مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
آموزش مدیریت
حوزه های تخصصی:
این مقاله مبتنی بر کار تحقیقی در زمینه مقایسه انگیزش مدیریتی دانشجویان رشته مدیریت و دانشجویان سایر رشته ها با استفاده از مقیاس تکمیل جمله ماینر( MSCS ) نگاشته شده است. در این مقاله طی بحثی اجمالی بر این نکته که مدیریت امروزه یک « تخصص » و یک « حرفه » چالشی مورد لزوم است تأکید شده است. تخصص و حرفه ای که همانند سایر تخصص ها و حرفه ها قابل فراگیری بوده و از اهمیت بسزایی برخوردار است. لیکن به لحاظ پیچیدگی فزاینده در روابط اقتصادی – اجتماعی- سیاسی جوامع امروزی و بزرگتر شدن سازمان های بوروکراتیک صنعتی و بازرگانی ، قاضای فزاینده ای نیز متوجه مدیران برای گسترش مهارت ها و توانمندی های مدیریتی ایشان است. مجموعه این مهارت ها و ویژگی های لازم برای اداره موفق امور سازمان های پیچیده – که « لازمه های نقش مدیریتی » خوانده می شود – به مراتب گسترده تر از مهارت در انجام وظایف معمول اداری است. در حالی که به نظر می رسد نظام رسمی آموزش مدیریت بازرگانی و صنعتی در کشور ، تنها و در بهترین حالت این جنبه اخیر از لازمه های نقش مدیریتی را به دانش آموختگان خود آموزش می دهد. لذا این سؤال مطرح می شود که آیا دانش آموختگان این رشته ها واقعاً مجهز به تخصص و مهارت های لازم برای ایفای نقش در سمت های چالشی و پویای مدیریتی در اینگونه سازمان ها می باشند؟ برای یافتن پاسخی نظام مند به سؤال فوق از تئوری انگیزش مدیریتی و ابزار سنجش آن یعنی مقیاس تکمیل جمله ماینر استفاده شده است. مقیاس مزبور برای اجرا بر روی گروهی از دانشجویان سال آخر رشته های کارشناسی مدیریت و گروهی از دانشجویان سال آخر دوره های کارشناسی سایر رشته های دانشگاه شیراز و علوم پزشکی شیراز ترجمه و آماده سازی شد و روائی و پایانی آن اجرا گردید. یافته های این تحقیق نشان داد که اولاً در کل نمونه به نظر می رسد هر چه محتوای دروس رشته های دانشگاهی از جنبه های عملی و کاربردی و اجرایی بیشتری برخوردار باشد دانشجویان آن رشته ها از انگیزش مدیریتی بالاتری برخوردارند. ثانیاً انگیزش مدیریتی دانشجویان آن رشته ها از انگیزش مدیریتی بالاتری برخوردارند. ثانیاً انگیزش مدیریتی دانشجویان رشته های مدیریت در مقایسه با سایر دانشجویان تفاوت چندانی ندارد. به دیگر سخن، آموزش های رسمی دوره های کارشناسی مدیریت ، به عنوان یک کاربری جهت تربیت کادرهای مدیریتی ، با دو استثناء برای این منظور بی اثر است. این دو استثنا در زمینه های انجام وظایف معمول اداری و موقعیت های رقابتی است که دقیقاً همان هایی است که در مدارس مدیریت ما بیشتر مورد توجه قرار دارند و دانشجویان رشته های مدیریت درباره آنها بیشتر می آموزند. برای اصلاح این وضعیت، به نظر می رسد که لازم است محتوای دروس و روش های آموزش و تدریس در این دوره ها مورد تجدید نظر قرار گیرد. در پایان مقاله تعدادی از روش های آموزش مدیریت که در بسیاری از کشورهای پیشرفته مورد استفاده قرار گرفته است، از جمله مورد پژوهی ، ایفای نقش ، شبیه سازی ، آموزش برنامه ای و آموزش آزمایشگاهی به اختصار توضیح داده شده و پیشنهاد گردیده است.
بررسی نیاز مدیران شبکه های بهداشت و درمان استان اصفهان به آموزش
حوزه های تخصصی:
" مقدمه:
علم مدیریت،علمی تخصصی و اکتسابی است و با توجه به اینکه اکثر مدیران مراکز بهداشتی – درمانی با روش علمی مدیریت آشنایی ندارند و فقط بر اساس تجربیات و استنباطات شخصی، سازمان خود را اداره می کنند، شایسته است بر اساس ارزیابی نیازها، برنامه های آموزشی مدون تهیه شود تا در نهایت سطح کیفیت خدمات بهداشتی – درمانی ارتقا یابد.
مواد و روشها:
مدیر و قائم مقام شبکه ها، معاونین بهداشتی درمانی – و مدیران مراکز بهداشتی – درمانی شهری و روستایی 19 شبکه استان اصفهان انتخاب شده، جهت ارزیابی نیاز آنان پرسشنامه ای خود ایفا حاوی اطلاعات دموگرافیک و مهارتهای مدیریتی مثل برنامه ریزی، رهبری، اجرایی، ارتباط با سایرین، اثر بخشی بر کارها و مدیریت به کارکنان را تکمل نمودند. پرسشنامه بر اساس قیاس درجه بندی لیریک (پنج نقطه ای) می باشد.
نتایج:
مدیران بیشتر در گروه سنی (54 درصد) بودند. اکثرا سابقه کاری بین 5 تا 9 سال (7/34 درصد) و سابقه مدیریت بین 1 تا 4 سال (59 درصد) داشتند. 52 درصد در هیچ دوره آموزشی شرکت نداشته اند و اکثرا (30 درصد) در دوره های باز آموزی شرکت داشته اند. بیشترین میزان نیاز مدیران، نیاز به آموزش مهارت اجرایی (5/48 درصد) و برنامه ریزی (46 درصد) می باشد.سابقه مدیریت با تمامی حیطه های مهارتهای مدیریتی ارتباط معنی دار دارد. نیاز به مهارت برنامه ریزی بین مدیران آموزش دیده و آموزش ندیده و ناز به مهارت هجرهیی بین مدیران با سابقه و مدیران کم سابقه تفاوت معنی داری وجود دارد.
بحث:
از آنجا که سابقه مدیریت با تمامی حیطه ها ارتباط دارد پس میزان تجربه می تواند بر مهارتهای افراد تاثیر گذارد. میزان سابقه کار بر مهارتهای اجرایی که از جنس مقوله های علمی است مؤثر است، از طرفی شرکت در دوره های آموزشی در برنامه ریزی که از مقوله های نظری است تاثیر دارد. با توجه به اینکه بیش از نیمی از مدیران در هیچ دوره آموزش مدیریتی شرکت نداشته اند و اکثرا مدت کمی مدیر بوده اند، نیاز مبرم به آموزش مدیریت بویژه در زمینه های اجرایی و برنامه ریزی، برای آنان احساس می شود. "
معرفی اجمالی فرایندها و زمینه های یادگیری مدیریتی و روشهای توسعه مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از صاحبنظران مدیریتی بر این باورند که توسعه مدیریت، کلید توسعه کشور است. به اعتقاد آنان عامل منحصر به فرد و متمایز کننده هر سازمان و جامعه ای، عنصر مدیریت و رهبری آن است. در واقع یکی از دلایل اصلی توسعه یافتگی برخی جوامع را توسعه مدیران آن می دانند. توسعه مدیران نیازمند الزامات، زمینه ها و ساز و کارهایی است که آسان کننده یادگیری فردی مدیر و نیز یادگیری سازمانی باشد. این امر زمینه های ایجاد سازمانهای یادگیرنده و معرفت پذیر را پدید می آورد که در آن بر تغییر رفتار، تسهیم اطلاعات و منابع تأکید دارد.
در انتخاب راهکارهای توسعه، متولیان باید بدانند که مدیران چگونه مطالب را فرا.می.گیرند تا بر اساس آن، سایر الزامات توسعه را تعریف کنند. عمده ترین راهکارهای توسعه مدیران را می توان در قالب روشهای تجربی توسعه ضمن شغل و خارج شغل و نیز روشهای توسعه مدیریت خارج از شغل دسته بندی و معرفی کرد.
روش موردکاوی به مثابه الگوی آموزش دلالت هایی برای تبیین مکتب شهید سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۲۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
9 - 32
حوزه های تخصصی:
روش آموزش مبتنی بر مسئله و در قرائتی خاص تر، روش مبتنی بر موردکاوی (قضیه یا افته کاوی) یکی از روشهای مؤثر یادگیری مسئله محور، استدلالی و انگیزشی است. در این مقاله با رویکردی تحلیلی توصیفی و با بررسی اسنادی و تجربی، خوانشی نو و عملیاتی از این روش و دلالتهای آن برای تبیین مکتب شهید سلیمانی ارائه شده است. بدین ترتیب، ضمن بررسی مفهوم، اهداف، خاستگاه و امتیازات موردکاوی، انواع موردکاوی از منظر چگونگی تدوین (کوتاه یا بلند، واقعی یا ساختگی، یک مرحله ای یا چندمرحله ای، ایستا یا پویا، متنی یا گفتاری، توصیفی یا پرسشگرانه)، شیوه اجرا (در میدان یا خارج از میدان، فردی یا گروهی، یک جلسه ای یا چندجلسه ای، گروهی یا تیمی، با دسترسی یا بدون دسترسی، جواب بسته یا جواب باز) و نقش مربی و استاد (توصیف کننده، تبیین کننده، تسهیل کننده، بازیگر فعال) معرفی شده است. در ادامه چهار ملاحظه (مستند یا تخیلی بودن، رویکرد استقرایی یا قیاسی، فردمحوری یا موقعیت محوری، ژرفانگری یا پهنانگری) در مرحله پیش از تدوین شرح داده شده است. به علاوه نه گام عملیاتی برای مرحله تدین موردکاوی و نکاتی درباره مرحله اجرا و ارزیابی موردکاوی، مشخص شده است. سخن پایانی اینکه اگر بخواهیم حاج قاسم را به عنوان مکتب بشناسیم و بشناسانیم، باید در برنامه آموزشی دانشگاهی به او و امثال او بیش ازپیش و به گونه ای نو و متفاوت بپردازیم و یکی از راه های آسان رسیدن به این هدف، بهره مندی از الگوی آموزش موردکاوی است و این مهم جز با گردهمایی و هم افزایی افراد نزدیک حاج قاسم با عالمان دانش مدیریت و فرهیختگان ادبی برای ساخت موردکاوی های جذاب، مؤثر و واقعی میسور نیست.
درک مدیران مدارس از ماهیت و کارکرد تخصصی و حرفه ای خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
19 - 39
حوزه های تخصصی:
در یک دهه گذشته، حرفه گرایی رهبری مدرسه، دستورکار اصلی سیاست گذاری آموزشی شده و توجه به کیفیت مدیران و رهبران مدارس در صدر موضوعات نظام آموزشی قرار گرفته است. با توجه به اهمیت این موضوع، هدف این پژوهش، شناسایی و درک وظایف و فعالیت های مدیران مدارس برای دستیابی به نظام آموزشی اثربخش بود. لذا، برای درک آنچه مدیران مدارس انجام می دهند، این پژوهش به روش کیفی انجام شد. جامعه مورد مطالعه، مدیران مدارس شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مشاهده، مصاحبه و مطالعه اسناد مربوطه بود. برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد شرایط انتصاب مدیران مدارس، اهمیت و پیچیدگی مدارس را به عنوان واحد تحلیل منعکس نمی کند و شرح وظیفه، مدیران مدارس را ناظر فعالیت های اعضای مدرسه نه کارگزار تعریف می کند. لذا، ضروری است برای دستیابی به نظام آموزشی اثربخش، مدیر مدرسه، شرایط انتخاب و شرح وظیفه مدیران مدارس بازتعریف شود. همچنین، دوره های مهارت آموزی مدیریت و رهبری برای مدیران مدارس طراحی و برگزار شود. کلمات کلیدی: آئین نامه انتصاب مدیران مدارس، شرح وظیفه مدیر مدرسه، حرفه گرایی، آموزش مدیریت، مهارت آموزی رهبری
طراحی الگوی تربیت مدیر برای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
177 - 208
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بیان لزوم توسعه آموزش معنادار به عنوان بخشی از اصلاحات سیستم آموزشی در دوره متوسطه و طراحی الگوی آموزش مدیریت به دانش آموزان است، چراکه آماده سازی رهبران آینده مسئولیت امروز ماست. این پژوهش با رویکرد کیفی از نوع اکتشافی انجام شد. بدین منظور پس از بررسی تحقیقات پیشین، 15 نفر از مدیران ارشد فعال در وزارت آموزش و پرورش و همچنین خبرگان و نخبگان فعال در حوزه آموزش مدیریت که دارای تجربه عملی در مدارس بودند، به طور هدفمند مبتنی بر روش گلوله برفی دعوت به مشارکت شدند. مصاحبه ها تا رسیدن به درجه اشباع ادامه یافت. از مصاحبه های نیمه ساختار یافته برای گردآوری داده ها استفاده شد. محتوای مصاحبه ها با استفاده از روش تجزیه و تحلیل مضمون، تحلیل شدند. پس از تحلیل مصاحبه ها، 47 مضمون پایه شناسایی شد و در نهایت تعداد 18 مضمون سازمان دهنده در قالب 5 مضمون فراگیر به عنوان اجزای الگوی تحول آموزش در دوره متوسطه با تمرکز بر تربیت مدیر آینده دسته بندی شدند. پنج مضمون فراگیر تحت عناوین مدیریت خود، عوامل اجتماعی، مدیریت دیگران، برنامه ریزی و سیاست نظام آموزش و پرورش و مهارت-های آموزشی نام گذاری شدند. در نهایت با کشف ارتباط بین مضامین، طراحی الگو انجام شد. بنابراین براساس یافته های پژوهش، آموزش مدیریت به نوجوانان در قالب الگوی تحول سیستم آموزشی در دوره متوسطه، منجر به ایجاد تغییر در خط مشی گذاری آموزشی و ایجاد مهارت های مدیریتی از قبیل مهارت های ارتباطی، تفکر انتقادی، رهبری و کار تیمی در جوانان می شود که کمک می کند با مهارت بیشتر به آینده وارد شوند.
نقش آموزش مدیریت در رشته های مهندسی در دوره کارشناسی
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۵ تابستان ۱۳۸۲ شماره ۱۸
45 - 56
در این مقاله اهمیت آموزش مهارت های مدیریتی در رشته های مهندسی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. هدف اصلی این است که بتوان با توجه به نیاز کشور در زمینه های اشتغال ، توسعه و فناوری مدلی را برای تلفیق علوم مهندسی و مدیریت با توجه به اثرهای فعالیت های تیمی و تکنولوژی اطلاعات و تربیت مدیران شایسته برای توسعه علمی و صنعتی ارائه کرد. لذا بدین منظور وضعیت موجود برنامه آموزشی مدیریت در دانشکده های مدیریت، فنی و مهندسی و علوم در دانشگاه های معتبر دنیا و دانشگاه های پیشتاز کشور در دوره کارشناسی مورد مطالعه قرار گرفته است تا نقاط اشتراک و افتراق برنامه های فوق مشخص شود. همچنین سعی شده است از الگوها و تجربه های موفق دنیا بهره برداری و با توجه به استعداد های خدادادی موجود در دانشجویان متقاضی ورود به رشته های مهندسی، یک مدل عملی برای آموزش مباحث مدیریتی در برنامه های آموزشی رشته های مهندسی در سطح کشور پیشنهاد شود تا با فرصت های به وجود آمده از واگذاری اختیارات برنامه ریزی آموزشی، دانشگاه ها بتوانند شرایط شکوفایی تمام پتانسیل های این مرز و بوم را فراهم کنند.