مطالب مرتبط با کلیدواژه

سنگ سرگردان


۱.

شواهد ژئومرفولوژیک فرسایش یخچالی پلیستوسن در ارتفاعات تالش(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فرسایش یخچالی پلیستوسن اشکال یخچالی یخچال های کوهستانی برف مرز حداکثر پیشروی یخچالی سیرک و دره یخچالی سنگ سرگردان رسوب یخچالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۵ تعداد دانلود : ۸۹۵
ارتفاعات تالش گنجینه ای غنی از اشکالحاصل از فرسایش یخچالی است از آنجائیکه فرایندهای مرفوژنز بیرونی تابع شرایط اقلیمی هستند و شرایط اقلیمی عصر حاضر امکان ایجاد چنین اشکالی را فراهم نمی آوردند بنابراین وجود چنین اشکالی را میتوان تاییدی بر تغییر اقلیم و به تبع آن تغییر در سیستم شکل زایی در این بخش از کشورمان دانست به دلیل مصون بودن نسبی این اشکال از فرسایش و با نظر به دخالت سیستم های شکل زایی کنونی زمانتشکل آنها به تغییرات اقلیمی جهانی ÷لیستوسن مربوط میشود شناسائی اشکال به کمک عکسهای هوایی 1:55000 و 1:20000 و نقشه های تو÷و گرافی ÷وششی منطقه و همراه با بازدیدهای میدان و نیز شناسایی منشا رسوبها توسط نمونه برداری و آنالیز آنها به انجام رسید شواهد زئومرفولوژیک مورد بررسی در این تحقیق شامل سیرک و دره یخچالی سنگهای سرگردان رسوب های یخچالی و سطوح فرسایش یافته توسط یخ می باشد میانگین برف مرز خاصل از این تحقیق برای ارتفاعات تالش طی ÷لیستوسن 2360 متر محاسبه شد ولیکن به دلیل همجواری با دریای خزر به صورت محلی تفاوتهایی در ارتفاع برف مرز ایجاد شده چنانچه این ارتفاع برای ضلع شرقی 1800 ضلع جنوبی 2400 و ضلع غربی 2900 متر محاسبه گردیده است مرفوژنر ارتفاعات تالش طی دوره های سرد ÷لیستوسن توسط دو سیستم فرسایش یخچالی و مجاور یخچالی انجام گرفته است
۲.

بررسی عملکرد فرایندهای یخچالی با استفاده از تحلیل آماری قطر سنگ های سرگردان (مطالعه ی موردی: روستای اسلامیه (فراشاه)، شهرستان تفت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یخچال سنگ سرگردان زمین شکل تفت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۹۰۸ تعداد دانلود : ۴۸۴
این پژوهش تلاش دارد با استفاده از روش های کمّی و مدل های آماری به این پرسش پاسخ دهد که آیا فرایندی غیر از فرایندهای یخچالی، این چشم انداز رابه وجود آورده است؟ با توجه به نتایج پژوهش حاضر، وجود اختلاف معنادار بین میانگین قطر ذرّه های زبانه های یخچالی، مؤید تفاوت معنادار در توان هر زبانه است، به گونه ای که نتایج آزمون دانکن زبانه ها را به سه گروه مختلف تقسیم بندی می کند. گروه اول شامل زبانه های 3، 4 و 5، گروه دوم شامل زبانه های 1، 3 و 5 و گروه سوم شامل زبانه های 1 و 2 است. با توجه به اندازه ی میانگین قطر سنگ ها در گروه سوم، می توان نتیجه گرفت نیروی فرایند یخچالی در زبانه های گروه سوم بیشتر از دو گروه دیگر بوده است. همچنین آزمون مقایسه ی میانگین ها، آثار پنج زبانه ی یخچالی موجود در منطقه را در سه گروه قرار می دهد یعنی اینکه بر پنج زبانه ی موجود در منطقه،سه وضعیت حاکم بوده است. از سوی دیگر، عدم وجود اختلاف معنادار بین مقاطع، حاکی از یکنواخت بودن میانگین قطر سنگ هاست؛ یعنی هیچ اختلاف معناداری بین قطر سنگ ها در مقاطع مختلف به فواصل مختلف در طول بلوک ها (زبانه های یخچالی) وجود ندارد. یعنی اینکه هیچ گونه جورشدگی روی سنگ ها اتفاق نیفتاده است که بتواند آرایش تصادفی حاصل از فرایند یخچالی را تغییر دهد. پس با قطعیت می توان اظهار داشت که پس از وقوع فرایند حاصل از ذوب یخ،فرایندی بزرگتر از فرایند یخچالی رخ نداده است. بنابراین فرضیه ی رخ دادن سیلاب های بزرگ بعد از دوره های یخچالی در منطقه ی مورد مطالعه، قطعی نیست.