۴.
جمهوری اسلامی ایران به علت فرهنگ و تمدن کهن خود و اشتراکات دینی و فرهنگی با جمهوری آذربایجان، از قدرت زیادی برای سیاست گذاری در عرصه مناسبات فرهنگی این کشور برخوردار است. هدف این مقاله، ارائه الگویی برای سیاست گذاری مناسبات فرهنگی بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان است. این پژوهش به روش کیفی و به کارگیری نظریه داده بنیاد انجام گرفته و داده های مورد نیاز به وسیله مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، آن دسته از کارشناسان فرهنگی در جایگاه سفیران، رایزن های فرهنگی، وابسته ها و مستشاران فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در جمهوری آذربایجان هستند که با نمونه گیری هدفمند، با دوازده نفر از آنها مصاحبه صورت گرفت. با توجه به موضوع پژوهش، تمام مصاحبه ها گردآوری شدند و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیو.دا استفاده شد. با شروع مطالعه دقیق مصاحبه ها، هر جا که مفهوم مرتبط با موضوع پژوهش در بین مطالب دیده شد، کد مورد نظر به آن اختصاص یافت. در تحلیل داده بنیاد به الگوی سیاست گذاری دست یافتیم. بر اساس یافته ها می توان گفت که راهبردهای جذب حداکثری طلاب جمهوری آذربایجان در ایران، شامل موارد زیر می شود: ترجمه کتب فارسی به زبان آذری، توسعه گردشگری جمهوری آذربایجان در ایران، برگزاری هفته های فرهنگی، مدیریت و هدایت سیاست خارجی در مسیر مناسب، تبادل استادان و نخبگان بین دو کشور، افشای ماهیت جریان های ضد هویتی در جمهوری آذربایجان، جذب حداکثری دانشجویان جمهوری آذربایجان در دانشگاه های ایران، نشست های مشترک علمی، برنامه ریزی بنیادین بین دو کشور، حمایت از چاپ کتاب های مختلف ادبی، فرهنگی و تاریخی مشترک، برگزاری همایش های ادبی و علمی مشترک و برگزاری نمایشگاه های هنری فراملی با رویکرد ایرانی اسلامی. این اقدامات می تواند سبب ارتقای سیاست گذاری در مناسبات فرهنگی ایران و جمهوری آذربایجان در حوزه فرهنگ شود.