نواوراسیاگرایی و سیاست خارجی روسیه نسبت به ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر جمهوری اسلامی ایران در گفتمان سیاست خارجی روسیه جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. بخشی از این اهمیت را می توان به سبب نفوذ گفتمان نظریه چهارم سیاست که به رویکرد غالب این کشور تبدیل شده است دانست که در سه دهه اخیر تأثیر قابل ملاحظه ای بر سیاست های کرملین داشته است. پایه گذار این نظریه، الکساندر دوگین فیلسوف روس است که نام نواوراسیاگرایی را بر آن نهاده است. طرفداران این گفتمان بر این باورند که باید مسکو با نگاه جدید در سیاست خارجی خویش، بخشی از راهبرد خود را از غرب به شرق پیش ببرد و متحدان جدیدی را در شرق از جمله ایران جست وجو کند. دو کشور ایران و روسیه همدیگر را «متحد راهبردی» توصیف کرده اند. این سخن بارها از زبان برخی نخبگان در هر دو کشور به ویژه از سوی شخص پوتین و نیز رهبر انقلاب اسلامی ایران مطرح شده است. از این رو، پرسش اصلی نوشتار این است که با توجه به محوریت نواوراسیاگرایی در دو دهه اخیر در سیاست خارجی روسیه، جمهوری اسلامی ایران در آن چه جایگاهی دارد؟ برای پاسخ به این پرسش این فرضیه مطرح می شود: دو کشور با نگاه واقع بینانه در شرایط به وجود آمده (گذر بر یک جانبه گرایی) به جایگاه یکدیگر می نگرند و در چارچوب نظریه اوراسیاگرایی جدید ایران شرایط ویژه ای یافته است. بنابراین یافته های نوشتار حاکی از این است که نواوراسیاگرایی در سیاست خارجی روسیه نقش آشکاری ایفا می کند و به دنبال آن، ایران نیز در این رویکرد جایگاه ویژه ای دارد.