مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
روش تحلیل سلسله مراتبی
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۲ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۵
89 - 106
حوزه های تخصصی:
شهر سبزوار با جمعیتی معادل 230 هزار نفر یکی از شهر های پر جمعیت شمال شرق کشور بعد از مشهد است که با تولید 140 تن زباله در روز، رتبه دوم تولید زباله در استان خراسان رضوی را به خود اختصاص داده است. با توجه به تاثیر مخرب این پسماند ی ها بر محیط زیست، از جمله آلودگی خاک، آلودگی آب، آلودگی منظر و .... یک پژوهش کل نگر وجامع لازم است تا بتواند با در نظر گرفتن همه جوانب و رعایت تک تک اصول زیست محیطی، بهترین مکان را برای دفن بهداشتی زباله تعیین کند. در این پژوهش ابتدا لایه های مورد نیاز ساخته شد، سپس با استفاده از روش کمی- کیفی تحلیل سلسله مراتبی و وزن دهی به پارامتر های مؤثر بر انتخاب محل دفن زباله، مناسب ترین مناطق برای دفن زباله در قالب یک نقشه پهنه بندی تعیین و گزینه های پیشنهادی رتبه بندی گردید. هم چنین با استفاده از روش کمّی Topsis نیز گزینه های مناسب جهت دفن پسماند جامد شهر سبزوار رتبه بندی شد. سپس جهت ارزیابی دقت روش های به کار گرفته شده براساس معیار های مؤثر در انتخاب مکان مناسب جهت دفن پسماند جامد شهری، هر کدام از گزینه های پیشنهادی در دو روش مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد گزینه های پیشنهادی روش Topsis به دلایل فاصله زیاد از محل تولید پسماند، قرارگیری در حاشیه محور ارتباطی تهران ومشهد و قرارگیری در مسیر باد غالب، فاقد شرایط لازم جهت احداث تاسیسات دفن پسماند می باشند. بر همین اساس مشخص گردید که اولویت های تعیین شده در روش تحلیل سلسله مراتبی جهت دفن پسماند، مناسب تر می باشند.
اولویت بندی پتانسیل های بوم گردی در منظقه بیابانی خوروبیابانک به روشAHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به فراوانی مناطق کویری و بیابانی در ایران لزوم شناخت قابلیت های اساسی این مناطق برای از بین بردن محدودیت ها، جلوگیری از مهاجرت مردم و دستیابی به توسعه پایدار آن ها امری ضروری است. منطقه خور و بیابانک قطب گردش گری کویر مرکزی ایران محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مناسب ترین مکان برای بوم گردی در شهرستان خوروبیابانک و پتانسیل یابی قابلیت های منطقه در زمینه ی انجام فعالیت های مختلف بوم گردی انجام شده است. تعداد ۳۰ پرسش نامه توسط صاحب نظران و خبرگان این حوزه تکمیل شد و از نتایج آن و با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی در نرم افزار Expert Choice جهت رسیدن به اهداف تعیین شده استفاده گردید. نتایج نشان داد شش معیار مورد بررسی به ترتیب اهمیت عبارتند از 1- محیط بیولوژیک، 2- ارزش های ویژه، 3- محیط فیزیکی (زمین شناسی و ژئومورفولوژی)، 4- محیط اقتصادی-اجتماعی و سیاسی، 5- محیط فیزیکی (آب و هوا و اقلیم) و 6- معیار محیط فرهنگی که گزینه های هر معیار به ترتیب عبارت است از روستای ایراج برای معیار اول، روستای مصر برای معیارهای دوم و سوم، شهر خور برای معیار چهارم، روستای ایراج برای معیار پنجم و مجدداً شهر خور برای معیار ششم.
الگوی رسانه ای حضور مطلوب ناجا در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۶ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
57 - 88
حوزه های تخصصی:
کاربرد اصلی شبکه های اجتماعی تسهیل ارتباطات و تعاملات بین افراد است که منجر به گسترش خارق العاده و غیرقابل تصور ارتباطات در دنیای امروز شد ه اند؛ اما واقعیت این است که این ابزار مفید، هم زمان با مزایای مختلف، فرصت های سوئی را نیز در اختیار سودجویان، کلاهبرداران و مجرمان سایبری قرار داد ه است و حتی برخی از شبکه های اجتماعی خواسته یا ناخواسته بستری مناسب را برای ارتکاب جرم ایجاد کرد ه اند. فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران به عنوان سازمان اصلی مسئول استقرار و ارتقای نظم، امنیت و انتظام اجتماعی کشور، با توجه به رویکرد مردمی خود و دیدگاه پیشگیرانه نسبت به تهدیدها و آسیب ها، خود را موظف می داند که در محیط شبکه های اجتماعی نیز همچون محیط مأموریتی واقعی خود، ضمن اطلاع رسانی و هشداردهی درخصوص ناهنجاری های پیش روی مردم، نسبت به مقابله و برخورد با مجرمان این فضا و پیشگیری از بروز آسیب های اجتماعی در این شبکه ها اقدام نماید؛ از این رو، ضروری است که ساختار این شبکه ها و نحوه تعامل آنها از سوی پلیس درک شود و به منظور اتخاذ بهترین راهبرد، این سازمان باید به آخرین روش های تجزیه وتحلیل برای حضور در شبکه های اجتماعی مسلح گردد. ازاین رو، تدوین و ارائه الگوی مطلوب برای حضور پلیس در بستر شبکه های اجتماعی و اتخاذ رویکرد های مناسب در شرایط جدید، از اهمیت فراوانی برخوردار می باشد و هدف اصلی پژوهش حاضر نیز ارائه الگوی رسانه ای حضور مطلوب ناجا در شبکه های اجتماعی است. روش این پژوهش آمیخته است و با بهره گیری از روش فرآیند سلسله مراتب تحلیلی(AHP) و به صورت میدانی و با استفاده از ابزار پرسش نامه و جامعه آماری به تعداد 35 نفر از مدیران ارشد و کارشناسان فرهنگی مسلط به حوزه رسانه و افرادی که نسبت به شبکه های اجتماعی و مأموریت های ناجا شناخت و تجربه کافی دارند، انجام پذیرفته است. بدین ترتیب، با استفاده از راهبرد های کاربردی پلیس کشور های منتخب از شبکه های اجتماعی و بهره گیری از نقطه نظرات کارشناسان و مدیران ارشد حوزه شبکه های اجتماعی و نیاز های فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، هشت مؤلفه(بهره برداری حداکثری از فناوری های نوین ارتباطی، شناخت جامعه از طریق شبکه های اجتماعی، آموزش و فرهنگ سازی، اطلاع رسانی و ارائه تصویر مطلوب از ناجا، جلب مشارکت اجتماعی، مشاوره و پیشگیری از آسیب های اجتماعی، مدیریت ادراک و برداشت و کنترل کیفیت خدمات رسانی به مردم) به عنوان راهبرد های اصلی انتخاب و پس از تحلیل نهایی، الگوی رسانه ای حضور مطلوب ناجا در شبکه های اجتماعی پیشنهاد گردید.
ارزیابی و پهنه بندی توسعه کارست در منطقه تمتمان نازلو چای ارومیه با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
93 - 71
حوزه های تخصصی:
منطقه تمتمان ما بین طول جغرافیایی37◦ 38/00//- 37◦44/00// شمالی و عرض جغرافیایی44◦ 40/30// - 44◦ 59/ 30// شرقی در شمال غربی ایران، تقریباً در 15 کیلومتری شمال غربی ارومیه قرار داد. هدف از این مطالعه پهنه بندی پتانسیل توسعه کارست در محدوده غار تمتمان در استان آذربایجانغربی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) می باشد. در این مطالعه لایه های اطلاعاتی لیتولوژی، تکتونیک، توپوگرافی، شیب و جهت شیب، هیدرولوژی، کاربری اراضی و اقلیم به عنوان نقشه های عامل در نظر گرفته شده اند. لایه های فوق به منظور استخراج مدل پتانسیل کارست در محیط GIS فراخوانی شده اند. لایه های اطلاعاتی مختلف با اعمال قضاوت کارشناسی و اختصاص وزن هر لایه در نرم افزار Expert Choice و بازدیدهای صحرایی به صورت نقشه های معیار طبقه بندی شد. در نهایت با توجه به وزن بدست آمده نقشه پهنه-بندی توسعه کارست در منطقه تمتمان بدست آمد. نتایج بدست آمده در این منطقه نشان داد که از کل مساحت منطقه، 68/6 درصد در طبقه خیلی کم توسعه یافته، 64/15 درصد در طبقه کمتر توسعه یافته، 50/42 درصد در طبقه توسعه یافته نرمال و 18/35 درصد در طبقه توسعه یافته قرار گرفته است. نتایج نشانگر آن است که در منطقه تمتمان، فاکتور سنگ-شناسی و تکتونیک منطقه بیشترین وزن و مهم ترین فاکتور کنترل کننده ی پتانسیل توسعه کارست و فاکتور کاربری اراضی کمترین تأثیر در کارست زایی را بر عهده دارد.
شناسایی و اولویت بندی شاخص های استعدادیابی در فوتبال نابینایان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات طب ورزشی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
65 - 90
حوزه های تخصصی:
استعدادیابی به کسب و تکرار موفقیت در بازی های پارالمپیک کمک و مسیر شرکت افراد با معلولیت در ورزش را هموارتر می کند. بنابراین هدف این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی شاخص های استعدادیابی در فوتبال نابینایان بود. روش: در یک مطالعه دلفی (3 دور) به جمع آوری نظر گروه متخصصان، شامل استعدادیابان و مربیان فوتبال نابینایان، فوتبالیست های نابینا (B1) و اساتید، متخصصان و پژوهشگران در زمینه ورزش نابینایان، در مورد شاخص های مهم برای استعدادیابی در فوتبال نابینایان پرداخته شد. سپس درجه اهمیت شاخص های مورد توافق با روش تحلیل سلسله مراتبی مشخص شد. در این مرحله، گروه متخصصان شامل 7 نفر از استعدادیابان و مربیان فوتبال نابینایان بودند. برای تحلیل داده ها در این مرحله از نرم افزار اکسپرت چویس، نسخه 11، استفاده شد. نتایج: فهرست نهایی شاخص های مهم برای استعدادیابی در فوتبال نابینایان شامل 36 شاخص بود که در 6 گروه دسته بندی شدند. مهارت های تاکتیکی با وزن (254/0) به عنوان مهم ترین معیار استعدادیابی در فوتبال نابینایان انتخاب شد. مهارت های تکنیکی (207/0)، شاخص های فیزیولوژیکی/ آمادگی جسمانی (189/0)، شاخص های آنتروپومتریکی (170/0)، شاخص های روانشناسی اجتماعی (117/0) و عوامل مرتبط با معلولیت بینایی (063/0) به ترتیب در اولویت های بعدی قرار گرفتند. نتیجه گیری: فرآیند استعدادیابی در فوتبال نابینایان، یک فرآیند چندوجهی است و فوتبالیست های نابینا باید در همه شاخص های تعیین شده از سطح مناسبی برخوردار باشند تا بتوانند در این رشته پارالمپیکی به موفقیت دست یابند.