناسی سنگ های خاکستری سیاه پایه ستون های کاخ هخامنشی چرخاب برازجان

کلیدواژه‌ها: برازجان کاخ چرخاب کاخ بردک سیاه کاخ سنگ سیاه پتروگرافی XRD XRF

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۲ تعداد دانلود : ۴۶۶
آثار پایه ستون های سنگی هخامنشیان به واسطه وسعت قلمرو فرمانروایی، در مناطق مختلف ایران به ثبت رسیده است. بقایای این سبک معماری را در مجموعه آثار: پاسارگاد، تخت جمشید، نقش رستم، لیدوما و تُمب بت در فارس، آثار شوش در خوزستان، آثار سنگی هگمتانه در همدان، کاخ ریوی در استان خراسان شمالی و مجموعه کاخ های هخامنشی منطقه برازجان در استان بوشهر، می توان ملاحظه کرد. معادن استخراج سنگ های این بناها عمدتاً محلی تشخیص داده شده اند؛ با این حال، در استان بوشهر از دو معدن باستانی «پوزه پلنگی راهدار» و «تنگ گیر برازجان» می توان نام برد که از معدن پوزه پلنگی بیشترین استخراج و به کارگیری سنگ های سفید کرم رنگ برای کاخ های منطقه برازجان به ثبت رسیده است. مهم ترین پرسش های پژوهش پیشِ رو عبارتنداز این که، ساختارشناسی و ارتباط میان سنگ های سیاه-خاکستری به کار رفته در معماری هخانشی کاخ های برازجان چیست؟ اما جهت ساختارشناسی سنگ خاکستری-سیاه کاخ هخامنشی چرخاب برازجان، نمونه های این نوع سنگ از کاخ چرخاب برداشت گردید که این نمونه ها با نمونه های سنگ خاکستری-سیاه کاخ های بردک سیاه و سنگ سیاه برازجان مورد مقایسه قرار گرفتند. با بررسی های پتروگرافی مقاطع نازک به دست آمده از کاخ ها و آنالیز شیمیاییXRD و XRF روند ساختارشناسی نمونه سنگ های خاکستری-سیاه کاخ های هخامنشی منطقه برازجان وارد مرحله تازه ای گردید. نتایج مطالعات پتروگرافی حاکی از آن است که نمونه سنگ های خاکستری-سیاه کاخ چرخاب با نمونه کاخ سنگ سیاه و بردک سیاه با توجه به زمینه میکرواسپارایتی تا اسپارایتی و مقدار کم میکرایت، همچنین ساختار لایه لایه ای، با یکدیگر مطابقت دارند. همچنین ارزیابی نمونه های آنالیزی XRD و XRF این سنگ ها حاکی از آن است که نمونه های کاخ چرخاب و سنگ سیاه یکسان هستند. باتوجه به این که رد معدن کاری برای سنگ های خاکستری-سیاه در استان بوشهر تاکنون یافت نشده؛ بنابراین می توان ادعا کرد که این سنگ ها از یک معدن غیرمحلی ناشناخته، استحصال و استخراج شده اند.