مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۲۱.
۴۲۲.
۴۲۳.
۴۲۴.
۴۲۵.
۴۲۶.
۴۲۷.
فضای شهری
حوزههای تخصصی:
فرایندهای ناشی از قطبی شدن اجتماعی فضاهای عمومی شهری، به طور فزاینده تحت تأثیر نابرابری های سیستماتیک، سیاست های محدودکنندیه شهری و توسعه های کنترل نشده از طریق مکانیزم های مختلفی، چون معماری خصمانه، فضای شهری نابرابر، سلطیه تکنولوژی و تقلیل گرایی، بر چشم انداز فضاهای عمومی شهری سایه گسترانیده و احساس بیگانگی فضایی را تعمیق بخشیده است. میراث چنین تاکتیک هایی چیزی جز تقلیل عرصیه عمومی، نقصان معنا و افت روح اجتماعی در فضاهای شهری نیست، که چرخیه بیگانگی را ادامه می دهد. در تبارشناسی و فهم چنین وضعیتی، آنچه حائز اهمیت است، اینست که سیر تکوینی و تبارشناختی جریان های فکری و ساختاری مولد بیگانگی فضایی که به تدریج به فروپاشی سرمایه های اجتماعی و افول کارکردهای کنش گرایانیه فضاهای عمومی منجر شده اند، واکاوی و بازشناسی گفتمانی شوند. بنابراین نمی توان به عوامل روزافزون چالش برانگیز نابرابر فضایی که به فرآیند پیش روندیه طرد از فضاهای شهری منجر می شود، توجهی نکرد. ازاین رو، در این پژوهش، با بهره گیری از مرور نظام مند مفاهیم و استفاده از چک لیست استاندارد پریزما و ابزارهای تحلیل علم سنجی، همچون ووس ویوور، به واکاوی ابعاد نظری و روندهای پژوهشی بیگانگی فضایی پرداخته شده است. تحلیل ها با جست وجو در پایگاه های دادیه معتبر اسکوپس، وب آو ساینس و گوگل اسکولار در بازه زمانی 1867 تا 2025 انجام گرفته است. مرور نظام مند مفاهیم، تعاملات پیچیده میان ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فضایی را به عنوان سازوکارهای کلیدی در تولید و بازتولید این پدیده شناسایی کرده و نشان می دهد که بیگانگی فضایی نتیجیه نابرابری های ساختاری و تغییرات کلان اقتصادی‑اجتماعی است که به شکل گیری گسست های فضایی منجر می شود. به موازات آن، تحلیل علم سنجی، با شناسایی شبکه های هم تألیفی، جریان های فکری مسلط و الگوهای انتشاری دانش در این حوزه نشان می دهد که بیگانگی فضایی نه تنها در تقویت نابرابری های اجتماعی و فضایی نقش آفرین است، بلکه از رهگذر سازوکارهای قدرت و کنترل، به انضباط فضایی، بحران های هویتی و افت کیفیت زیست پذیری شهری منجر می شود.
نظرسنجی از جامعه معلولین در مناسب سازی فضای ورودی ادارات (مطالعه موردی: شهر رود زرد ماشین)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
اندیشه های نو در علوم جغرافیایی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۹
81 - 100
حوزههای تخصصی:
معلولان مانند سایر افراد حق دارند که به راحتی در فضاهای شهری به ویژه ادارات، بیمارستان هاو پیاده رو ها تردد کنند و در این رابطه با مشکل و مانعی مواجه نباشند. رعایت نکردن قوانین مناسب سازی و رفع موانع معماری در سطح شهر مشکلات عدیده ای برای افراد معلول، جانباز، افراد کم توان، سالمندان و...ایجادکرده است. این پژوهش با هدف سنجش نظر معلولین از مناسب سازی فضای ورودی ادارات در شهر رود زرد ماشین انجام شد. روش تحقیق بنا به ماهیت موضوع و اهدافی که برای آن پیش بینی شده، از نوع توصیفی تحلیلی و در زمره تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری معلولین و جانبازان شهر رودزرد ماشین به تعداد 100 نفر بصورت تصادفی انتخاب شده است. به منظور تحلیل داده ها، از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. عملیات استنباطی با استفاده از نرم افزارهای Excel و SPSS انجام گرفته است که برای تحلیل آنها از آزمون T و تحلیل فازی تاپسیس استفاده شده است.یافته های پژوهش نشان می دهد براساس نتایج آزمون T میانگین کلی بدست آمده(70/4) که بزرگتراز میانگین (3)است. همچنین براساس تحلیل فازی تاپسیس شاخص ایجاد سطوح شیبدار(رمپ)در ورودی های مراکز عمومی با وزن نسبی(756/0)،شاخص همسطح بودن ورودی ساختمان با پیاده رو با وزن نسبی(747/0) و شاخص استفاده ازکفپوش غیرلغزنده در کف سرویس های بهداشتی با وزن(635/0) در رتبه های اول تا سوم قرار گرفتند.
تبیین مدل ساختاری نقش فضای شهری در مشارکت پذیر نمودن شهروندان در شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱
217 - 192
حوزههای تخصصی:
یکی از پیش نیازهای اساسی برای جلب مشارکت شهروندان، وجود فضاهای متناسب شهری می باشد که از ابعاد مختلف بتواند نیازهای شهروندان را برطرف کرده و میزان تعاملات آنها را نیز بهبود بخشد، این امر در شهرکرد با توجه به محدودیت توسعه افقی شهر و نیز به هم ریختگی کالبد شهری از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تبیین مدل ساختاری نقش فضای شهری در مشارکت پذیر نمودن شهروندان در شهرکرد بوده و از لحاظ هدف (نوع استفاده) یک تحقیق کاربردی است. روش مورد استفاده در این تحقیق یک روش توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری مورد پژوهش در این تحقیق شامل ساکنان شهر شهرکرد با تعداد (190441) در نظر گرفته شده اند. تعداد نمونه برابر 383 نفر بر اساس فرمول کوکران و به شیوه تصادفی در دسترس تعیین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه 38 سؤالی می باشد داده های گردآوری شده بر اساس تحلیل مسیر معادلات ساختاری با نرم افزار AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که به طور کلی فضای شهری بر میزان مشارکت پذیری شهروندان در شهرکرد تأثثر مثبت و معناداری داشته است به گونه ای که فضای شهری بر مشارکت پذیری با ضریب تأثیر 17/0، اثرگذار بوده است و رابطه بین ساختار کالبدی فضاهای عمومی بر مشارکت پذیری با ضریب تأثیر 45/0 بیشترین تأثیر و ساختار شبکه ارتباطی بر مشارکت پذیری با ضریب تأثیر 19/0 کمترین میزان می باشد.
شناسایی مؤلفه های سرزندگی در پیاده راه های فضاهای شهری (مورد پژوهی: پیاده راه فردوسی شهر سنندج)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فضاهای عمومی مهم ترین بخش از ساختار شهرها هستند و نقش مهمی در سلامت و کیفیت زندگی شهروندان دارند. در این میان، پیاده راه های شهری از مهم ترین عرصه های عمومی یک شهر شناخته می شوند و تأثیر بسزایی در بهبود شاخص های سرزندگی شهری، میان شهروندان در یک فضا و حتی در کل شهر دارند. سرزندگی و پویایی عنصری مهم در ارزیابی کیفی فضاهای عمومی است. سرزندگی خود بازتاب فعالیت هایی است که در فضا صورت می پذیرد و پیاده مدار ساختن شهرها طریقی است بر تسهیل و ترغیب فعالیت هایی که می توانند به ارتقاء سرزندگی در شهرها کمک کنند. در این راستا هدف پژوهش حاصر پاسخگویی به سؤالات زیر اساس کار هست. 1- عوامل مؤثر در سرزندگی پیاده راه فردوسی کدام است؟ 2- ترتیب اولویت شهروندان از عوامل سرزندگی این پیاده راه چگونه است؟ 3- وضعیت سرزندگی این پیاده راه فردوسی از نظر شهروندان چگونه است؟ روش بررسی: پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر سرزندگی پیاده راه فردوسی در شهر سنندج انجام شد. این پژوهش توصیفی – تحلیلی است. متغیرهای سرزندگی پیاده راه شناسایی و از بررسی متون، مطالعات مرتبط در قالب پرسشنامه به صورت مقیاس لیکرت (پنج گزینه ای) طراحی و توسط 100 نفر از کاربران پیاده راه فردوسی شهر سنندج تکمیل گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار Spss تحلیل گردید. جامعه آماری این پژوهش شامل ساکنین شهر سنندج بوده که در بازه زمانی شهریورماه لغایت مهرماه سال 1403 در پیادهراه فردوسی رفت و آمد داشتهاند. بهعلت متمرکز نبودن جامعه آماری مذکور در یک مکان مشخص از نمونه گیری در دسترس استفاده و حجم نمونه تعداد 100 نفر از عابرین مذکور بوده که انتخاب شد. یافتهها: مؤلفه های مؤثر فضای سرزندگی پیاده راه ها در قالب 12 مؤلفه معرفی شدند که بارهای عاملی و ضریب آلفای کرونباخ عوامل سرزندگی پیاده راه فردوسی بیشترین بار عاملی برابر با 81/0 مربوط به مولفه برگزاری مراسمات اجتماعی طی سال و کمترین بار عاملی برابر با 59/0 مربوط به مولفه فعالیت های شبانگاهی می باشد. بحث و نتیجهگیری: 12 مؤلفه در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند که باید به طور قابل توجهی در طراحی بهینه پیاده راه ها در اولویت قرار گیرند تا منجر به افزایش سرزندگی شوند. در بررسی های انجام شده، عوامل مؤثر در سرزندگی پیاده راه فردوسی به ترتیب عامل «دسترسی- مکانی» با ضریب همبستگی 94/0 ، «عملکردی- محیطی» با ضریب همبستگی 92/ 0، «اجتماعی- فرهنگی» با ضریب همبستگی 88/ 0 بیشترین تأثیر را در سرزندگی پیاده راه دارند. در بررسی میزان رضایت شهروندان از عوامل سرزندگی پیاده راه بیشترین میزان رضایت از عامل «دسترسی- مکانی» با میانگین 85/3 بوده و کمترین میزان رضایت از عامل «اجتماعی- فرهنگی» با میانگین 61/3 می باشد. میانگین رضایت از سرزندگی پیاده راه فردوسی برابر با 70/3 میباشد که در حد متوسط می باشد.
ارزیابی تأثیر همه گیری کووید-19 بر تفاوت رفتاری شهروندان در دوره پسا کرونا (مطالعه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
195 - 212
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فضای شهری باز تولیدی از فرآیندهای اجتماعی و اقتصادی است، بنابراین شیوع کووید-19 بر رفتار شهروندان تاثیر می گذارد. هدف: هدف مقاله حاضر، بررسی تأثیر همه گیری بیماری کووید-19 بر رفتار شهروندان در گروه های سنی و جنسیتی مختلف است که در فضاهای شهری پس از اتمام این بیماری حضور می یابند و نظریه مشهور یان گل در دسته بندی فعالیت ها ملاک ارزیابی می باشد. روش شناسی: از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع توصیفی-تحلیلی است. برای این منظور پس از بررسی اسناد و منابع مختلف، با تنظیم یک پرسشنامه، میزان اثرگذاری همه گیری در جامعه هدف مورد ارزیابی قرار می گیرد. پرسشنامه در قالب طیف لیکرت می باشد و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS25 و با استفاده از آزمون T.Student انجام شده است. روش نمونه گیری به روش تصادفی ساده بود. در این پژوهش، روایی سوالات پرسشنامه به روش نسبت روایی محتوایی و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت. قلمرو جغرافیایی: شهر قزوین بنا به شرایط تاریخی و جغرافیایی دارای انواع مختلفی از فضاهای شهری و عمومی است. ابتدا انواع فضاهای شهری و عمومی موجود در این شهر، در هفت دسته طبقه بندی و سپس در نظرسنجی از شهروندان مورد ارزیابی قرار گرفته اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، پس از پایان این همه گیری الگوهای رفتاری شهروندان بسته به رده سنی و جنسیتی که دارند، دارای تفاوت هایی خواهد بود. سالمندان کمترین تمایل را برای حضور در فضاهای شهری در دوره پسا کرونا دارند، ازسوی دیگر تمایل شهروندان همچون گذشته به فضاهای شهری در بافت تاریخی شهر نمی باشد. البته بانوان تمایل بیشتری نسبت به مردان برای استفاده از انواع فضاهای شهری دارند. نتیجه گیری: با وجود الزام شهروندان به انجام بخش زیادی از فعالیت ها از طریق فضای مجازی در زمان قرنطینه، اما با پایان یافتن محدودیت ها، بررسی ها نشان داد فضای مجازی تنها می تواند بستر مناسبی برای انجام فعالیت های ضروری باشد و در مورد سایر فعالیت های انتخابی یا اجتماعی، تمایل غالب جامعه، حتی نسل نوجوان و جوان بر حضور فیزیکی در فضاهای شهری است.
رابطه الگوهای فعالیتی در فضاهای شهری مجاور مساجد تاریخی با حس معنویت مبتنی بر نحو فضا، مورد مطالعه: میدان نقش جهان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شهرهای امروز رابطه میان مساجد و فضاهای شهری اطراف گسسته شده است. احیای نقش تعاملی مساجد و فضاهای شهری نیازمند مطالعه اجزای مختلف این رابطه است. در این میان، نقش فضاهای مفصلی، از جمله جلوخان، موضوعی است که کمتر بدان پرداخته شده است. هدف این مقاله، شناخت رابطه ساختار فضایی، الگوهای رفتاری شهروندان و رابطه آن با حس معنویت در ارتباط میان مسجد و فضای شهری در نظام معماری سنتی ایران است. ازاین رو، فضای مجاور مساجد میدان نقش جهان به عنوان نمونه عالی شهرسازی ایرانی-اسلامی برای مطالعه این موضوع برگزیده شده است. این پژوهش، کاربردی و از حیث روش تلفیقی محسوب می شود. داده های الگوهای رفتاری توسط مشاهده غیرمستقیم، داده های حس معنویت به وسیله پرسش نامه محقق ساخت و پیکره بندی فضایی نیز با روش نحو فضا گردآوری شده است. رابطه متغیرهای پژوهش از طریق آزمون همبستگی پیرسون تحلیل شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که در میدان نقش جهان اصفهان، فضای شهری مجاور مساجد نقش قابل توجهی در ایجاد حس معنویت در شهروندان دارد و جلوخان مساجد مورد مطالعه (مسجد امام و مسجد شیخ لطف الله) از این نظر دارای کیفیت بالایی هستند. در میان عوامل تأثیرگذار بر حس معنویت، عوامل روانی نسبت به عوامل کالبدی دارای تأثیر بیشتری هستند. در میدان نقش جهان اصفهان، میان هم پیوندی و حس معنویت رابطه معناداری برقرار است، اما این رابطه میان متغیر اتصال با حس معنویت وجود ندارد. همچنین رابطه مستقیم میان هم پیوندی و بروز فعالیت های اختیاری و اجتماعی مطابق نظریه گل، در این میدان تأیید می شود.
بازخوانی ابعاد و مؤلفه های فضای شهری بی زمان مبتنی بر روش نظریه پردازی داده بنیاد متنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فضاهای شهری هم به لحاظ کالبدی و عملکردی و هم معنایی دستخوش تحولات فراوانی شده اند. بسیاری از فضاهای شهری ساخته شده در دهه های معاصر تنها در یک مقطع زمانی مورد پذیرش کاربران قرار گرفته اند و به بی زمانی و جاودانگی راه نمی برند و نمی توانند در اندیشه و ذهن مخاطب نقش بسته و به خاطرات جمعی و فرهنگ و هویت یک ملت بپیوندد؛ با این حال ایجاد الگویی مناسب حاصل از مطالعه و بررسی در راستای چگونگی دستیابی به این فضا، فضایی که از دوران خود فراتر رفته و مدت ها پس از ایجادش، جذاب، کاربردی و الهام بخش باقی بمانند احساس می شود. مقاله حاضر، با هدف تدوین اصول و معیارهای فضاهای شهری بی زمان در صدد ایجاد فضایی است که تجربه بشری را افزایش داده و در برابر زمان های در حال تغییر و خواسته های اجتماعی پایدار بماند. بدین منظور در مقاله حاضر، از طری ق روش نظریه پردازی داده بنیاد متنی و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی به شناسایی ابعاد و مؤلفه های این فضا در قالب یک الگوی کدگذاری و نگارش روابط آنها با یکدیگر، پرداخته شده است. نتایج این پژوهش مبین آن اس ت فضای شهری بی زمان حاصل نگاهی کل نگر از جنبه های معنایی، کالبدی، فرهنگی و اجتماعی، ادراکی، اقتصادی، سیاسی و زمان است. که در این میان بعد معنایی با در برگرفتن مولفه هایی چون تداوم، هویت، حس مکان، حس تعلق، حافظه جمعی دارای بیشترین تاثیر در شگل گیری این فضاها می باشد و در میان مولفه های اشاره شده مولفه تداوم و هویت اثرگذاری بسزایی در ماندگاری و تداوم ذهنی معنای مکان دارند و می توان با بهره گیری از این ابعاد و مولفه ها به عنوان الگوی جدیدی از خلق فضاهای شهری بی زمان مبتنی بر ماندگاری هم در بعد کالبد و هم در اندیشه و ذهن مخاطب دست یافت.