مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
ابوالقاسم حالت
حوزههای تخصصی:
طنز، انتقاد غیر مستقیم از پلیدیها و کجرویهای جامعه با بیانی خنده آور است و هدف آن، اصلاح پلشتی ها و تهذیب عیوب. آن را تصویر هنری اجتماع نقیضین و یا ضدین دانسته اند، با دو ارزش اجتماعی و ادبی که مکمل یکدیگرند. ارزش ادبی طنز، زاده عناصر بلاغی خاص و کاربرد آنها با شگردهای ویژه است. این مقاله به روش آماری و توصیفی به بررسی این عناصر و شگردها در طنزهای دیوان خروس لاری پرداخته است. کنایه شاخصه اصلی طنزهای اجتماعی و سیاسی دیوان مذکور است که بدان صبغه مردمی بخشیده است، اما تشبیه با وجه شبه دوگانه؛ یعنی حقیقی و کتابی، شاخصه دوم طنزهای اجتماعی است و نماد یا سمبل، شاخصه دوم طنزهای سیاسی. علت این رویکرد نیز آزادی نسبی طنزپرداز در تنوع تصویرسازی آماج و مفاهیم طنزهای اجتماعی و محدودیت شدید و ممنوعیت سیاسی او در تصویرگری های استهزاآمیز آماج طنزهای سیاسی است. استعاره و مجاز به علاقه تضاد، عناصری هستند که در طنزهای سیاسی و اجتماعی به اشکال کم رنگ تری نمود پیدا کرده اند و اغراق از عناصری است که صور مختلف خیال از آن مایه گرفته است.
تحلیل درون مایه های طنز حالت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طنز، انتقاد غیرمستقیم از پلیدی ها و کجروی های جامعه با بیانی خنده آور است و هدف آن اصلاح کاستی ها و پلشتی ها. ابوالقاسم حالت در وادی طنز شاعری است موفق و پرآوازه، با نگاهی منتقدانه و زبانی ساده. وی هم چون طبیبی حاذق زخم ها را می شکافد و ریم ها را بیرون می ریزد تا بیمار را بهبود بخشد. این مقاله به تحلیل درون مایه های طنز حالت در چهار محور اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی پرداخته است. در محور اجتماعی، تحلیل مسائل اداری، شهری، قضایی، بهداشتی و درمانی و مفاسد اجتماعی را مدنظر قرار داده و در محور سیاسی، حوادث و احزاب سیاسی، استبداد داخلی و دخالت بیگانگان را. در محور اقتصادی، بحران نفت، کمبود کالا، کشاورزی ناکار آمد، وضعیت مالی مردم، مالیات ناعادلانه و اختلاس مورد کنکاش قرار گرفته و در محور فرهنگی، مسائل مربوط به آموزش و فرهنگ وارداتی.
آماج های طنز سیاسی حالت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طنز بویژه طنز پس از مشروطه، عبارت از زبان انتقاد غیرمستقیم با بیانی خنده آور و اغراق آمیز از مفاسد و معایب و حقایق تلخ سیاسی و اجتماعی است و هدف آن اصلاح مفاسد و معایب. در میان طنزپردازان معاصر، ابوالقاسم حالت (1298-1371) یکی از پرکارترین و نامبردارترین آنان محسوب می گردد. وی با طرح دیدگاه های انتقادی نسبت به مسایل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی عصر پهلوی، خود را به عنوان یک طنز پرداز منتقد در عرصه ادب فارسی مطرح کرده است. در حوزه طنزهای سیاسی حالت، گذشته از درون مایه های قابل بحث، نکته قابل پژوهش این است که آماج های طنز او چه کسانی هستند و زبان طنز او نسبت بدانان چگونه است.در این مقاله ضمن اشاره به موضوع های سیاسی طنز حالت، به بررسی آماج های طنز سیاسی و نوع زبان آن پرداخته شده است.
بررسی شگردهای داستانک پردازی در بحر طویل های ابوالقاسم حالت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
53 - 66
حوزههای تخصصی:
کوتاه نویسی و کمینه گرایی در ادبیات داستانی در شکل گیری نوع ادبی «داستانک» مؤثّر بوده است. ایجاز و اختصار، به کارگیری بن مایه جذّاب و دوری از زبان پیچیده از مؤلّفه های این گونه ادبی است. در بسیاری از مواقع سرایندگان بحر طویل تلاش می کنند به شیوه داستان پردازی، اندیشه های خود را به خواننده القا کنند. هدف از پژوهش حاضر، سنجش، ارزیابی و نشان دادن قابلیّت این نوع ادبی در پرداخت داستان است. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی «بحر طویل» های ابوالقاسم حالت را بررسی کرده است و تلاش دارد به این پرسش ها پاسخ دهد که سراینده در داستانک های خود از چه شگرد ها و عناصری بهره گرفته است و چه ویژگی هایی از حکایات ابوالقاسم حالت با شاخصه های داستانک ها مطابقت دارد؟ براساس نتایج این پژوهش، ابوالقاسم حالت با تلفیق شیوه های کهن و نو داستان نویسی، نمونه هایی از داستانک های طنز خلق کرده است که به لطیفه ای بلند می ماند. تناسب الفاظ و مفاهیم که روشنگر پیام داستانک هاست، شگرد ویژه او در آفرینش این نوع ادبی است. جمله های پایانی داستانک ها را می توان نتیجه، هدف و عامل اصلی طنز دانست و این یکی از تفاوت های داستانک های بحر طویل با داستان های کوتاه است. حضور شخصیت های حقیر، گزینش برشی کوتاه از زمان، و محدویّت مکان از وجوه مشترک «بحر طویل» ها با داستانک است و طنزگونگی، بهره گیری از تمثیل و توصیف از عمده ترین تفاوت های حکایات بحر طویل با داستانک شمرده می شود.
ادبیات طنز در مطبوعات مصر و ایران درون مایه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی (خانواده، زنان، ازدواج) در طنز احمد رجب، جلال عامر، حسین توفیق و ابوالقاسم حالت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۴)
179-211
حوزههای تخصصی:
طنز از اقسام هجو است که در آن معمولاً مقاصد اصلاح طلبانه و اجتماعی مطرح است و فرق آن با هجو این است که تندی، تیزی و صراحت هجو در طنز نیست. طنز مطبوعاتی متناسب با تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دستخوش تغییر و تحول است؛ ثبات ندارد و حتی گاهی دچار وقفه و تعطیل می شوند. این پژوهش با رویکرد مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی به بررسی درون مایه، عناصر و ادبیات طنز سیاسی، اجتماعی و فرهنگی (خانواده، زنان، ازدواج) در مطالب طنزآمیز چهار طنزپرداز مصری و ایرانی (احمد رجب، جلال عامر، حسین توفیق، ابوالقاسم حالت) می پردازد. فرضیه این پژوهش تاکید بر وجود درون مایه ها و عناصر سیاسی، اجتماعی، فرهنگی (خانواده، زنان و ازدواج) مشترک و تاثیرگذار در طنز چهار طنزپرداز دارد. نتایج نشان داد برخلاف طنز فارسی، بسیاری از طنزهای عربی تند و رکیک است. با این حال شاید بتوان گفت احمد رجب، جلال عامر، حسین توفیق و ابوالقاسم حالت با این که از دو زبان و فرهنگ متفاوت می باشند، اما به نحوی همه آن ها با زبانی نرم و بدون تکلف به بیان مسائل جامعه با زبان طنز پرداخته و فکاهی و طنز آنان سلاحی برای انتقاد از حکومت ها و کشف عیوب سیستم حاکم و تلاش برای اصلاح و توسعه جامعه و خانواده است.
تحلیل مربع تنشی طنز در فرایند نشانه معناشناسی شعری از ابوالقاسم حالت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
29 - 46
حوزههای تخصصی:
الگوی تحلیل نشانه معناشناسی گفتمانی، به عنوان رهیافتی نو برای دستیابی به کل معنای متن، یکی از روش های مناسب تجزیه و تحلیل آثار ادبی است. این رویکرد، توانایی تحلیل ساختمان طنز را در اختیار مخاطب می گذارد. طنز، به مثابه ژانری هنری، همواره در متون ادبی اهمیت و اقبال ویژه ای داشته است. بررسی نشانگانی نمودهای طنز در یک اثر، می تواند نقاط پررنگ را در طیفِ اندیشه ی خالقِ آن، آشکار سازد. ابوالقاسم حالت (1298-1371) یکی از موفق ترین طنز پردازن در حوزه ی ادب فارسی معاصر است و اشعار او بیان حقایق جدی و واقعی از موقعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران در قالب عباراتی طنزآمیز است. در این مقاله، با خوانش دقیق طنز در شعر «ابوالقاسم حالت»، مؤلفه های نشانه معناشناسی آن را باتوجه به آرایش نیروهای هم سو و معارض، بررسی و تمهیدات متن بر اساس مربع تنشی برای تأمین مقاصد گفتمانی را واکاوی می کنیم. بدین منظور، نخست به بررسی نشانه شناسی شعر می پردازیم و پس از آن، به تحلیل طنز در شعر وی خواهیم پرداخت. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است و داده ها با استفاده از شیوه ی تحلیل محتوا، به روش کتابخانه ای و بر اساس دانش نشانه معناشناسی بررسی، تجزیه و تحلیل شده است. در تحلیل گفتمانی طنز ابوالقاسم حالت، تلاش بر این است تا از نشانه های منفرد، خُرد نشانه ها، کلان نشانه ها و مجموعه ای از نشانه ها عبور کنیم تا بتوانیم به ورای نشانه ها، یعنی آنجایی که نشانه ها با یکدیگر تعامل برقرار می کنند، برسیم و بدین ترتیب بتوانیم به خوانشی گفتمانی دست یابیم. یافته ها نشان می دهد که شاعر با گذر از مربع معنایی و رسیدن به مربع تنشی، چگونه شرایط گفتمان را تغییر می دهد و معانی سیال را تولید می کند.
غزل های ابوالقاسم حالت با تکیه بر جنبه فنون گفتمان معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
125 - 140
حوزههای تخصصی:
گفتمان معنا، رویکردی جدید در ادبیات و زبان شناسی است که با تأثیرپذیری از داده های علم پدیدارشناسی، دریچه ای بدیع را در مطالعات نشانه شناسی می گشاید. در این رویکرد، نشانه معناها طی فرایند گفتمانی ایجاد می شوند و در تعامل با یکدیگر، به گونه هایی سیّال، پویا، متکثّر، چندبعدی و تنشی تبدیل می شود. سروده های ابوالقاسم حالت به دلیل داشتن ماهیت عاطفی از جنبه معناشناختی شایسته مطالعه و بررسی است. هدف پژوهش حاضر، تجزیه وتحلیل گزیده ای از غزلیات این شاعر در ابعاد مختلف رویکردهای گفتمانی نظیر فرایند حسی ادراکی، فرایند عاطفی و فرایند زیبایی شناختی است. نتایج پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و برمبنای داده کاوی کتابخانه ای انجام شده که نشان می دهد روند تولید معنا در ذهن شاعر در فضایی غمناک و همراه با احساس تنهایی و غربت بوده است و شاعر تحت تأثیر گزاره های فقدان معشوق و ناامیدی از بازگشت معشوق به سرایش پرداخته و فشار عاطفی وی به دلیل نبود شوش گر عاطفی است. زاویه دید شاعر گزینشی است و در پرتو احساسات و ادراکات شاعر در رویارویی با موضوع فقدان معشوق که امری بیرونی است، جهت مند به سمت تولید معناهای بدیع و این نوع گفتمان معنا، حرکت کرده است.
مطالعه تطبیقی طنزپردازی ابوالقاسم حالت و احمد مَطَر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱
152 - 167
طنز، یکی از روش های مبارزات کلامی گویندگان است که به واسطه آن، ساختارهای اجتماعی و سیاسی، به چالش کشیده می شوند. روش های طنز پردازی، بسیار متنوع است و گویندگان بسته به مضمون کلام، شیوه های مورد نظر خود را، به کار می برند. در این پژوهش، اشعار ابوالقاسم حالت، شاعر ایرانی و احمد مطر، شاعر عراقی از نظر کاربرد شیوه های طنز، بررسی شد و به این نتیجه رسیدیم که تفاوت مضمون اشعار دو شاعر و اختلاف زمانی و مکانی، موجب شده است شیوه های طنز متفاوتی به کار رود. ابوالقاسم حالت، بیشتر به جنبه خنده آوری و سرگرمی و به چالش کشیدن رفتار های مردم توجّه داشته و در مواردی هم، وکلای مجلس را به سخره گرفته؛ از این رو، بیشتر از طریق کاربرد واژگان کوچه بازاری و تکرار و آیرونی موقعیّت، ایجاد طنز نموده ولی احمد مطر، بیشتر به اوضاع سیاسی پرداخته و طنز وی، جدّی تر بوده، وی خنده و شوخی ندارد و از شیوه های کنایه و استعاره تهکّمیّه، بیشتر بهره برده است.