مطالب مرتبط با کلیدواژه

تجربه عینی


۱.

بررسی اعتماد اجتماعی با نگاهی نسلی به جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتماد اعتماد اجتماعی نسل انسجام هنجاری سیاسی تجربه عینی تجربه ذهنی انسجام نهادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰۶ تعداد دانلود : ۹۳۷
اعتماد اجتماعی یکی از مفاهیم مهم و حیاتی در علوم اجتماعی و عاملی در جهت تعامل بین افراد نسل های مختلف در جامعه است. در عین حال ، اعتماد می تواند روابط بین افراد را در سطوح خرد و کلان تسهیل نماید . هدف از این تحقیق، بررسی مقایسه ای اعتماد اجتماعی نسل های مختلف و عوامل موثر بر آن می باشد . این تحقیق از نوع پیمایشی وابزار تحقیق پرسشنامه بوده ودر بین 670 نفر ازافراد 15 سال به بالا درسطح شهرتبریز به اجرا گذاشته شده است . نتایج تحقیق نشان می دهد که بین اعتماد اجتماعی نسل های سه گانه (نسل قبل از جنگ و انقلاب، نسل جنگ و انقلاب و نسل بعد از انقلاب و جنگ) تفاوت معناداری وجود دارد. براساس نتایج تحقیق اعتماداجتماعی نسل ها، ازارزیابی نسل ها ازانسجام هنجاری و نهادی در جامعه و تجربه های نسلی متاثر می گردد.
۲.

تصور ذهنی و تجربه عینی زنان از امنیت (مورد مطالعه: زنان شاغل در بخش غیررسمی در شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امنیت تجربه عینی اشتغال غیررسمی فضای جنسیتی پاساژ تصور ذهنی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان آسیب شناسی مسایل زنان آسیب شناسی اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن و اقتصاد محیط های کاری
تعداد بازدید : ۱۱۴۱ تعداد دانلود : ۷۱۰
مقوله زن و شهر، از حوزه های جدید مطالعات شهری است. سرزندگی فضای عمومی و ارتقای کیفیت محیط، در گرو حضور افراد و تعامل های اجتماعی فارغ از سن، جنسیت، نژاد، قومیت، گروه بندی اجتماعی و توانایی های فردی است. در شهرسازی انسان گرا، بر نیازهای گروه های خاص مانند زنان، کودکان، سالمندان، جانبازان و معلولان، و دسترسی آسان و استفاده آنان از فضاها تأکید می شود. یکی از پیش شرط های مناسب سازی فضای شهری، فراهم کردن امن ترین فضا برای حضور و فعالیت زنان، بدون تفاوت های جنسیتی غیرضروری است. تصویر ذهنی زنان از فضاهای شهری، حول دو مفهوم کلیدی احساس امنیت و ترس از فضا شکل می گیرد و این امر بر گرایش زنان به فعالیت تأثیرگذار است. تجربه ترس بر حضور زنان در حوزه عمومی اثر می گذارد. درواقع، در یک فضای جنسیتی شده، احساس امنیت و امنیت زنان کاهش می یابد و رابطه ای معکوس میان فضا و امنیت به وجود می آید. در این پژوهش، با استفاده از چارچوب نظری منتخب با تأکید بر مکتب کپنهاک، به ویژه دیدگاه بوزان و به روش پیمایشی، حجم نمونه ای شامل 205 زن شاغل مطالعه شدند. مطابق نتایج، بعد ذهنی بالاتر از بعد عینی است، اما بیش از 50 درصد از جامعه مورد مطالعه، تجاربی از ناامنی عینی را اعلام داشته اند. با توجه به یافته های تحقیق، مهم ترین عامل تأثیرگذار بر احساس امنیت را جنسیت تشکیل می دهد. به عبارت دیگر، صرف زن بودن، بیش از سن، تحصیلات و نوع فعالیت و پایگاه برای زنان ناامنی ایجاد می کند. شاید به همین دلیل است که براساس یافته های این مطالعه، نگرش زنان به فعالیت در پاساژ، پس از ورود منفی تر شده است. مهم ترین مشوقان زنان برای ورود به پاساژ، نه خانواده ها بلکه خود آنان و دوستانشان بوده اند. با توجه به این تغییرات و روند افزایش حضور و کار زنان در فضاهای شهری مانند فروشگاه ها، مراکز تجاری... لازم است نظام بیمه و حقوق صنفی این دسته از زنان که میانگین حقوق دریافتی آنان (در مطالعه حاضر) حدود 300 هزار تومان در ماه برای حدود ده ساعت کار در روز است، بررسی شود. الزام سازندگان ساختمان به درنظرگرفتن اتاق کودک و شیردهی و استراحت در همه پاساژها، تعبیه سرویس های بهداشتی مخصوص بانوان، صدور کارت مباشرت، پوشش حداقل دستمزد و... برخی از مواردی است که باید به آن توجه کافی صورت گیرد.
۳.

تأثیر سبک های یادگیری بر خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی و دستیاران بالینی (مطالعه موردی دانشگاه علوم پزشکی مازندران)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: خودکارآمدی تحصیلی تجربه عینی مشاهده تأملی مفهوم سازی انتزاعی آزمایشگری فعال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۷ تعداد دانلود : ۴۳۰
مقدمه: هزاره سوم با تأکید بر رویکرد آموزش مادام العمر و توجه به اصول یادگیری یونسکو که مبتنی بر بینش ، دانش، توانش و پرورش و بالندگی است. شیوه های آموزش و یادگیری را دگرگون ساخته، و چشم انداز جدیدی را در بحث آموزش و سبک های یادگیری در جهت خودکارامدی مطرح ساخته است. لذا هدف کلی از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر سبک های یادگیری بر خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی و دستیاران بالینی دانشگاه علوم پزشکی مازندران بود. روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی _ پیمایشی است. جامعه آماری 570 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی و دستیاران بالینی دانشگاه علوم پزشکی مازندران در نیمسال اول سال تحصیلی 97-1396 بودند. حجم نمونه بر طبق جدول به روش تصادفی طبقه ای 234 نفر انتخاب شد. ابزار اندازه گیری، شامل دو پرسش نامه به شرح پرسش نامه سبک های یادگیری و خودکارآمدی بود. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق آزمون های تحلیل واریانس یک راهه، تعقیبی توکی و رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 انجام گرفت. یافته ها: میزان خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان بالاتر از حد متوسط است. شیوه های یادگیری (تجربه عینی، مشاهده تأملی، مفهوم سازی انتزاعی و آزمایشگری فعال) بر خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان تأثیر مثبت و معنادار دارند. همچنین سبک های یادگیری بر خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی و دستیاران بالینی دانشگاه علوم پزشکی مازندران تأثیر معناداری دارند و میزان خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان با سبک یادگیری واگرا، بیشتر از سایر سبک ها است. نتیجه گیری: پژوهش فوق می تواند چشم انداز جدیدی در راستای تغییر سیاست های کلی مدیران و مسئولان دانشگاه علوم پزشکی مازندران در راستای بازبینی برنامه ها و توجه و تمرکز بر برنامه ریزی های مبتنی بر سبک یادگیری دانشجویان ایجاد کند و از این طریق موجبات بهبود عملکرد تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان را فراهم سازد.