مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
مصادر قرآن
حوزه های تخصصی:
در دو سده¬ی اخیر، اسلام و قرآن از موضوعاتی است که به صورت آکادمیک، در کانون توجه خاورشناسان بوده است. از ویژگی¬های این دوره از خاورشناسی، لزوم ارائه¬ی نظریات در قالب روش¬های علمی معتبر و آمادگی برای پذیرش نقد علمی از سوی نظریه¬های رقیب است. از این رو، قرآن¬پژوهی خاورشناسان، با تحولی چشم¬گیر نسبت به گذشته همراه بوده است. یکی از محورهایی که قرآن¬پژوهان غربی درباره¬ی آن آثاری را پدید آورده¬اند، میزان اصالت قرآن نسبت به متون مذهبی گذشته است. پیش¬فرضِ بسیاری از خاورشناسان این است که قرآن اثری بشری است که پیامبر اسلام برای پدید آوردنش از آموزه¬ها و گزارش¬های تاریخی پیش از خود نیز بهره برده است. با این حال، همه¬ی خاورشناسان، در این-باره یکسان نمی¬اندیشند. این مقاله چند هدف را دنبال می¬کند: یکی آن که خوانندگان را با آثار خاورشناسان و سیر تاریخی آنها آشنا سازد؛ دوم این که، تحول دیدگاههای خاورشناسان و اختلاف¬نظر میان خودشان را واگوید؛ و سوم آن که، به تجزیه و تحلیل دیدگاههای ارائه شده بپردازد.
نقد و بررسی دیدگاه ویلیام فدرر دربارة مصادر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سده های اخیر، قرآن پژوهی از اولویت های مهم مستشرقان است. شماری از این آثار به انکار و یا دست کم تردید در وحیانیت قرآنتصریح دارد. ویلیام جوزف فدرر، نویسنده و مورخ معاصر آمریکایی نیز همسو با این نظر، منکر الهی بودن قرآناست. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی ابعاد مختلف ادعای فدرر را به بحث می نهد و به بررسی دیدگاه ویلیام فدرر در کتاب «What every American needs to Know about the Qur`an» دربارة مصادر قرآنپرداخته است. نتیجة پژوهش بیانگر نادرستی بسیاری از ادعاهای فدرر است. مهم ترین نقاط ضعف وی عبارتند از: مراجعه نکردن به منابع دست اول و معتبر، آدرس دهی غیردقیق به منابع، مراجعه نکردن به منابع تاریخی، تفسیری و حدیثی شیعه، تعصب نسبت به باورهای مسیحیت و غرض ورزی در برابر معارف قرآنی. نتیجة این پژوهش در حوزة مطالعات استشراق و نیز مباحث کلامی و تفسیری کاربرد آشکار دارد. همچنین، این نتایج در عرصة تبلیغ و جذب نامسلمانان و اقناع فکری ایشان کارایی دارد
بررسی و نقد اثرپذیری قرآن از تورات و انجیل در EQ (دائره المعارف قرآن لیدن)
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱
60 - 87
حوزه های تخصصی:
شبهه اثرپذیری قرآن از تورات و انجیل سابقه دیرینه دارد، ولی در دو سده اخیر(سده نوزدهم و بیستم) که مطالعات قرآنی شرق شناسان گسترده تر شده، این شبهه در آثار فراوانی مطرح شده و حتی آثار پرشماری از مستشرقان فقط به اقتباس قرآن از تورات و انجیل اختصاص یافته اند. دایر ه المعارف قرآن لیدن (EQ) که مهم ترین اثر قرآن پژوهی در هزاره سوم و دوران معاصر است، در مقایسه با دیگر آثار خاورشناسان در این موضوع نسبتاً عملکرد مثبتی دارد و در هیچ مقاله ای به اقتباس قرآن از تورات و انجیل تصریح نکرده است و فقط به شباهت های محتوایی قرآن با آنها در برخی مقالات اشاره و بدون هیچ گونه پیش داوری از آن عبور کرده است. این پژوهش با توجه به مقالات دایر ه المعارف قرآن لیدن (EQ) به روش توصیفی - تحلیلی و کشفی صورت گرفته است. خاورشناسانی که به این موضوع دامن زده اند با پیش فرض بشری بودن به سراغ قرآن رفته اند؛ زیرا امی بودن رسول خدا9 و عدم ارتباط آن حضرت با اهل کتاب در مکه و مدینه و نیز تخطئه بسیاری از باور ها و رفتار اهل کتاب در قرآن را نادیده گرفته و بر منشأبودن کتاب مقدس اصرار کرده اند. مقالات EQ در مقایسه با آثار دیگر خاورشناسان پیشین از لحن ملایم و نرمی برخوردار است و دست اندرکاران آن کوشیده اند که از ابراز مواضع صریح علیه وحیانیت قرآن بپرهیزند و وجهه علمی و بی طرفی در مقالات را تقویت کنند، ولی به نظر می رسد این تفاوت رویکرد مبنایی و اساسی نباشد، بلکه روشی برای اثرگذاری بیشتر بر مخاطبان خود، به ویژه مخاطبان مسلمان است.
بازپژوهی نظریه اقتباس قرآن از آموزهای زرتشتی با تأکید بر دیدگاه ویلیام تسدال
حوزه های تخصصی:
در سده های اخیر مستشرقان و محققان غیرمسلمان به صورت آکادمیک به موضوع «منابع و مصادر قرآن» توجه کرده اند. پیشینه موجود از این بحث به سده 19 میلادی برمی گردد و از آن پس تاکنون طیف گسترده ای از دیدگاه ها مطرح شده است. صاحبان این بحث به طرح شبهاتی در منابع و مصادر قرآن پرداخته و با فرضیه ها و شبهات گوناگون چنین القا می کنند که پیامبر اکرمﷺ بخش قابل توجهی از قرآن را از منابع مختلفی چون تورات، انجیل، آیین صابئان، آموزه های زرتشتی و فرهنگ و آداب و اشعار جامعه جاهلی برگرفته است. یکی از خاورشناسان به نام ویلیام تسدال (Tisdall William) با تمسک به وجود مشابهت های میان قرآن کریم و آموزه های زرتشتی، نظریه اقتباس قرآن از آموزه های زرتشتی را برگزیده است. پژوهش حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی و با رویکرد انتقادی نظریه اقتباس قرآن از آموزهای زرتشتی را نقد و بررسی می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد در نوشته های برخی از مستشرقان، دشمنی با اسلام و توجه نکردن به اصول پژوهش در رویکرد قرآن پژوهی دیده می شود؛ ازاین رو می توان گفت هدف واقعی همه مستشرقان از این گونه پژوهش ها شناخت اسلام و قرآن نیست.
راستی آزمایی ادعای انصاف علمی در EQ (دایره المعارف قرآن لایدن) بررسی و نقد موضوع اثر پذیری قرآن از فرهنگ زمانه
منبع:
پژوهش های اسلامی خاورشناسان سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
119 - 140
حوزه های تخصصی:
خاورشناسان در دهه های اخیر و از جمله متولیان تدوین دایره المعارف قرآن لایدن(EQ) مدعی اند که در باره قرآن کریم به خلاف اسلاف خود, رویکردی تعدیل یافته، منصفانه, و عاری از غرض ورزی دارند. و مباحث را به دون هر گونه پیش فرضی دنبال کرده اند. این ادعا اغلب از سوی مخاطب و از جمله مخاطب مسلمان، به ویژه هنگامی که متن مکتوب حاوی جملات محترمانه و نرم باشد، پذیرفته می شود و می تواند به قبول محتوای بر آمده از مقالات به دون هر گونه کنکاش بینجامد. این مقاله در صدد است که در باره صحت سنجی این ادعا به بررسی موضوع اثر پذیری قرآن از فرهنگ زمانه در EQ بپردازد. انتخاب موضوع اثر پذیری از آن جهت است که مهم ترین پیش فرضی که خاورشناسان پیشین در مطالعات قرآنی داشته اند پیش فرض وحیانی نبودن قرآن است و شبهه بر آمدن قرآن از فرهنگ زمانه بر اساس همین شبهه شکل گرفته است؛ بنا بر این لازم است راستی آزمایی ادعای متولیان EQ درd; موضوع مهم و چالشی انجام بشود. انتخاب EQ نیز از آن روست که این اثر اخیرا در ایران به زبان فارسی ترجمه و به دون هر گونه نقد منتشر شده است. راستی آزمایی ادعای فوق می تواند مخاطب را در نحوه مواجهه با محتوای مقالات EQ کمک کند.
تحلیل ارتباط واژگان دخیل در قرآن با شبهه «اقتباس قرآن» مستشرقان
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۳۰
87 - 104
حوزه های تخصصی:
واژگان دخیل قرآن آن دسته از کلمات غیر عربی اند که با تغییراتی در قرآن به کار رفته اند. نظریات مختلفی در رابطه با وجود واژگان دخیل در قرآن ارائه شده است. وجود و یا عدم وجود واژگان بیگانه و جمع بین این دو نظریه، از دیدگاه های مطرح در این زمینه است. گذشته از دانشمندان اسلامی متقدم و متأخر که به طور مستقل و یا ضمنی به این مطلب پرداخته اند، گروهی از مستشرقان نیز در کتاب های خود مطالبی را بیان کرده اند. آنها شبهه ناسازگاری وجود این واژگان با عربی بودن قرآن را مطرح کرده تا نتیجه غیر وحیانی بودن قرآن را به دست بیاورند. در این نوشتار با نقد و بررسی دیدگاه برخی از دانشمندان اسلامی و مستشرقان، به تبیین نظریه صحیح و حل تعارض ظاهری بین وجود این واژگان با وصف «عربی مبین» پرداخته شده است. بررسی این مبحث نشان می دهد ریشه و خاستگاه اصلی این بحث، همان «دیدگاه اقتباس قرآن» مستشرقان است که مصدری غیر از وحی از جمله آداب و فرهنگ جاهلی، معارف دیگر ادیان آسمانی و به طور اختصاصی، تورات و انجیل را برای قرآن معرفی می کند که در جای خود نقدهای جدی به آن وارد است.