مطالب مرتبط با کلیدواژه

رفتار مصرف کننده


۱۸۱.

بررسی تأثیر هوش مصنوعی بر رضایت مشتریان در خرید کالاهای مصرفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش مصنوعی مدیریت بازاریابی رضایت مشتری خرید آنلاین رفتار مصرف کننده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۲
در عصر حاضر که دوره اقتصاد دیجیتال است، فناوری های نوین موجب تغییرات بسیاری در مفاهیم و اجرای گام های مدیریت بازار شده است. هوش مصنوعی به عنوان یکی از این فناوری ها با کمک ابزارهای خود رفتار خرید مصرف کنندگان و در پی آن، میزان رضایت آنها را تحت تأثیر قرار داده است؛ از این رو هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هوش مصنوعی بر رضایت مشتریان در خرید کالاهای مصرفی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است و رویکرد کمّی دارد. در این مطالعه برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته آنلاین با بهره گیری از پرسشنامه های استاندارد و بهره گیری از پیشینه مرتبط استفاده شد. روایی پرسشنامه با پنل متخصصان و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ برای پرسشنامه (89/0) تأیید شد. همچنین، برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف، آزمون همبستگی و مدل سازی معادله های ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSS و LISER استفاده شد. آزمون فرضیه ها با استفاده از SEM تأیید کرد که هوش مصنوعی رضایت مشتری را به طور معنادار افزایش می دهد (β = 0.912) که این یافته ها ارتباط نظری میان هوش مصنوعی و رضایت مشتری را تأیید کرده است و پیامدهای عملی را برای بهینه سازی استراتژی های خرده فروشی آنلاین ارائه می دهد. در تبیین این فرضیه می توان گفت هوش مصنوعی قادر است فرآیند خرید را با ارائه توصیه های شخصی سازی شده و تحلیل داده های مشتریان بهبود دهد. ابزارهای هوش مصنوعی می توانند پاسخگویی به سؤال ها و مشکلات مشتریان را سریع تر و کارآمدتر کنند. این ویژگی ها نه تنها باعث کاهش زمان انتظار مشتریان می شود، به افزایش تجربه مثبت خرید کمک می کند.
۱۸۲.

مدل رفتار مصرف کننده با تکیه بر واقعیت افزوده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار مصرف کننده واقعیت افزوده الهام بخشی تصویرسازی ذهنی ایجاد احساس حضور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۴
هدف: فناوری واقعیت افزوده (Augmented Reality یا AR) با ادغام محیط های واقعی و مجازی، تجربه ای تعاملی و چندحسی ارائه می دهد که فرآیند تصمیم گیری را تسهیل کرده و ارتباط عاطفی بین مصرف کنندگان و برندها را تقویت می کند. با این حال، نبود چارچوب های جامع برای تبیین رفتار مصرف کننده در پاسخ به AR در این صنعت، شکاف پژوهشی قابل توجهی ایجاد کرده است. این پژوهش با هدف توسعه مدل نظری رفتار مصرف کننده مبتنی بر AR در صنعت لوازم آرایشی و بهداشتی تهران، به بررسی این شکاف پرداخت. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است و با رویکرد کیفی طراحی شده است تا مدل مفهومی کاربرد واقعیت افزوده (AR) در صنعت لوازم آرایشی و بهداشتی را توسعه دهد. نمونه کیفی شامل 21 نفر از کارشناسان بازاریابی و مدیران ارشد شرکت های فعال در این بخش است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و بدون ساختار جمع آوری شده است. در این پژوهش ابتدا از تحلیل مضمون و تکنیک دلفی برای شناسایی متغیرهای اصلی استفاده شد. سپس با بهره گیری از روش گرندد تئوری، مدلی شامل متغیرهای علی، مقوله محوری، استراتژی ها، شرایط زمینه ای، عوامل مداخله گر، و پیامدها تدوین شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که شرایط علی مؤثر بر پذیرش شامل عوامل مزایا (ارزش کاربردی، ارزش لذت بخش، و تجربه چندحسی)، عوامل فنی (تعاملی بودن، نوآوری، و حضور مجازی)، عوامل اطلاعاتی (سهولت استفاده، مفید بودن اطلاعات، و راحتی تصمیم گیری)، و عوامل خصیصه ای (کیفیت عملکردی، کیفیت زیبایی شناختی، و کیفیت لذت بخش) است. استراتژی های کلیدی شامل الهام بخشی، حس حضور، نزدیکی فیزیکی ادراک شده، جذابیت بصری، تعامل عاطفی، و تصویرسازی ذهنی شناسایی شدند. شرایط مداخله گر شامل نگرانی های حریم خصوصی و اضطراب فناوری، و شرایط زمینه ای شامل آشنایی با فناوری و پذیرش اجتماعی بود. نتیجه گیری: براساس یافته های حاصل از این پژوهش، ادغام AR در فرایند بازاریابی، از طریق محتوای بصری، احساسات مثبت ایجاد کرده و وفاداری مشتریان را تقویت می کند. همچنین با افزایش تعامل، ارائه اطلاعات دقیق تر، و ایجاد تجربه های چندحسی، مشارکت مشتریان در فرآیند خرید را بهبود می بخشد
۱۸۳.

تأثیر تبلیغات دیجیتال بر قصد خرید محصولات ورزشی: نقش میانجی آگاهی از برند

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادراک برند بازاریابی آنلاین بازاریابی دیجیتال تعامل مشتری رفتار مصرف کننده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
هدف پژوهش حاضر، تأثیر تبلیغات دیجیتال بر قصد خرید محصولات ورزشی با میانجیگری آگاهی از برند بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مصرف کنندگان محصولات ورزشی در شهر زنجان بودند که که در بازه شش ماهه پیش از جمع آوری داده ها، حداقل یک بار از طریق اینترنت در معرض تبلیغات این محصولات قرار گرفته بودند. روش انجام پژوهش، همبستگی بوده است که از نوع تحقیقات کاربردی می باشد. برای برآورد نمونه آماری از نرم افزار G-power استفاده شد. نمونه آماری پژوهش شامل 180 نفر بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از پرسش نامه مورد مطالعه قرار گرفتند. بدین منظور از 3 پرسش نامه استاندارد شامل تبلیغات دیجیتال لوگان و همکاران (2012)، آگاهی از برند یو و دانتو (2001) و قصد خرید دودز و همکاران (1991) استفاده شد. روایی پرسش نامه ها توسط متخصصان و پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. در این پژوهش از معادلات ساختاری در سطح آلفای 05/0 استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که تبلیغات دیجیتال با ضریب مسیر 373/0 تأثیر مستقیم و معناداری با قصد خرید محصولات ورزشی دارد. همچنین، تبلیغات دیجیتال با ضریب مسیر 688/0 تأثیر قوی و معناداری بر آگاهی از برند دارد. آگاهی از برند نیز به عنوان متغیر میانجی، با ضریب مسیر 380/0 تأثیر مثبت و معناداری بر قصد خرید محصولات ورزشی می گذارد. این یافته ها نشان می دهد که آگاهی از برند نقش میانجی مؤثری در رابطه بین تبلیغات دیجیتال و قصد خرید ایفا می کند.