مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
کوته بینی مدیریت
حوزه های تخصصی:
کوته بینی یک گرایش رفتاری در مدیران تلقی می شود که مدیران در قالب این سو گیری ها تمایل بیشتری به برنامه ریزی، نظارت و ارزیابی عملکرد در دوره های جاری دارند و توجه کمتری به دوره های بلند مدت شرکت دارند. رقابت، ریسک ورود به بازار را به دلیل وجود شرایط غیر قابل پیش بینی و بی ثبات افزایش می دهد. همچنین اتخاذ تصمیمات عملیاتی در برگیرنده تحمل هزینه های مختلف می باشد که در صورت چرخش شرایط اقتصادی، اجتناب ناپذیر بودن آن ها موجب ریسک می گردد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی وروش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی می باشدکه به بررسی تاثیرکوته بینی مدیریت در رابطه بین رقابت در بازار محصول و ریسک تصمیمات عملیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. بدین منظور داده های مورد نیاز از 82 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران، در طی دوره زمانی 1386 تا 1396جمع آوری و به کمک الگوهای رگرسیونی تحلیل گردیده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهد که کوته بینی مدیریت بر رابطه بین رقابت در بازار محصول و ریسک تصمیمات عملیاتی مدیریت تأثیر منفی و معناداری دارد.
تأثیر سویه های رفتاری مدیریت بر درماندگی مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
117 - 134
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر سویه های رفتاری مدیریت بر درماندگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام گردیده است. بدین منظور از سه سویه رفتاری بیش اطمینانی، کوته بینی و خودشیفتگی مدیریت استفاده شده است. داده های پژوهش مشتمل بر 150 سال- شرکت درمانده و 150 سال-شرکت سالم برای بیش اطمینانی، 165 سال- شرکت درمانده و 165 سال-شرکت سالم برای کوته بینی، 112 سال-شرکت درمانده و 112 سال-شرکت سالم برای خودشیفتگی از مجموعه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در محدوده زمانی 1387 تا 1396 می باشد. برای تفکیک شرکت های درمانده و سالم از معیار آسکویت و همکاران (1994) استفاده شده و مدل با استفاده از رگرسیون لجستیک باینری برازش شده است. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که بیش اطمینانی و خودشیفتگی تأثیر مثبت و معنی داری بر درماندگی مالی دارد لیکن کوته بینی فاقد چنین تأثیری است. بنابراین، بیش اطمینانی و خودشیفتگی مدیران احتمال مواجهه با درماندگی مالی را افزایش می دهند.
ارتباط تنوع هیئت مدیره و ویژگی های رفتاری هیئت مدیره با ریسک سقوط آتی قیمت سهام با توجه به کیفیت گزارشگری مالی
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی ارتباط تنوع هیئت مدیره و ویژگی های رفتاری هیئت مدیره با ریسک سقوط آتی قیمت سهام با توجه به کیفیت گزارشگری مالی، در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران صورت گرفت پژوهش انجام شده ازنظر نوع هدف، جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی علت و معلولی می باشد. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ها از رگرسیون لجستیک استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات، از داده های 134 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1390-1397 استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تنوع تحصیلات و تنوع تصدی هیئت مدیره رابطه منفی و معنی داری با ریسک سقوط آتی قیمت سهام دارند؛ کوته بینی مدیریت رابطه مثبت و معنی داری با ریسک سقوط قیمت سهام دارد؛ اما رابطه محافظه کاری مدیریت معنی دار نیست. همچنین کیفیت گزارشگری مالی بر ارتباط تنوع هیئت مدیره (تصدی و تحصیلات) با ریسک سقوط آتی قیمت سهام تأثیرگذار است و آن را تقویت می کند. به علاوه کیفیت گزارشگری مالی بر رابطه محافظه کاری با ریسک سقوط آتی قیمت سهام تأثیرگذار است؛ اما بر رابطه کوته بینی و ریسک سقوط آتی سهام تأثیرگذار نیست.
بررسی مقایسه ای تأثیر کوته بینی مدیریت و مدیریت سود بر بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۱ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
229 - 250
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی شواهد تجربی مدیریت کوته بین و ارتباط آن با فعالیت های بازاریابی و تحقیق و توسعه می پردازد و بازده کوتاه مدت و بلندمدت شرکت های با مدیریت کوته بین (شرکت هایی که هزینه بازاریابی و تحقیق و توسعه را با هدف افزایش سود کاهش داده اند) را ارزیابی می کند. این پژوهش با هدف بررسی توان بازار سرمایه در ارزیابی فعالیت های بازاریابی و تحقیق و توسعه مرتبط با کوته بینی مدیران انجام گرفته است. روش پژوهش از نوع همبستگی است و برای آزمون فرضیه ها، از نمونه ای شامل 78 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سال های 1385 تا 1389 استفاده شده و برای محاسبه بازده آتی، بازده شرکت ها تا سال 1390 ملاک بوده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که کوته بینی مدیریت، اگرچه در کوتاه مدت بازدهی مثبتی خواهد داشت، اما در بلندمدت بر بازده سهام شرکت اثر منفی می گذارد. همچنین مقایسه آثار کوته بینی مدیران و مدیریت سود بر بازده سهام حاکی از آن است که مدیریت کوته بین نسبت به مدیریت سود، پیامدهای منفی بیشتری برای شرکت دربردارد.
نقش ویژگی های مدیریت بر نوع اظهارنظر حسابرسی و روابط حسابرس- صاحبکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۳
۲۶۶-۲۴۶
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر رابطه بین کوته بینی و توانمندی مدیران با نوع اظهارنظر حسابرس و تغییر حسابرس در سال بعد از اظهارنظر تعدیل شده براساس نمونه آماری مشتمل بر 109 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای یک دوره 6ساله (1391-1396) با استفاده از مدل آماری پانلی و رگرسیون لجستیک آزمون گردید. کوته بینی مدیریت با استفاده از مدل اندرسون و سیائو (1982) و توانمندی مدیریت از طریق مدل دمریجان و همکارانش (2012) اندازه گیری شدند. فرضیات پژوهش بیانگر آن است که کوته بینی و توانایی مدیران با اظهارنظر حسابرس و تغییر حسابرس در سال بعد از اظهارنظر تعدیل شده ارتباطی نداشته و توانایی مدیریت، نتوانسته است ارتباط بین کوته بینی مدیریت و صدور گزارش حسابرسی تعدیل شده و ارتباط بین کوته بینی مدیریت و احتمال تغییر حسابرس پس از صدور اظهارنظر تعدیل شده را تعدیل کند. از دلایل عدم ارتباط مزبور را می توان به مشکل بودن شناسایی دستکاری های واقعی سود توسط حسابرسان به علت ماهیت آن ها و عدم تاثیرپذیری حسابرسان نسبت به توانایی مدیریت، متفاوت بودن بازار حسابرسی ایران نسبت به دیگر کشورها و غیره دانست.
بررسی رابطه میان تمرکز مشتری و ریسک سقوط قیمت سهام با توجه به ویژگی های رفتاری مدیریت
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی رابطه میان تمرکز مشتری و ریسک سقوط قیمت سهام با توجه به ویژگی های رفتاری مدیریت می باشد. پژوهش انجام شده ازنظر نوع هدف، جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی علت و معلولی می باشد. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ها از رگرسیون لجستیک استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات، از داده های 146 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1392-1399 استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین تمرکز مشتری (شاخص های مجموع فروش شرکت به مشتریان عمده و شاخص هرفیندال –هیرشمن) و ریسک سقوط قیمت سهام رابطه معناداری وجود دارد؛ اما میان شاخص تمرکز مشتری در سال با ریسک سقوط قیمت سهام رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که ویژگی کوته بینی مدیریت بر رابطه میان شاخص های تمرکز مشتری و ریسک سقوط قیمت سهام تأثیر مثبت دارد و باعث تشدید این رابطه می شود؛ اما ویژگی محافظه کاری مدیریت تاثیر منفی و معناداری بر رابطه میان شاخص های تمرکز مشتری و ریسک سقوط قیمت سهام دارد.