مطالب مرتبط با کلیدواژه

نقوش سفال


۱.

تحلیل ساختار و الگوهای طراحی نقوش حیوانی سفالهای چشمه علی و سیلک III در شمال مرکزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار روابط متقابل نقوش سفال فرهنگ چشمه علی فرهنگ سیلک III ثبت متغیرها شمال مرکزی ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵۳ تعداد دانلود : ۱۴۲۴
صورت بندی ادوار فرهنگی پیش از تاریخ شمال مرکزی ایران به عنوان منطقه محوری در پیکره فلات بزرگ ایران در حدکمال،تبیین نگردیده است.مهم ترین اطلاعات باستان شناختی که درصورت بندی های انجام شده استفاده شده،مجموعه سفالهای رایج در جوامع پیش از تاریخ این منطقه است.بر اساس زمینه های لایه نگاری،گاهنگاری و دیگر یافته های باستان شناختی محوطه های باستانی که در منطقه مورد کاوش قرار گرفته اند،به روشنی می توان از دوفرهنگ متفاوت که در دوران پیش از تاریخ به ظهور رسیده اند،نام برد؛فرهنگ چشمه علی و سیلک III یکی از وجوه مشترک فرهنگ های یاد شده، افزایش و تنوع بی سابقه نقوش در ظروف سفالین رایج آنها است.به نظر می رسد الگوهای نقشی به مرور زمان شکل گرفته اند.دراین پژوهش به ثبت و تحلیل متغیرهای ساختار و طرح توجه ویژه خواهد شد.تا از این راه بتوان به روابط متقابل بین دو فرهنگ پی برد.باید توجه داشت در شیوه های سنتی،تفاوت بین مجموعه های سفالی بر اساس توصیف،مورد ارزیابی قرار گرفته اند.
۲.

تجلی عدد چهار در نقوش سفالینه های پیش از تاریخ در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سفال سفال پیش از تاریخ نقوش سفال چهار مفاهیم اعداد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۶ تعداد دانلود : ۶۶۶
میان اقوام و فرهنگ ها، برخی اعداد اهمیت ویژه ای دارند و به نظر می رسد که عدد چهار در فرهنگ و هنر ایران به ویژه هنر سفالگری، از اولویتی خاص برخوردار است. سفالگران با منقوش کردن سفالینه ها، از آن ها به عنوان جایگاهی برای بیان افکار، عواطف و تجسم باورهای خود بهره می گرفته اند. با بررسی سفالینه های پیش از تاریخ در ایران، به نقوشی برمی خوریم که بر پایه تقسیمات چهارگانه تصویر شده اند. پژوهش حاضر به این سؤال اصلی می پردازد که این نقوش چه مفاهیمی را برای مردمان آن زمان داشته است؟ و نگاهی پیرامون مفاهیم، نمادها و کاربرد عدد چهار و علت حضور این عدد در سفالینه های پیش از تاریخ در ایران دارد و در تلاش است که تلقی انسان نخستین را از این عدد در چگونگی پیدایش برخی نقوش ذکر کند. روش این پژوهش توصیفی - تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات آن به شیوه اسنادی انجام شده است. از نتایج این پژوهش برمی آید که نمود عدد چهار در بستر سفالینه ها، با فکر و اندیشه ای پایدار و عمیق گره خورده است که با ماهیت سفال _که به دلیل نقش عناصر چهارگانه در ساخت آن، بالقوه «چهار» را در ساختارش داراست_ بی ارتباط نیست. هم چنین با توجه به شناخت انسان از چهارگانه های موجود در طبیعت و اهمیت آن ها در زندگی وی، و نیز به سبب دامنه محدود حس عددی انسان و این که چهار احتمالاً برای بشر نخستین نماد آخرین حد شمارش بوده است، می توان مفاهیمی چون طلب برکت و حاصلخیزی برای گیاهان، باروری و بقای حیوانات، غلبه انسان ها بر نیروهای شر و جز این ها را به این نقوش نسبت داد. همچنین نتایج این تحقیق حاکی از آن است که این عدد در قالب ها و شکل های متفاوتی نمود یافته است که در 5 گروهِ نقوش خطی، هندسی، گیاهی، حیوانی و انسانی قابل دسته بندی هستند که می توان با احتیاط ادعا کرد که بیش ترین تجلی عدد چهار در سفالینه های پیش از تاریخ در ایران در قالب نقوش هندسی و کم ترین نمود آن در نقوش انسانی بوده است.
۳.

مطالعه تطبیقی نقوش کتیبهها و پرندگان سفالهای دوره سامانی (نیشابور، قرن 3 و 4 ه.ق) با سفال دوره تانگ درچین (چانگشا، قرن7تا10م) بر اساس نظریه گشتالت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سفال نیشابور سفال چانگشا دوره سامانی دوره تانگ نقوش سفال گشتالت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۲۴۱
سامانیان افزون بر ارتباط گسترده با مناطق مختلف، با احیای هنر ایران پیش ازاسلام، زمینه های رشد و شکوفایی فرهنگ و هنر ایران را فراهم آوردند. از دستاوردهای این زمینه سازی، کاربرد متفاوت تزیینات خوشنویسی بر ظروف سفال سامانی است که با تمرکز بر اندیشه ایرانی و  تأثیرپذیری از نقوش هم عصر خود در سفال دوره تانگ چین شکل گرفته است. مسئله اینجاست که تنوع خطوط کوفی و ساده سازی نقوش پرندگان در سفال سامانی چه شباهت هایی با نقوش سفال تانگ و تفکر آن دارد؟ این مقاله با هدف شناخت ویژگی های مشترک بصری و معنایی خوشنویسی و دیگر نقوش سفال دو منطقه نیشابور و چانگشا، بر این فرض می باشد که روابط بینافرهنگی میان این دو تمدن در شکل و محتوا، مبتنی بر چرخش زمان،گردش طبیعت و به ویژه ارتباط انسان با جهان هستی است که از طریق عناصر طبیعت در تزیینات بازنمایی شده است.نگارندگان با روش توصیفی-تحلیلی به مطالعه تطبیقی عناصر بصری و اندیشه های این دو دوره بر اساس اصول گشتالت پرداخته و به این نتیجه رسیده اند که نقوش سفال های هر دو منطقه بر پایه اصول گشتالت مشترکی شکل گرفته است که معناهای مشابهی از تفکر دائوئیستی و عرفان اسلامی را در بر دارد، به طوری که در طرح اندازی برخی از نقوش رایج سفال سامانی تأثیراتی از تفکر چین مشاهده می شود.