مطالب مرتبط با کلیدواژه

رویکرد یادگیری تلفیقی


۱.

طراحی و اعتبار یابی مدل یادگیری تلفیقی با تاکید بر فنّاوری های دیجیتال برای دانش آموزان با نیازهای آموزشی ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل یادگیری رویکرد یادگیری تلفیقی فنّاوری های دیجیتال فناوری آموزشی آموزش ویژه استراتژی های نوآورانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۰ تعداد دانلود : ۶۲۰
هدف از این مطالعه طراحی و اعتباریابی یک مدل یادگیری مبتنی بر رویکرد یادگیری تلفیقی با تاکید بر فنّاوری های دیجیتال برای دانش آموزان با نیازهای آموزشی ویژه بود. در این پژوهش از روش ترکیبی از نوع اکتشافی استفاده شد. برای به دست آوردن اجزای مدل، تحلیل محتوای استقرایی انجام شد و برای اعتباریابی درونی مدل، از روش توصیفی نظرسنجی استفاده شد. جامعه آماری برای طراحی مدل یادگیری شامل تمام مقالات، کتاب ها، گزارش ها و پایان نامه های مرتبط در زمینه رویکرد یادگیری تلفیقی برای دانش آموزان با نیازهای آموزشی ویژه از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۸ بود. نمونه آماری برای تعیین اجزاء مدل، ۲۳ مقاله ، ۷ پایان نامه و ۸کتاب و گزارش بود که به طور هدفمند انتخاب و تحلیل شدند . جامعه آماری برای اعتبارسنجی مدل  شامل استادان دانشگاه در رشته های فنّاوری آموزشی، روانشناسی و آموزش ویژه بود. ۲۶ استاد دانشگاه به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته ۲۵ سوالی بود که ۲۳ گویه آن طبق مقیاس لیکرت ۷ امتیازی طراحی و تدوین شد و ۲ گویه آن بر اساس سوال باز پاسخ بود. روایی محتوایی پرسش نامه توسط متخصصان مورد تایید قرار گرفت و اعتبار آن با آلفای کرونباخ ۹۴/۰بود. با توجه به تجزیه و تحلیل محتوای استقرایی، شش مولفه اصلی بدست آمد. همچنین ۴۹ زیر مولفه برای اجزای اصلی استخراج شد. پس از تجزیه و تحلیل محتوا و استخراج کدها، اجزاء و زیرمولفه ها در قالب مدل یادگیری طراحی شد. ابتدا یک مدل مفهومی طراحی شد و سپس مدل روندی طراحی و توسعه داده شد. یافته های اعتبار درونی از نظر متخصصان نشان داد که مدل های مفهومی و روندی اعتبار درونی بالایی دارند. بنابراین پیشنهاد می شود از این مدل ها به عنوان استراتژی های نوآورانه برای دانش آموزان با نیازهای آموزشی ویژه استفاده شود.
۲.

اثربخشی آموزش مبتنی بر «مدل به کارگیری فناوری در برنامه فلسفه برای کودکان» بر تفکر انتقادی دانش آموزان بااستعداد دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل آموزشی فلسفه برای کودکان رویکرد یادگیری تلفیقی تفکر انتقادی دانش آموزان بااستعداد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۲۵۱
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر «مدل به کارگیری فناوری در برنامه فلسفه برای کودکان» بر تفکر انتقادی دانش آموزان پسر بااستعداد دوره دوم ابتدایی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر بااستعداد دوره دوم ابتدایی بود که در سال تحصیلی 1400-1399 دریکی از مدارس دولتی تهران مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 40 نفر از دانش آموزان بااستعداد شناسایی و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) جای گماری شدند. نمونه آماری پژوهش، پرسشنامه تفکر انتقادی واتسون - گلیرز که ابزار این پژوهش بود را پیش از آموزش و پس از آموزش تکمیل کردند.آموزش موردنظر بر اساس مدل آموزشی به کارگیری فناوری در برنامه فلسفه برای کودکان طراحی و طی 10 جلسه برای گروه آزمایش اجرا گردید و گروه کنترل به شیوه معمول آموزش دیدند. در بخش آنلاین از پلتفرم گراسپ و در بخش آفلاین از چندرسانه ای ها و پویانمایی های آموزشی استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری در دو سطح توصیفی میانگین و انحراف معیار و استنباطی کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و کنترل در مؤلفه های متغیر تفکر انتقادی وجود دارد (05/0P<). نتایج این پژوهش در راستای سایر پژوهش های انجام شده، بیانگر نقش مثبت استفاده از ظرفیت فناوری ها در برنامه فلسفه برای کودکان و بهبود تفکر انتقادی دانش آموزان بااستعداد بود. بر مبنای یافته های پژوهش می توان پیشنهاد داد از این مدل به عنوان راهکاری اجرایی برای یکی از اهداف کلان در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش " بهره مندی هوشمندانه از فناوری های نوین در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی مبتنی بر نظام معیار اسلامی" استفاده شود.
۳.

اثربخشی برنامه فلسفه برای کودکان مبتنی بر رویکرد یادگیری تلفیقی بر تفکر انتقادی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه برای کودکان رویکرد یادگیری تلفیقی تفکر انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۴۳
رویکرد یادگیری تلفیقی اشاره به ترکیب روش های تدریس معمول سنتی در قالب چهره به چهره با تجهیزات مبتنی بر کاربرد فناوری دارد.هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه فلسفه برای کودکان مبتنی بر رویکرد یادگیری تلفیقی بر تفکر انتقادی دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی بود. روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی بود که در سال تحصیلی 1401-1400 در یکی از مدارس دولتی شهر تهران مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای منطقه 14 انتخاب سپس مدرسه ابتدایی دخترانه ابوذرغفاری انتخاب شد و از جامعه آماری 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (2 نفر) جایگماری شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه تفکر انتقادی واتسون و گلاسر (1994) بود. گروه آزمایش طی 11 جلسه مورد مداخله آموزشی قرار گرفت و گروه کنترل این مداخله را دریافت نکرد. در بخش آنلاین از پلتفرم مودل و در بخش آفلاین از چندرسانه ای ها و پویانمایی های آموزشی استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری در دو سطح توصیفی (شاخص های مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (تحلیل کوواریانس) استفاده شد. یافته ها حاکی از آن بود که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، بین گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای تفکر انتقادی تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0P<). یافته ها نشان داد اجرای برنامه فلسفه برای کودکان مبتنی بر رویکرد یادگیری تلفیقی بیشترین تأثیر را بر مؤلفه شناسایی مفروضات سپس مؤلفه استنتاج و پس ازآن مؤلفه ارزشیابی دلایل و مؤلفه استنباط و کمترین تأثیر را بر مؤلفه تعبیرو تفسیر داشته است.اجرای برنامه فلسفه برای کودکان مبتنی بر رویکرد یادگیری تلفیقی، می تواند به عنوان ابزار مداخله ای مناسب جهت بهبود مؤلفه های تفکر انتقادی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی مورد استفاده قرار گیرد.