مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
بی موبایل هراسی
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۴
1 - 34
حوزه های تخصصی:
پژوهشی که پیش رو دارید تلاشی بود در حد بضاعت علمی یک دانشجوی علوم ارتباطات و در راستای پاسخ به مؤلفه های تأثیرگذار بر استفاده هدفمند از تلفن همراه. کلیه ساکنین شهر تهران جامعه آماری این پژوهش بودند که با در نظر گرفتن آیتم های خاص، حجم نمونه آماری 250 نفر در نظر گرفته شد. مهمترین یافته های این پژوهش که بر اساس روش پیمایش صورت گرفت، حاکی از آن بود که با افزایش ساعات میزان استفاده روزانه از تلفن همراه، روابط اجتماعی متعارف و نامتعارف هردو اندکی افزایش می یابند، اعتماد رسانه تغییر محسوسی نداشته اما میزان پایبندی به دین به مرور دچار کاهش شده، دسترسی مذهبی نیز در استفاده های بالاتر از 10 ساعت کاهش می یابد و مصرف رسانه ابتدا یک روند نزولی سپس روند صعودی می یابد، همچنین بعد ارتباطی نیز تا استفاده های پنج تا ده ساعته افزایش و در استفاده های بالاتر از ده ساعت کاهش می یابد. در این پژوهش پنج فرضیه اصلی که منتج شده از چارچوب نظری(مصرف ارتباط جمعی در مدل وینداهال) بود مطرح شد که نتایج تحلیل آماری داده نشان از تأیید ارتباط و همبستگی میان متغیر های دخیل در استفاده و رضایتمندی از تلفن همراه داشت. این پژوهش در انتها حاوی پیشنهادهای کاربردی است که می تواند در ارائه یک مدل در خصوص استفاده بهینه از تلفن همراه مفید واقع گردد.
رابطه بین احساس تنهایی و علائم افسردگی با نوموفوبیا (بی موبایل هراسی) در دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین احساس تنهایی و علائم افسردگی با نوموفوبیا (بی موبایل هراسی) در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان کاربر گوشی هوشمند در دانشگاه آزاد اسلامی رامسر در سال تحصیلی 1398 بود. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران و با توجه به معیارهای مورد نظر با استفاده از نمونه گیری در دسترس به تعداد 191 دانشجو (97 دختر و 94 پسر) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های نوموفوبیا ییلدریم و کوریا (2015(، احساس تنهایی راسل و همکاران (1980) و علائم افسردگی بک (1961) جمع آوری و از طریق آمار توصیفی و استنباطی (آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون) تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین احساس تنهایی و علائم افسردگی با نوموفوبیا (بی مویایل هراسی) رابطه معنادار وجود دارد (001/0p<). هم چنین نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از آن است که سهم هر یک از متغیرهای احساس تنهایی (544/0) و علائم افسردگی (292/0)، به ترتیب بیش ترین سهم در پیش بینی نوموفوبیا دانشجویان داشتند.
تحلیل نگرش صاحب نظران علوم ارتباطات اجتماعی درباره عوامل مؤثر بر بی موبایل هراسی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم زمستان ۱۴۰۰شماره ۵۶
103 - 134
حوزه های تخصصی:
پژوهش کیفی کمّی (آمیخته) پیش رو به منظور تحلیل نگرش صاحب نظران علوم ارتباطات اجتماعی درباره عوامل مؤثر بر بی موبایل هراسی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد. ابتدا، با رویکرد کیفی و روش تحلیل داده بنیان، ویژگی ها و مؤلفه ها را استخراج کردیم. بر این اساس، با 22 نفر از استادان و نخبگان دارای سابقه تدریس و پژوهش در حوزه رسانه، علوم ارتباطات اجتماعی و جامعه شناسی ارتباطات مصاحبه عمیق انجام شد. تحلیل داده بنیان داده های بخش کیفی به استخراج 72 مفهوم، 6 مقوله اصلی و 19 مقوله فرعی منجر شد که بیشترین تأکید بر چهار مؤلفه اصلی (عوامل فردی و خانوادگی؛ عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی؛ عوامل مداخله گر و نقش رسانه ها) در بروز پدیده بی موبایل هراسی بود. در مرحله دوم، برای سنجش یافته های بخش کیفی (چهار عامل بروز پدیده بی موبایل هراسی)، از رویکرد کمّی و روش پیمایش استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کمّی پرسش نامه استاندارد، محقق ساخته و موردتأیید خبرگان با 40 سؤال بود که پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد. واحد تحلیل در بخش کمّی دانشجویان هستند. پس از آزمون فرضیات، وجود رابطه میان عوامل عدم خودآگاهی و اضطراب، عدم اعتماد به نفس، خودنمایی، سواد رسانه ای، وابستگی به تلفن همراه هوشمند و فضای مجازی، کتاب خوانی، مهارت و خودکنترلی با بروز پدیده بی موبایل هراسی تأیید شد.
تأثیر آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان بر پرخاشگری سایبری و بی موبایل هراسی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات موجود دلالت بر آن دارد که بی موبایل هراسی و عادت های مرضی توأم با آن، پیامدهای جسمی و روانی منفی و نامطلوبی را برای فرد به وجود می آورد؛ لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان بر پرخاشگری سایبری و بی موبایل هراسی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانشجویان مقطع کارشناسی و بالاتر دانشگاه گرگان در سال تحصیلی 1401-1400، تشکیل دادند. از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری دردسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج به مطالعه، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، در 10 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته 2 جلسه) به صورت گروهی برنامه آموزشی راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان را دریافت کردند؛ گروه کنترل به مدت 2ماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پرخاشگری سایبری (آلوارز گارسیا و همکاران، 2016) و نوموفوبیا (یلدریم و کوریاریا، 2015)، استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره، استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری در بین میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و کنترل در متغیر پرخاشگری سایبری و مؤلفه های آن (شامل جعل هویت، دیداری – جنسی و پرخاشگری کلامی) و متغیر بی موبایل هراسی و مؤلفه های آن (شامل از دست دادن راحتی و آسایش، عدم توانایی برقراری ارتباط و از دست دادن ارتباط)، وجود داشت (001/0>P)؛ اما در مؤلفه عدم دسترسی به اطلاعات، تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج این پژوهش، می توان آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان را به عنوان یک مداخله کارآمد در جهت کاهش پرخاشگری سایبری و بی موبایل هراسی دانشجویان، پیشنهاد داد.
بررسی رابطه مؤلفه های فرهنگی با بروز پدیده بی موبایل هراسی در میان دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۹
95 - 111
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: در این مقاله قصد داریم تا مؤلفه های فرهنگی موثر بر بروز پدیده بی موبایل هراسی در میان دانشجویان را به طور اختصاصی بررسی نماییم. روش پژوهش: کاربردی و نوع داده ها تلفیقی (کمی و کیفی) نحوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی- همبستگی، روش نمونه گیری تصادفی ساده و ابزار گردآوری داده ها مطالعات کتابخآن های و روش میدانی شامل یک پرسشنامه محقق ساخته بوده است بدین منظور از رویکرد کمی و روش پیمایش استفاده کردیم. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کمی، پرسشنامه استاندارد، محقق ساخته و مورد تایید خبرگان شامل 40 سوال است که در نمونه ای متشکل از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی قرار گرفت پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تایید شد. یافته ها: یافته ها از برازش خوب الگوی ساختاری با داده های جامعه آماری برخوردار بود و الگوی مذکور تبیین مناسبی در جامعه آماری داشت.نتیجه گیری: از 5 بعد مورد بررسی تنها وجود ارتباط معنادار میان فرهنگ کتابخوانی و بروز بی موبایل هراسی مشاهده گردید و در دیگر عوامل این رابطه مشاهده نشد.
ارائه مدل ساختاری نوموفوبیا (بی موبایل هراسی) بر اساس متغیرهای فراتشخیصی (اجتناب تجربه ای و کژتنظیمی هیجانی) با نقش میانجی افسردگی در نوجوانان شهر تهران
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
496 - 511
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارائه مدل ساختاری نوموفوبیا (بی موبایل هراسی) بر اساس متغیرهای فراتشخیصی (اجتناب تجربه ای و کژتنظیمی هیجانی) با نقش میانجی افسردگی در نوجوانان شهر تهران بود. مطالعه حاضر از نوع مطالعات همبستگی- به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل دانش آموزان دوره متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. حجم نمونه بر اساس مدل کلاین (2016) و با روش نمونه گیری در دسترس 300 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل پرسشنامه نوموفوبیا (NMP-Q) یلدریم و کوریا (2015)، پرسشنامه پذیرش و عمل- نسخه دوم (AAQ-II) بوند و همکاران (2011)، مقیاس کژتنظیمی هیجانی (DERS) گراتز و رومر (2004) و سیاهه تجدیدنظر شده افسردگی (BDI-II) بک و همکاران (1996) بود. تحلیل آماری داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که اثرات مستقیم اجتناب تجربه ای و کژتنظیمی هیجانی و افسردگی بر نوموفوبیا (بی موبایل هراسی) معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد که افسردگی در رابطه بین اجتناب تجربه ای و کژتنظیمی هیجانی با نوموفوبیا (بی موبایل هراسی) نقش میانجی و معنادار دارد. همچنین مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (0/038=RMSEA و 0/05>P-value) و 96 درصد نوموفوبیا (بی موبایل هراسی) به وسیله اجتناب تجربه ای و کژتنظیمی هیجانی با نقش میانجی افسردگی تبیین می شود. بنابراین نوموفوبیا (بی موبایل هراسی) اجتماعی دانش آموزان متأثر از اجتناب تجربه ای و کژتنظیمی هیجانی و افسردگی است. از این یافته می توان برای طراحی مداخله و رویکرد جامع کاهش نوموفوبیا (بی موبایل هراسی) در جامعه دانش آموزان استفاده کرد.