مطالب مرتبط با کلیدواژه

گورکانیان هند


۲۱.

جشن ها و کارکردهای آیینی آن در دوره گورکانیان هند (963-1118)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیین جشن انسان شناسی فرهنگی گورکانیان هند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۹۱
جشن به عنوان آیین (Ritual) در دوره اوج حکومت گورکانیان هند، از زمان اکبرشاه تا دوره اورنگ زیب به شدت مورد توجه بود. تشریفات همراه با موسیقی و طرب، شور و نشاط زیادی به جشن ها بخشید تا جایی که آوازه این جشن های باشکوه، مرزهای امپراطوری گورکانی را درنوردید و ناظران خارجی را نیز به آگره کشاند. تلاش پادشاهان گورکانی برای برپایی این جشن هایِ مفصل و پرهزینه، تعدد و تنوع جشن ها و اهتمام به جشن های غیردینی و جشن های خاص بومیان، این سؤال را به ذهن متبادر می کند که کارکرد این جشن ها اعم از غیردینی و دینی چه بوده و چه چیز پادشاهان گورکانی را به برپایی این جشن ها سوق داده است؟ در این پژوهش سعی شده است با توجه به کارکرد آیین در انسان شناسی فرهنگی و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و براساس منابع کتابخانه ای و نگاره های موجود در موزه ها این موضوع مورد بررسی و واکاوی قرارگیرد. بررسی ها نشان می دهد که جشن های این دوره به عنوان آیین، غیر از جنبه تفریح و سرگرمی، نقش مهمی در هویت بخشی و انسجام اجتماعی حول قدرت حاکم داشت و نماد قدرت و شوکت و ثروت تلقی می شد و به مشروعیت پادشاهان گورکانی کمک می کرد.
۲۲.

مطالعه تطبیقی عناصر فرمی قالی طرح هزارگل گورکانیان هند و ناظم قشقایی فارس در راستای روابط میان فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطالعه تطبیقی قالی گورکانیان هند قشقایی هزارگل ناظم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۶۳
هنر فرش، از عرصه های ظهور روابط میان فرهنگی در دوره صفوی و گورکانیان هند بوده است که طرح های هزارگل و ناظم، این روابط عمیق را به خوبی نشان می دهند. هدف پژوهش حاضر، شناخت و دستیابی به ویژگی های سبکی طرح هزارگل و ناظم در دو نمونه منتخب قالی های گورکانی و صفوی است که این مهم با شناسایی تفاوت ها و اشتراکات در عناصر فرمی (طرح، نقش، رنگ و ترکیب بندی) دو نمونه مربوط به دو پیکره مطالعاتی صورت پذیرفته است. در راستای این هدف، این پرسش اصلی مطرح می شود که تأثیر روابط میان فرهنگی در ساحت دو طرح ناظم ایران و هزارگل هند چگونه به بیانی مشترک در زمینه تمهیدات فرمی انجامیده است. دو نمونه انتخابی این پژوهش به روش هدفمند نمونه شاخص، انتخاب و به روش کیفی، تحلیل شده اند و داده های گردآوری شده اسنادی این پژوهش به روش تطبیقی-تحلیلی از نوع مجزاسازی بررسی شده اند. نتایج نشان می دهد که گونه های مختلف روابط میان فرهنگی در شکل گیری تشابهات فرمی فرش های دو منطقه، تأثیرات قابل توجهی داشته است و درضمن ویژگی های سبکی خاص هر منطقه وجه تمایز و تفاوت نقوش و طرح های قالی های مورد مطالعه است. به کارگیری نقوش مشابه، استفاده از رنگ های روناسی در متن و سرمه ای در زمینه حاشیه، از وجوه بارز اشتراکات هستند. باوجود وجوه اشتراک، افتراقات چشمگیری نیز مانند ظرافت نقوش، تنوع رنگی و خطوط دورگیری دیده می شود؛ درنتیجه ویژگی های سبکی متفاوت، دو فرهنگ فرش بافی متفاوت را به وجود آورده است.